داستان امروز ما داستان یک مایع تیرهرنگ غنی است که در سراسر جهان شناخته شده و چرخهای اقتصادی کشورهای مختلف دنیا را میچرخاند. نه! اشتباه نکنید نمیخواهیم در مورد نفت صحبت کنیم، بلکه قرار است از فرهنگ قهوه و تاثیر آن بر کشورهای مختلف صحبت کنیم.
«زندگی بدون قهوه چه شکلی خواهد بود؟» این همان سوالی است که پادشاه فرانسه، لویی پانزدهم پرسید. اگر از قهوه فقط به عنوان یک نوشیدنی محرک برای بیدار شدن و هوشیار شدنمان نام ببریم، به آن کم لطفی کردهایم؛ چون قهوه از آن دسته نوشیدنیهایی بوده که هر جای دنیا که رسیده در فرهنگ غذایی آن کشور رسوخ کرده، یا خودش دستخوش تغییر شده یا فرهنگ آن کشور را تغییر داده است. اکنون فرهنگ قهوه مجموعهای از سنتها و رفتارهای اجتماعی است که مصرف قهوه را به ویژه به عنوان یک جریاندهنده ارتباطات اجتماعی در خود احاطه کردهاند.
اما اگر بخواهیم خیلی خلاصه و مختصر همه چیز را در مورد فرهنگ قهوه بگوییم بهترین توصیف همان گفته نیکول جانسون، نویسنده کتاب «زندگی تازه: دعوتی تکاندهنده برای بیدار کردن روح» را باید نقل کنیم که گفته: «قهوه بسیار فراتر از یک نوشیدنی است. قهوه دعوتی به زندگی است که به شکل یک فنجان گرم به شما ارائه میشود. این نوشیدنی یک زنگ بیدار باش، یا یک دست آرامبخش ملایم روی شانه شماست. قهوه یک تجربه، یک پیشنهاد، یک مراسم آیینی و یک بهانه خوب برای دور هم جمع شدن است.»
قهوه، نوشیدنی رایج و خاص
اکنون بعد از سالها از شناخته شدن قهوه، این دانه جادویی آنچنان در سبد غذایی همه کشورها و مردمانشان رسوخ کرده که هر کشور سبک و آیینهایی مختلفی از تهیه تا سرو و نوشیدن قهوه را برای خود دارد و میتوان با قاطعیت گفت همین آیینها و رسوم قهوه هستند که بخشی از فرهنگ غذایی هر کشور را شکل دادهاند.
جدای از همه آنچه از تهیه یا نوشیدن این نوشیدنی گرم گفتیم، انواع تجهیزاتی که برای تهیه قهوه هم استفاده میشوند و حتی نحوه سرو آن، بخش دیگری از فرهنگ قهوه در جایجای دنیاست. از طرف دیگر کافهها یا همان قهوهخانههای سابق هم در به وجود آمدن تفاوتهای فرهنگی قهوه نقش موثری بازی کردهاند.
پس اگر نوشیدن یک فنجان قهوه را سوای همه ریزهکاریهایش، یک رویداد اجتماعی برای دور هم جمع شدن دوستان و خانوادهها هم بنامیم، بیراه نگفتهایم. اما بیایید ببینیم مردم در جایجای دنیا چگونه قهوه خود را مینوشند و فرهنگ قهوه ملل مختلف چه تفاوتهایی با هم دارد.
فرهنگ قهوه در اروپا
در پرتغال قهوه معمولی که به آن مازاگران (Mazagran) میگویند، چیزی نیست جز همان اسپرسو که مردم این کشور آن را با لیمو و نعناع ترکیب میکنند و مینوشند. اما قهوه رایج بین فرانسویها با نام نویزت (Noisette) که باز هم یک اسپرسوی ساده است با شیر داغ آماده میشود یا مثلا در فنلاند و شمال سوئد، کافئوست (Kaffeost) نوعی قهوه داغ است که روی تکههای پنیر ریخته میشود که احتمالا به ذائقه من و شما چندان خوشایند نیاید. حتی ایرلندیها قهوهای با نام فریسیان (Pharisäer) مینوشند که در قالب کوکتل آماده میکنند و مینوشند. بله قهوه فقط یک اسم است که با نامها و اشکال و ترکیبهای مختلف در نقاط مختلف دنیا در سبد غذایی و نوشیدنی کشورها جا باز کرده است.
تکخوری قهوه در ایتالیا ممنوع!
شما نمیتوانید به ایتالیا بروید و اسپرسو را همهجا نبینید. اسپرسو فقط یک قهوه انتخابی برای ایتالیاییها نیست بلکه اسپرسو همان فرهنگ ایتالیاست و این نوشیدنی آنقدر مهم است که برای درک کامل طعمش در ایتالیا همیشه یک تکه لیمو را دور لبه فنجان اسپرسو میمالند. اگر فکر کردید داستان قهوه در ایتالیا به همین اسپرسوی با لیمو ختم میشود، باید بگوییم سخت در اشتباهید؛ چون این فقط یک قسمت کوچک از فرهنگ قهوه ایتالیاست. مردم ایتالیا یک سنت قدیمی به نام Caffe Sospeso دارند که نشان از سخاوتشان در عرضه قهوه دارد؛ ایتالیاییها در خوردن اسپرسو تکخور نیستند و به خاطر همین هم هر بار که اسپرسو سفارش میدهند، دو فنجان میخرند. از این دو فنجان، فقط یکی را برای خود میگیرند و یکی باقیمانده را برای کسی که پول نقد در زمان پرداخت قهوه ندارد کنار میگذارند.
ضمنا اگر گذرتان به ایتالیا افتاد و وسوسه شدید قهوه بخرید که حتما هم وسوسه خواهید شد، نگران نباشید که چطور به باریستا بفهمانید چه میخواهید؛ کافی است بگویید un caffè و بنشینید تا قهوه ایتالیایی را برایتان بیاورند. با همه این بگیر و ببندها برای نوشیدن قهوه در ایتالیا، هیچ وقت نمیتوانید یک ایتالیایی را در یک بعدازظهر از هر فصل سال در حال نوشیدن قهوه بر پایه شیر ببینید؛ چون این کار از دید آنها غیرعاقلانه و حتی تابو است. از طرف دیگر اگر بعد از ساعت ۱۱ صبح در ایتالیا کاپوچینو سفارش دادید، بدانید و آگاه باشید که لو رفتید و همه فهمیدند توریست هستید.
فرانسه فقط قهوه فرانسه نیست
شاید وقتی اسم فرانسه را میشنوید یاد غذاها و کروسانش بیافتید؛ اما فرانسه همانجایی است که فرنچ پرس در آن اختراع شد. فرانسویها هم حالا درست مثل ایتالیاییها، اسپرسوخور شدهاند اما معمولا با کروسانشان تلخی اسپرسو را پاک میکنند.
از همه اینها که بگذریم، فرانسویها قهوه را نمینوشند که فقط قهوه نوشیده باشند. آنها نوشیدن قهوه را یک معاشقه میبینند و نوشیدن قهوه برایشان کاری فراتر از لذت بردن است و آنها به قهوه به عنوان وسیلهای برای همنشینی با دوستانشان نگاه میکنند. راستی قهوه نویزت معروف و خاص فرانسه هم که به آن اشاره کردیم را قطعا میتوانیم همان فرهنگ قهوه فرانسه بنامیم.
در اسپانیا به قهوه صبح سلام کن
در اسپانیا، قهوه معمولا در کافه بارها سرو میشود؛ به عبارتی میتوان گفت کافههای اسپانیایی به جای آن که کافه باشند، بیشتر بارهایی هستند که مشتریان قهوه خود را در آن ایستاده مینوشند. پس اگر گذارتان به اسپانیا افتاد و دیدید از ساعت شش صبح مردم در صف قهوه هستند تعجب نکنید. یکی از معروفترین انواع قهوه در اسپانیا کافه کان لچه (Café con leche)، مخلوطی از اسپرسو و شیر است.
صبحانه و شام با قهوه نروژی
همه ما اغلب فکر میکنیم عاشقان قهوه واقعی آنهایی هستند که قهوه تیره و قوی رست شده مینوشند؛ اما نروژیها خلاف این فکر میکنند و معتقدند قهوه باید سبک باشد. به هر حال هر چه باشد نروژیها دومین مصرفکننده بزرگ قهوه در دنیا هستند، پس عجیب نیست که بخواهند با همه فرق کنند و قهوه هم در سفره صبحانهشان باشد و هم در سفره شام در کنار دسرهای جذابشان.
کاپوچینو به سبک اتریشیها
نوشیدنی سنتی اتریش، ملانژ (Wiener Melange) همان کاپوچینوست که ترکیبی از یک شات اسپرسو با آب داغ و یک لایه شیر کفدار و بخارزده است. این قهوه با اسپرسو و شیر بخارزدهای که روی آن کف یا گاهی خامه زده شده تهیه میشود. اما داستان قهوه در اتریش فقط داستان ملانژ نیست، اتریشیها با قهوهخانههایشان که میراث فرهنگی ناملموسشان است معروف هستند.
فرهنگ قهوه در کشورهای قاره آمریکا
از لاته عجیب و غریب کدو تنبل که در مراکز خرید آمریکا مثل نقل و نبات ریخته تا قهوه ترک، همه نوع قهوه را در قاره آمریکا میتوانید به راحتی پیدا کنید و حتی از قهوههای خاص کشورهای این منطقه هم لذت ببرید. مثلا قهوه خاص مکزیک با نام café de olla که از جوشاندن قهوه با چوب دارچین در یک ظرف سفالی درست میشود یا قهوه کوباییها که به نام قهوه کوبانوی معروف است و با شربت شیرین میشود بخشی از فرهنگ قهوه کشورهای قاره آمریکا را ساختهاند.
آمریکا و کافههای زنجیرهایش
فرهنگ قهوه آمریکا از آن فرهنگهاست که از زمان افتتاح اولین قهوه خانهها در بوستون در سال ۱۶۷۰ طور مداوم تغییر کرده و تکینگی یا همان شگفتی و یکتایی قهوه هنوز هم در این کشور رایج است؛ اما قهوه آمریکا مخلوطی از قهوه و فرهنگ قهوه دیگر کشورهاست. قهوه با رشد جمعیت آمریکا نسبتی یکسان دارد و هر چه جمعیت این کشور بیشتر شد تنوع قهوه در آن هم بیشتر شده است و درست است که استارباکس هنوز هم مشهورترین مرکز قهوه دنیاست اما کافههای زنجیرهای آمریکا فراتر از استارباکس است و از کاستا تا دانکین دوناتز گسترده شده است.
اما در آمریکا کیفیت، حلقه مفقود شدهای است که نباید دنبالش بگردید؛ فقط در خوشبینانهترین حالت میتوانید امیدوار باشید قهوه تازه دم گیرتان بیاید. ضمنا اگر دنبال قهوههای سنتی هستید و دنبال کشف آیین و اسلوب خاصی از قهوه باید شما را ناامید کنم چون آمریکاست و قهوههای فوری و فانتیز مثل ماکیاتو و میلک شیک. خب با همه این چیزهایی که از آمریکا و فرهنگ نوشیدن قهوهاش گفتیم این را هم باید اضافه کنیم که قهوه در هر ایالت آمریکا فرهنگ خاصش را دارد مثلا در پورتلند قهوه را باید آرام بنوشید در حالی که در نیویورک یا سیاتل قهوهتان را سریع بنوشید.
مکزیک؛ شکلات یا قهوه؟
مکزیک خودش یکی از بزرگترین تولیدکنندگان قهوه دنیاست. دئولا (Café de olla) هم نوشیدنی کافئیندار رسمیش است. این قهوه بو داده تیرهرنگ که با چوب دارچین همراه است بعد از صاف و فیلتر شدن در ظرفی سفالی همراه با پیلونسیلو، شکر قهوهای تصفیهنشده که طعمی دودی و کاراملی دارد، سرو میشود. اما با همه اینها مکزیکیها هنوز بین قهوه و شکلات دو به شک هستند و مدام در منزل و کافههایشان در حال انتخاب قهوه و شکلات هستند.
قهوه برزیل شاتی نیست
در برزیل، آیینهای قهوه کمی متفاوت است. یک برزیلی اصیل قهوهاش از هر نوع که باشد را به جای یک شات،حداقل یک لیوان یا فنجان بزرگ قهوه مینوشد، تازه معمولا قهوهشان را با شیر تغلیظ شده شیرین مینوشند و ریختن شکر و طعمدهنده در قهوه کار یک برزیلی اصیل نیست.
کاناداست و قهوههای دوبل تیم هورتونش
شکی نیست که کاناداییها کافئین دوست دارند؛ چون بیشترین سرانه مصرف قهوه را در بین کشورهای خارج از اروپا به خود اختصاص دادهاند و ۸۸ درصد از کاناداییها روزانه حداقل یک فنجان قهوه مینوشند. اما این که مردم کانادا این قدر قهوه مینوشند تعجب برانگیز نیست، چون قهوه آنها یعنی قهوه دوبل تیم هورتون قهوه نیست بلکه یک بمب پر از خامه و شکر است که عملا نوشیدنی ملی کاناداییها شده.
فرهنگ قهوه در کشورهای آسیایی و آفریقایی
آسیا فقط قهوه ترک و قهوه عربی نیست. آسیا همانجایی است که میتوانید معجون خامهای که ترکیبی از شیر و چای است و در هنگکنگ به آن یوان یانگ (Yuanyang) و در مالزی کپی چام میگویند لذت ببرید. یا مثلا در اندونزی از نوشیدن قهوه کوپی جوس (Kopi Joss)، قهوه ای با زغال داغ، طعم متمایز از قهوه را تجربه کنید.
آفریقا و خاورمیانه هم قهوه فقط قهوه خالی نیست؛ قهوه ترکیبی از قهوه و چاشینهای اضافه شده به آن است. به عنوان مثال قهوه مراکشی با دارچین، هل، میخک، نمک، فلفل و جوز هندی ترکیب میشود، در حالیکه سعودیها قهوهشان را با هل میخورند. از طرف دیگر در اتیوپی و عربستان سعودی، مصرف قهوه بخشی از آیین مهماننوازی مفصلی است که با قوانین و آداب مختلفی همراه میشود.
قهوه ترک؛ شیر شطرنجبازان و متفکران ترکیه
این که قهوه ترک قهوهای جهانی است قطعا به تاریخچه پشت این قهوه برمیگردد. آن زمان که ترکها از فرهنگ قهوهخانهای پر جنبوجوش در دهه ۱۵۰۰ برخوردار بودند. همان زمانی که هنوز آمریکا نبود که بخواهد بخاطر کافیشاپهای زنجیرهایش معروف باشد. ترکها مردمانی هستند که قهوهشان را قوی، تیره و شیرین مینوشند و برخلاف تمام قهوههای رایج قهوه ترک، تنها قهوهای است که با تقالهاش سرو میشود و تفالهاش هم آنقدر محترم شده که مردم ترکیه در گذشتههای دور برای نشان دادن ثروتشان تفالهها را دور نمیریختند. سوای همه اینها ترکیه است و تاریخچه قهوه ترک؛ طوری که در ترکیه از قهوه ترک به عنوان «شیر شطرنج بازان و متفکران» نام میبرند.
قهوه با تخم مرغ ویتنامی؛ عجیب اما واقع
قطعا از دومین صادرکننده بزرگ قهوه جهان یعنی ویتنام انتظار میرود که بزرگترین مصرفکنندگان قهوه هم باشد؛ اما قهوهای که ویتنامیها به مصرف آن شهره هستند ترکیبی یک فنجان قهوه فیلتر شده و قهوه یخزده است که با یا بدون شیر با یخ سرو میشود اما پس از جنگ فرانسه و با وجود کمبود شیر، عمدتا در شمال این کشور، ویتنامی خلاقیت به خرج دادن و قهوه تخم مرغی ویتنام را اختراع کردند. شاید از تصورش هم حالتان دگرگون شود و بگویید چه اختراع مسخرهای. اما علاقهمندان به آن معتقدند قهوه ویتنامی که با اضافه شدن یک تخم مرغ به قهوه درست میشود بسیار هم خوشمزه است.
کاپوچینو سه بعدی؛ هنر خاص ژاپنیها
ژاپن هم از لحاظ میزان مصرف قهوه کم از ویتنام ندارد. اما قهوه در ژاپن از دهههای ۱۹۲۰ و ۳۰ بود که همراه با فرهنگ جاز و کلوبها به مردم ژاپن معرفی و عرضه شد.
ژاپنیها جزو آن دسته مللی هستند که به نوشیدن قهوه در حال حرکت معروفند. فرهنگ ژاپنی آغشته به سنتهای فرهنگی پیچیدهای است که در تمام جنبههای زندگیشان نفوذ کرده است. هنر کاپوچینوی سه بعدی ژاپنی با ایجاد فومهای زیبا بخشی از جذابیتهای مصرف قهوه در ژاپن است. و سوای همه اینها مردان میانسال ژاپنی اکثر به خوردن قهوههای سنگین یا همان قهوه غلیظ معروفند. از طرف دیگر در ژاپن حتما دستگاههای خودکار قهوه را میبینید؛ چون ژاپن است و شتابش.
از مزارع قهوه تانزانیا تا قهوه کاهاوا تونگو
تانزانیا فقط خانه کوه معروف کلیمانجارو نیست؛ تانزانیا همان جایی است که دانههای قهوه در آن میرویند. پس عجیب نیست که تانزانیا قهوه خاص خودش را هم داشته باشد. قهوه تانزانیایی یا همان «کاهوا تونگو» ترکیبی از زنجبیل و برخی میوههای محلی است که نشان از فرهنگ این مردم دارد.
استرالیا؛ جدیدترین پدیده فرهنگ قهوه
استرالیاییها علاقه زیادی به قهوه خود دارند و ملبورن بهترین شهر استرالیا برای نوشیدن قهوه و درک فرهنگ قهوه این کشور است. فرهنگ قهوه در استرالیا آنقدر غنی است که برند جهانی استارباکس با همه نفوذش نتوانست در ذائقه قهوه مردم استرالیا رخنه کند. حتی امروز در گوشهگوشه آمریکا قهوه استرالیا دیده میشود.
فرهنگ قهوه در کشورهای عربی
از شواهد و اسناد تاریخی موجود به طور قطع میتوان گفت رسم نوشیدن قهوه دم شده از دانه بوداده از شبه جزیره عربستان سرچشمه گرفته است. اما فقط این نکته نشان از تاریخچه غنی قهوه در عربستان و کشورهای عربی ندارد؛ اگر بدانید که کلمه قهوه برای اولین بار در سال ۱۵۸۲ در زبان انگلیسی از کلمه هلندی koffie گرفته شد که این کلمه به نوبه خود از ترکی عثمانی kahve که از کلمه عربی که برای قهوه یا دم کردن قهوه استفاده میشد یعنی قاهوا منشعب شده است.
آیینهای قهوه عربی
عربها به مهماننوازی و داشتن تشریفات خاص برای سرو قهوه عربی معروفند و آنقدر این تشریفات مهم است که همه چیز از انتخاب دانههای قهوه که به آرامی در تابهای کم عمق روی آتش برشته میشود، تا دم کردن قهوه روی آتش در ظرفی مسی مهم است. اما نه اشتباه نکنید هنوز هم ادامه دارد؛ چون پس از دم کشیدن قهوه تازه نوبت چگونگی ریختن آن در فنجان میرسد.
هنگامی که شیوخ عشایر در چادرهایشان روی فرشهای گران قیمتشان مینشستند، برای آنکه به مهمان افتخار همنشینی بدهند، مخلوط کردن ادویهها و دانههای قهوه را به او میسپاردند. از طرف دیگر قهوه نوشیدنی نبود که هر کسی اجازه تهیه آن را داشته باشد قهوه باید حتما توسط شخصی به نام «مقهوی» که کلی آزمون گذرانده بود تهیه میشد. اما پروتکلهای سختگیرانه قهوه عربی فقط به مقهوی و تبحرش ختم نمیشد. مقهوی باید قبل از آوردن قهوه برای اطلاع دادن زمان سرو آن با حرکات دستش یا زدن فنجان کوچک به قهوه جوش یا همان دله مهمانان را مطلع میکرد تا آماده سرو قهوه شوند. مقهوی قهوه بعد از ورودش به مجلس و برای سرو و ریختن قهوه باید خم میشد و در حالی که فنجان قهوه را با کمک انگشت کوچکش که در پایان فنجان بود و انگشت شست در لبه بالایی فنجان قهوه عربی را میریخت.
درست است که آیین سرو قهوه عربی تقریبا در اکثر کشورهای عرب یکسان است؛ اما ظرفی که در آن قهوه تهیه میکنند از کشور به کشور فرق دارد مثلا سعودیها از دالا و اتیوپیها از جبنا استفاده میکنند.
قهوه عربستانی با قوانین سختگیرانه
قهوه عربی عربستان که در ظرفی با دهانه منحنی به نام دله یا الملقمه تهیه میشود، باید توسط شخصی متبحر برای میزبان ریخته شود. شخصی که بتواند اصول ریختن قهوه را به خوبی رعایت کند و این شخص همان کسی است که باید هنگام ریختن قهوه از میزبان فاصله قابلتوجه را حفظ کند، فنجان قهوه را بیش از یک ربع پر نکند و هرگز قهوه را آنقدر داغ سرو نکند که مهمان را بیازارد. بله قهوه عربستان است و آداب و سنن خاصش از شیوه دم آوری تا سرو و حتی فنجان خاصش که به نام الفنجان یا فنجال مینامند.
اما با همه این سختگیریها شما نمیتوانید این آیین قهوهنوشی را در قهوهخانههای زنجیرهای و مدرن عربستان نوش جان کنید؛ چون قهوهخانههای عربستان هیچ رنگوبویی از قهوه عربستانی را در خود ندارند.
یک تجربه فرهنگی کامل با قهوه و پاپ کورن اتیوپیایی
اتیوپی همان جایی است که قهوه اولین بار در آن کشف شد و به همه دنیا سرک کشید. خب! با این همه قدمت باید هم انتظار داشته باشید که قهوه در اتیوپی فقط سفارش قهوه در پیشخوان کافه نباشد. نوشیدن قهوه در اتیوپی یک تجربه کامل فرهنگی است. مراسم قهوه اتیوپی یک آیین معنوی است که چندین ساعت طول میکشد چون هر مرحله از فرآیندش از برشته کردن دانهها تا سرو نهایی نوشیدنی مهم است.
جبنا بونا (Jebena buna) نام مراسم سنتی قهوه اتیوپی است. زنانی که این مراسم را اجرا میکنند اغلب لباسهای سنتی میپوشند، دانههای قهوه سبز را قبل از برشته کردن روی ذغالهای داغ در تابه میشویند. دانهها را تفت میدهند تا تقریبا بسوزند و سپس در هاون درشت آسیاب میکنند؛ تا این که در نهایت قهوه و آب در یک قهوه جوش سفالی به نام جبنا با هم مخلوط میشوند و مستقیما روی ذغالهای داغ به جوش میآیند. قهوه حاصل از این روش قهوهای تیره و کاملا تلخ است که در فنجانهای بدون دسته و معمولا با شکر زیاد سرو میشوند. اما همه اینها یک طرف و اینکه همراه این قهوه پاپ کورن هم سرو میشود یک طرف دیگر.
این قهوه معمولا با مجموعهای از ادویهها و طعمها مثل دارچین، هل، میخک، عسل یا کره دم میشود. اما اینجا هم مثل عربستان هر جایی نمیتوانید انتظار داشتن قهوه جبنای واقعی داشته باشید چون مردم اتیوپی هم مثل مردم همه دنیا به سمت قهوههای مدرن رفتهاند و شاید تنها تفاوتشان با باقی مردم این باشد که همه قهوهها را با انبوعی از شکر مینوشند.
از قهوهخانههای ایرانی، تا کافههای مدرن
با وجودی که در ایران اول قهوه بوده بعد چای؛ اما با ورود چای به ایران قهوه کنار گذاشته شده است. در کتاب مستطاب آشپزی در خصوص فرهنگ قهوه در ایران گفته شده است: «در قرن گذشته در قهوهخانههای ایران چای به سرعت جای قهوه را گرفت و از قهوه چیزی جز نام باقی نماند، به طوری که در جامعه ما از اقلیتهای ارمنی و آسوری که بگذریم، رسم قهوه نوشیدن به مجالس سوگواری منحصر شده، آن هم به صورت تقلید ناقصی از قهوه عربی. امروز البته این طور نیست، گذشته از قهوه ترک، که بسیاری از ما، شاید پارهای به سائقه «فال قهوه»، نوشیدن آن را از هم میهنان ارمنی و آسوری خود یاد گرفتهایم، اشکال گوناگون قهوه اروپایی – قهوه فرانسه، شیر قهوه، اسپرسو، کاپوچینو، قهوه فوری، کافه گلاسه- میان ما نوشنده فراوان پیدا کرده است.»
احمد محیط طباطبایی در مقاله شماره یک آنگاه در مصاحبهاش پیرامون نگاهی به سیر تاریخی کافهنشینی در ایران میگوید: «فرهنگ و جامعه ایرانی روی همه چیز هم تاثیر گذاشته و هم تاثیر گرفته و درنهایت همه چیز را ایرانیزه کردهایم. نمیتوانیم علاقه و کشش مردم به حضور در کافهها و کشف دوباره قهوه در ایران را نادیده بگیریم.» رد پای باور طباطبایی را در الگوی دم کردن و مصرف قهوه در ایران میتوان مشاهده کرد و گفت که فرهنگ قهوه ایران نوعی ایرانیزه از فرهنگ قهوه در دنیاست. برای مثال اگر نیمنگاهی به گوشهوکنار تاریخمان بیاندازیم نقشی از فرهنگ قهوه و قهوهنوشی را در قهوه یزدی (که همان قهوه ترک است که با آب، شکر، هل، نبات و گلاب ترکیب شده) یا قهوه قجرمان (که بیشتر نوشیدنی آخرمان بوده) میبینیم.
هر چند در سالهای اخیر با وجود کافههای مختلفی که در سطح شهر وجود دارند، فرهنگ استفاده از قهوه به بخشی از دورهمیهای اجتماعی اکثر مردم تبدیل شده است و حتی ما ایرانیها به قدری همپای دنیا شدهایم که در برخی از شرکتهایمان هم امکان سرو قهوه با قرار دادن دستگاههای تهیه قهوه فراهم شده است و اکنون در اکثر شرکتها افرادی را میتوانید ببینید که نوشیدن قهوه به همان اهمیت نوشیدن چایی رسیده و گاهی حتی مهمتر است.