جنگ فقط تهدیدی برای جان انسانها نیست؛ تهدید منابع غذایی از یک سو و تلفیق فرهنگهای غذایی طرفین درگیر از سوی دیگر، زمینه را برای اثرگذاری جنگ بر سفره آدمها فراهم میکند. به همین بهانه، در این پرونده از غذا و جنگ مینویسیم.
نان: برشی از تاریخ جنگ جهانی
شاید پیدا کردن جایگزینهای مناسب برای نان، یک وسواس کاملا مدرن به نظر برسد؛ اما واقعیت این است که ماجرا به زمان وقوع جنگهای جهانی برمیگردد. آن روزها، دولتمردان از مردمشان میخواستند عادت مصرف آرد و نشاسته را کنار بگذارند و جایگزینی برای نان پیدا کنند. دلیل این توصیهها هم مشکلات سیاسی و اقتصادی زمان […]
اهمیت غذا در جنگ
کنترل منابع غذایی در طول جنگ مهم است چون با وجود درگیریها الگوی فصلی رشد محصولات کشاورزی را مختل میکند، جمعیت کشاورز را جابجا میکند و از رسیدن مواد غذایی در منطقه درگیر جلوگیری میکند.
غذا به عنوان سلاح جنگی
ممانعت از رسیدن غذا به افراد درگیر در جنگ چه به عنوان سرباز چه به عنوان افراد معمولی درگیر میتواند سلاح مخربتری نسبت به هر بمبی باشد؛ بنابراین دولتهای سراسر جهان، به عنوان بازیگران صنعت غذا باید در طول جنگ و حتی پس از آن اطمینان حاصل کنند که مردم درگیر گرسنگی و قحطی نشوند.
از بین بردن زمینهای کشاورزی و از بین بردن محصولات زراعی از قدیمیترین کاربردهای غذا به عنوان سلاح است. تخریب مزارع، محصولات زراعی و ذخایر غذایی تاکتیک دیگری بین ملتها یا ارتشها است.
غذاهای جنگی
در زمان جنگ غذاهای کنسروی، پروتئین بار، غلات خشک یا گرانولا، کره بادام زمینی. میوههای خشک شده، آب میوههای آماده و شیر پاستوریزه فاسد نشدنی در کنار غذاهای تقویت شده با انرژی در اولویت غذایی قرار میگیرند.
سربازان و تامین غذا در طول جنگ
گاهی سربازان با کمبود جیره غذایی مواجه میشوند بنابراین پناه بردن به مزارع مناطق جنگی یکی از روشهای تامین غذا است. از طرف دیگر در زمان جنگهای اخیر، غذاهای آماده و کنسروی یا وعدههای غذایی خشک شده، یا یخزده خلا کمبود غذا را جبران میکنند.
رابطه گرسنگی و جنگ
احزاب متخاصم مردم را از زمین خود بیرون میکنند، دامها را میکشند و به محصولات آسیب میرسانند. آنها زیرساختها و شبکههای حملونقل را تخریب میکنند، بازارها را مختل میکنند و قیمت مواد غذایی را بالا میبرند. درگیریها یکی از عوامل اصلی گرسنگی هستند. اما عدم دسترسی به غذا هم به تنهایی خودش میتواند عامل جنگ باشد.
از غذای جنگ تا تغییر فرهنگ غذایی
پس از جنگ، سربازانی که از خوردن «غذای جنگی» خسته بودند، با غذاهایی از کشورها و فرهنگهای مختلف به خانه بازگشتند و به این ترتیب مردم کشورهای مختلف با غذاهای متنوع دیگری آشنا شدند.
غذاها و مواد غذایی اصلی در جنگ
داستان غذا و جنگ
آبراهام مازلو، روانشناس آمریکایی در هرم نیازهای انسان میگوید غذا، اساسیترین نیاز بشر است؛ نیازی که میان زندگی و مرگ، مرز میکشد. با این حال، گرسنگی یکی از اپیزودهای تکراری تاریخ انسانی بوده است. ناامنی غذایی، همیشه در طی جنگهای کوچک و بزرگ مثل بشر را تهدید کرده و در سالهای اخیر، جنگ سوریه و اوکراین و تغییرات اقلیمی سهم مهمی را در ایجاد این ناامنی بازی کردهاند.
سایه جنگ سوریه روی بشقابهای غذا
منطقه خاورمیانه به علت وابستگی به واردات گندم و غلات دیگر از دو کشور روسیه و اوکراین، بیشترین آسیب را در نتیجه دو نمونه اخیر این دو دیده است؛ به ویژه که نان یکی از اصلیترین غذاها در کشورهای این منطقه است و گندم نیز در تهیه بسیاری از دستورهای غذایی به کار میرود.
جنگ جهانی و دوره سقوط گیاهخواری
علیرغم آسیبی که جنبش گیاهخواری در آغاز خودش در قرن نوزدهم از تبلیغات منفی دیده بود، همچنان حضوری نسبتا قوی در صحنه داشت. این جنبش موفق شده بود تا بعضی از آمریکاییها و بریتانیاییها را نسبت به حذف بیکن و سوسیس از صبحانهشان قانع کند. اما وقوع دو جنگ جهانی علتی شد تا رژیم غذایی غربی با قدرت بیشتری به سمت گوشت و گوشتخواری چرخش کند.
جنگ اوکراین و بحران نان در خاورمیانه
منطقه خاورمیانه به علت وابستگی به واردات گندم و غلات دیگر از دو کشور روسیه و اوکراین، بیشترین آسیب را در نتیجه جنگ اخیر این دو دیده است؛ به ویژه که نان یکی از اصلیترین غذاها در کشورهای این منطقه است و گندم نیز در تهیه بسیاری از دستورهای غذایی به کار میرود.
نان: برشی از تاریخ جنگ جهانی
در وانفسای جنگ و قحطی، برخی از کشورها برای کنترل قحطی به جیرهبندی اجباری غذا روی آوردند، برخی یارانه تنظیم کردند و برخی دیگر از کشورها با تغییر در سبک تغذیهایشان، رویکرد مقابله با مشکلات احتمالی برای کمبود غذا و قحطی را در نظر گرفتند.
اما در این میان نان که به عنوان قوت غالب اکثر کشورها بود، بیش از هر ماده غذایی مورد توجه قرار گرفته و حتی به عنوان ابزاری برای بهزانو در آوردن دشمنان مورد استفاده قرار گرفته است.
جنگ جهانی و دوره سقوط گیاهخواری
علیرغم آسیبی که جنبش گیاهخواری در آغاز خودش در قرن نوزدهم از تبلیغات منفی دیده بود، همچنان حضوری نسبتا قوی در صحنه داشت. این جنبش موفق شده بود تا بعضی از آمریکاییها و بریتانیاییها را نسبت به حذف بیکن و سوسیس از صبحانهشان قانع کند. اما وقوع دو جنگ جهانی علتی شد تا رژیم غذایی غربی با قدرت بیشتری به سمت گوشت و گوشتخواری چرخش کند.