تاریخچه قهوه داستانی جذاب دارد. این دانه زیبا قرنها به سراسر جهان سفر کرد، از کشورهایی که قوانین سختگیرانه برای صادرات آن داشتند به صورت قاچاق عبور کرد، از خانواده سلطنتی ربوده شد تا در نهایت کل کشورها و اقتصادها را تغییر داد. داستان پرفراز و نشیب دانههای قهوه به قدری جذاب است که مدام این سوال در ذهنها ایجاد میشود که چگونه یک دانه کوچک از درختی کوچک در اتیوپی به دومین کالای تجاری بزرگ جهان تبدیل شده است. اما برای آنکه داستان سفر قهوه را بدانید با ما همراه باشید تا در سفری در زمان و قارهها، ببینم که چه اتفاقاتی در مسیر کشف قهوه افتاده و چطور انواع نوشیدنی قهوه به سبد نوشیدنیهای متنوع دنیا اضافه شده است.
قهوه از کجا منشا گرفته است؟
قصه و تاریخچه قهوه از کجا شروع شد؟ خب، جواب این سوال بسیار ساده است؛ چون قهوه ابتدا از اتیوپی آمد. اما سوال مهمتر این است که چگونه این دانه به هر گوشهای از جهان راه یافت؟ اینها همان چیزهایی هستند که در ادامه این مقاله به آن پرداخته شده است. قبل از آنکه سفر طولانیمان را شروع کنیم، یک فنجان قهوه آماده کنید و با ما همراه شوید.
پس از کشف اولیه قهوه در آفریقا، این دانه به اروپا رفت تا توسط تمدنهای جدیدتر کشف شده و عاشقانش را سرزمین به سرزمین پیدا کند. اما اروپا تنها میزبان قهوه نبود. این دانه محبوب، از طرف دیگر از شرق به آسیا رفت و در آنجا کاشته و برداشت شد.
قصه اتیوپی و بزهای رقصنده
هیچکس دقیقا نمیداند که چگونه و چه زمانی قهوه کشف شده، اگرچه افسانه های زیادی در مورد منشاء آن وجود دارد؛ اما محبوبترین داستان منشا دانههای قهوه به شخصی به نام کالدی و بزهایش در سال ۷۰۰ بعد از میلاد برمیگردد. کالدی، یک گلهدار اهل اتیوپی (حبشه سابق) بود که با رفتار عجیب بزهایش بعد از خوردن قهوه، این دانه خوشمزه را برای اولین بار کشف کرد.
داستانی که برخی در درستی آن تردید دارند از این قرار است؛ کالدی پس از اینکه متوجه شد بزهایش پس از خوردن دانههای درخت خاص چنان پرانرژی میشوند که نمیخواهند شب بخوابند و حرکاتی رقص گونهدارند، قهوه را کشف کرد.
کالدی یافتههای خود را به راهب صومعه محلیشان گزارش داد، او هم با دانههای قهوه که شبیه آلبالو است، نوشیدنی درست کرد و متوجه شد که این نوشیدنی او را در ساعات طولانی نماز شب هوشیار نگه میدارد. راهب کشف خود را با راهبان دیگر صومعه در میان گذاشت و خیلی زود خبر این دانه انرژیزا به سرعت بین همه جا پخش شد.
اما این تنها داستان پیدایش قهوه نیست؛ قصه دیگری هم حکایت از این دارد که کالدی این دانه را با راهبی که مزیتهای استفاده از آن را قبول نداشت به اشتراک گذاشت اما این راحب دانههای قهوه را در آتش انداخت و در نتیجه این کار، یک عطر فوقالعاده و دلپذیر ایجاد شد. همین عطر کافی بود تا اولین قهوه برشته شده جهان تولید شود. مدت کوتاهی پس از این داستان هم، دانههای قهوه آسیاب و جوشانده شدند تا چیزی که امروزه به نام قهوه میشناسیم، تولید شود.
همانطور که خبر این نوشیدنی نقل میشد، قهوه به شبه جزیره عربستان رسید و سفری را آغاز کرد که در نهایت باعث شد این دانهها به سراسر جهان برسند؛ در آن سوی آبها و به خاورمیانه!
اگرچه نمیتوان صحت داستان کالدی را ثابت کرد؛ اما قطعا این که قهوه از اتیوپی آمده و تاریخچه قهوه به این سرزمین برمیگردد قابل اثبات است. نکته دیگری که ما با اطمینان در مورد این دانه جهانی بیان میشود مسیری است که این دانه تا به امروز طی کرده است. این دانه راه خود را به شمال، از طریق دریای سرخ به یمن در قرن پانزدهم شروع کرد.
از آفریقا به شبه جزیره عربستان
بندری که دانه قهوه برای اولین بار به آنجا رسید موکا نام داشت. به دلیل محبوبیت روزافزون قهوه و ارسال قهوه از شهر بندری، موکا مترادف قهوه شد. بنابراین هر زمان که اصطلاح «موکا» را میشنوید، دیگر میدانید که این اصطلاح از کجا سرچشمه گرفته است.
قهوه در یمن رشد کرد و در مصر، ایران و ترکیه به خوبی شناخته شد، کمی بعد به شراب عربی معروف شد و بعدها هم با حضورش در قهوهخانههایی که به آنها «مکتب خردمندان» میگفتند، در سراسر عربستان رواج پیدا کرد. این دانه آنقدر محبوب شد که آرام آرام به نوشیدنی همه مردم عربستان در خانهها و قهوهخانههایشان بدل شد.
ماجرا تا آنجا پیش رفت که در نهایت با بازدید هزاران زائر از شهر مکه، هر ساله، سرانجام دانش کشت و نوشیدن این نوشیدنی عربی به جهان صادر شد. با این حال، در اوایل دهه ۱۵۰۰، دادگاه مکه در آن زمان قهوه را به دلیل اثر محرکش ممنوع اعلام کرد. اتفاق مشابهی در قاهره، مصر و اتیوپی هم رخ داد اما در نهایت همه این ممنوعیتها با شورشهایی که برایشان در خیابانهای عرب شروع شد، برداشته شدند.
قهوه در مسیر اروپا و آسیا
روند تاریخچه قهوه زمانی تغییر میکند که این دانه دیگر هم در شرق و هم در غرب پخش میشود و از شرق به هند و اندونزی و از غرب به ایتالیا و بقیه اروپا میرود.
جایگاه آسیا در تاریخچه قهوه
عربستان دروازه قهوه بود؛ اگر کشوری دانه قهوه میخواست، آن را از یمن میخرید. اما در همان زمان مقامات عربستان که شیفته این دانه بودند، هر کاری انجام دادند تا هیچکس نتواند دانههای بارور قهوه را از کنترلشان خارج کند و کاشت آن را از آنها بگیرد. اما شخصی به نام بابا بودان (Baba Budan) که یک قدیس صوفی از هند است وقتی در سال ۱۶۷۰ در حال زیارت مکه بود؛ پس از بازگشت، مقداری دانههای بارور قهوه را به هند قاچاق و در آنجا کشتش را آغاز کرد.
از یمن به هند
قهوه سرانجام در سال ۱۵۷۰ وارد ونیز شد و با سرعت بسیار بالایی در میان مردم این کشور به محبوبیت رسید. در ابتدا برخی از مردم با سوءظن یا ترس به این نوشیدنی جدید واکنش نشان دادند و آن را «اختراع تلخ شیطان» نامیدند. روحانیون محلی زمانی که قهوه در سال ۱۶۱۵ به ونیز رسید، آن را محکوم کردند. مناقشه به حدی بود که از پاپ کلمنت هشتم خواسته شد مداخله کند و او تصمیم گرفت قبل از تصمیمگیری در خصوص این نوشیدنی خودش ابتدا آن را بچشد. در نهایت او این نوشیدنی را چنان رضایتبخش دید که تاییدش کرد.
با وجود چنین بحثهایی، قهوه خانهها به سرعت به مراکزی برای فعالیتهای اجتماعی و ارتباطی در شهرهای بزرگ انگلستان، اتریش، فرانسه، آلمان و هلند تبدیل شدند. در انگلستان از این قهوهخانهها به«دانشگاههای پنی» یاد میکردند، به این دلیل که مردم با خرج یک پنی، میتوانستند یک فنجان از این نوشیدنی خریده و در گفتگوهای هیجانانگیزی که در این قهوهخانهها صورت میگرفت، شرکت کنند.
با شروع دهه ۱۶۰۰، قهوه خانهها در سراسر اروپا در انگلستان، اتریش، فرانسه، آلمان و هلند ایجاد شدند. بسیاری از این مکانها حتی به محلی برای تجارت تبدیل شدند، مانند قهوهخانه ادوارد لوید که بعدها به یک شرکت بیمه در مقیاس بزرگ تبدیل شد.
در آکسفورد، اولین باشگاه قهوه انگلستان افتتاح شد. این فروشگاه بعدا به عنوان «باشگاه قهوه آکسفورد» شناخته شد که در آن ایدهها و نوآوریها متولد و به اشتراک گذاشته میشدند. این باشگاه در نهایت رشد کرد و به انجمن سلطنتی تبدیل شد. به این ترتیب قهوه، جایگزین نوشیدنیهای رایج در صبحانه آن زمان یعنی آبجو شد. کسانی که این نوشیدنی را به جای الکل مینوشیدند، روز را با هوشیاری و انرژی شروع کردند و جای تعجب نیست که کیفیت کارشان هم بسیار بهبود مییافت.
در اواسط قرن هفدهم، بیش از ۳۰۰ قهوهخانه در لندن وجود داشت که بسیاری از آنها مشتریان همفکر از جمله بازرگانان، کشتیگیران، دلالان و هنرمندان را به خود جذب میکردند و بسیاری از مشاغل از این قهوه خانههای تخصصی رشد کردند، برای مثال، شرکت لویدز لندن از قهوه خانه ادوارد لویدز به وجود آمد.
زنان از قهوهخانه رفتن مردانشان شکایت کردند
به این ترتیب قهوهخانهها در انگلستان به محل رفتوآمد مردان انگلیسی تبدیل شد، طوری که اکثر مردانی که کار نمیکردند یا در میخانهها بودند یا قهوهخانهها و این مسئله اینقدر به چشم آمده بود که در آن زمان زنان از عدم شوهرانشان در خانه شاکی بودند و به اینترتیب در سال ۱۶۷۴، درخواست زنان علیه ممنوعیت قهوه و بازگرداندن مردان به خانه اتفاق افتاد.
فرانسه و اتریش
فرانسویها در قرن هفدهم به ویژه در سال ۱۶۶۹ توسط سفیر ترکیه در پاریس با این دانه آشنا شد. در زمان لویی چهاردهم، دربار سلطنتی بر سر مصرف این نوشیدنی مردد بودند؛ اما در نهایت پاریس هم در مقابل این نوشیدنی سر تعظیم بالا آورد. و در سال ۱۶۸۳، پس از نبرد وین، اولین قهوه خانه اتریش یعنی بطری آبی (Blue Bottle) افتتاح شد. داستان ورود قهوه به اتریش هم به زمانی برمیگردد که ترکها که قصد حمله به این سرزمین را داشتند، اما موفق نشدند، قهوه مازادشان را آنجا گذاشتند و به این ترتیب مصرف این دانه به بخشی از عادات غذایی اتریشیها تبدیل شد و عادت افزودن شیر و شکر هم به این نوشیدنی از همین زمان رواج پیدا کرد.
آخرین مرز قهوه؛ قاره آمریکا
دانههای کوچک قهوه که قبلا آفریقا و کشورهای اقیانوس هند را تسخیر کرده و اروپا را فراگرفته بودند، میخواستند راه خود را به سمت غرب و اقیانوس اطلس هم طی کنند.
عبور از اقیانوس اطلس
در اوایل قرن ۱۸، هلندیها سخاوت به خرج دادند و باعث شدند کشاورزی قهوه در جهان گسترش پیدا کند. شهردار آمستردام با توجه به این که نمیتوانستند نهالهای این گیاه را در هلند بکارند و فقط میتوانستند در گلخانههای مخصوص زنده نگه دارند، در سال ۱۷۱۴ یک نهال جوان قهوه را به پادشاه لوئی چهاردهم فرانسه هدیه داد.
کاپیتان نیروی دریایی فرانسه، گابریل ماتیو دو کلیو (Gabriel de Clieu) در مارتینیک که یک جزیره مستعمره فرانسه است مستقر بود به صورت اتفاقی از پاریس دیدن کرد. مشخص نیست که آیا او در نهایت بریدههای درخت قهوه پادشاه لویی را دزدید یا خود پادشاه لویی به دی کلیو دستور داد تا یک مزرعه قهوه در مارتینیک (Martinique) ایجاد کند. اما در نهایت دو کلیو بریدههای نهال را برداشت و عازم دریای کارائیب شد، جایی که اتفاقا شرایط ایدهآلی برای کشت این دانه داشت.
پاریس به کارائیب
این قسمت سفر قهوه یک سفر طولانی بود و دوکلیو برای زنده نگه داشتن گیاهش متحمل سختیهای زیادی شد. از آنجایی که در قایق، آب کمیاب بود، او با دادن آبی که سهم خودش بود گیاه را به سختی زنده نگه داشت و پس از رسیدن به جزیره، مخفیانه آن را در میان گیاهان دیگر کاشت تا در امنیت کامل از آن محافظت کند.
ظرف سه سال مزارع قهوه در سراسر مارتینیک، سنت دومینیک و گوادالوپ گسترش یافت و در نهایت این دانه، بقیه مناطق کارائیب و آمریکای مرکزی و جنوبی را هم پر کرد. بنابراین میتوان گفت این نهال، والد تمام درختان قهوه در سراسر کارائیب، جنوب و آمریکای مرکزی است.
سال ۱۷۳۰، فرماندار انگلیسی جامائیکا، سر نیکلاس لاوز، گیاه قهوه را به جزیره خود آورد. در مدت کوتاهی، این دانه در اعماق کوههای آبی که منطقهای استثنایی برای رشد قهوه بود رشد کرد.
برزیل؛ امپراتوری قهوه مدرن
برزیل امروز بیش از هر کشور دیگری در جهان قهوه تولید میکند. اما داستان پیشرفتش در برزیل چگونه شروع شد؟ داستان ورود قهوه به برزیل با نام یک سرهنگ برزیلی به نام فرانسیسکو دی ملو پالهتا (Francisco de Mello Palheta) گره خورده است. فرانسیسکو که برای حلوفصل اختلاف بین هلندیها و فرانسویها در سال ۱۷۲۷ به گویان فرستاده شد، تصمیم گرفت این دانه را از آنها بگیرد و به برزیل ببرد.
در همین راستا او از فرماندار فرانسوی درخواست نهال این گیاه را کرد اما درخواستش پذیرفته نشد بنابراین او به نقشه دیگری برای گرفتن این دانه متوسل شد. همسر فرماندار فرانسوی که شیفته این سرهنگ برزیلش شده بود بعد از ماجراهایی عاشقانه، مخفیانه تعداد انگشتشماری از دانههای این گیاه را به او داد و او هم این دانهها را به برزیل برد و بزرگترین امپراتوری قهوه در این سیاره را ایجاد کرد.
و در نهایت در سال ۱۸۲۲ تولید این دانه در برزیل رونق گرفت و در سال ۱۸۵۲ این کشور به بزرگترین تولیدکننده قهوه در دنیا تبدیل شد و تا به امروز هم بزرگترین تولیدکننده باقیمانده است. [+] در ۱۸۹۳، این دانه از برزیل به کنیا و تانزانیا، نزدیک به زادگاه قهوه برده شد و در شرق آفریقا کشت شد.
چگونه آمریکا صنعت قهوه را متحول کرد؟
در سال ۱۷۷۳، با جشن چای بوستون و انقلاب آمریکا، تاریخچه قهوه فصلی تازه را در خود باز کرد. زمانی که با وجود رشد کافهها در آمریکا، هنوز چای به عنوان نوشیدنی مورد علاقه آمریکاییها و کل دنیا بود. تا این که مستعمرهنشینان علیه مالیات سنگین بر چای که توسط پادشاه جرج سوم تحمیل شده بود شورش کردند و این شورش که به عنوان مهمانی چای بوستون شناخته میشود، برای همیشه داستان نوشیدن چای و جایگزینی قهوه با آن را شکل داد.
از آن زمان به بعد آمریکا به واردات قهوه روی آورد و هنوز هم با وجود آنکه قهوه پرورش میدهد همچنان به خرید از کشورهای دیگر ادامه داده است.
صنعت قهوه آنطور که امروز میشناسیم
در قرن نوزدهم، این دانه یک پدیده جهانی شد و مدام از یک کشور به کشوری دیگر رفت و مصرفش در همه جای دنیا تقریبا رایج شد. به اینترتیب خود دانههای قهوه دیگر جایی برای رشد نداشتند، اینجا بود که نوآوری در رست کردن، بستهبندی و دم کردن قهوه، داستان جدیدی برای این نوشیدنی به وجود آوردند.
قهوه و تکنولوژی
اولین دستگاه دمآوری قهوه که در انقلاب صنعتی به وجود آمد، پرکولاتور نام داشت. در سال ۱۸۱۸ یک فلزکار پاریسی دستگاهی را اختراع کرد که هنوز هم استفاده میشود و هنوز هم پیشرفتهای کمی برای بهبود عملکرد اصلی دستگاه انجام شده است. این پرکولاتور در سال ۱۸۶۵ زمانی که جیمز اچ. ناسون (James H. Nason) اولین دستگاه پرکالر ساخت آمریکا را به ثبت رساند، راه خود را به ایالات متحده باز کرد.
تا این که در سال ۱۸۶۴ اولین روستر قهوه مدرن به بازار آمد. جابز برنز (Jabez Burns) از نیویورک اولین دستگاه روست را که نیازی به نگه داشتن روی آتش نداشت، اختراع کرد. او حق ثبت اختراع این دستگاه را برای خود گرفت و پدربزرگ تمام دستگاههای روست قهوه مدرن شد.
در سال ۱۸۷۱، جان آرباکل (John Arbuckle) دستگاهی را اختراع کرد که قهوه را در بستههای کاغذی پر، با وزن مشخص با مهر و موم و به صورت برچسبگذاری آماده میکرد. آرباکلز به بزرگترین واردکننده قهوه در جهان تبدیل و حتی صاحب بیشترین کشتیهای تجاری در جهان شد و دائما این دانه را از آمریکای جنوبی به ایالات متحده میرساند. سرانجام، در سال ۱۸۸۶، خانه ماکسول شروع به کار کرد.
جوئل چیک (Joel Cheek) نام ترکیب قهوهاش را به افتخار هتل مجلل Maxwell House که به خاطر هفت رئیسجمهور مختلف که در آنجا اقامت داشتهاند، مشهور است، نامگذاری کرد. در سال ۱۹۴۲، در میانه جنگ جهانی دوم، قهوه فوری ماکسول هاوس به یک غذای اصلی، هم برای سربازان و هم برای غیرنظامیان تبدیل شد.
اولین دستگاه اسپرسوساز وارد بازار شد
اولین دستگاه اسپرسوساز در سال ۱۹۰۱ و در ایتالیا توسط لوئیجی بزرا (Luigi Bezzera) ساخته شد. این اولین دستگاه اسپرسوساز تجاری بود که از آب و بخار تحت فشار بالا برای دم کردن سریع قهوه استفاده میکرد.
این دستگاه از سر ناچاری طراحی شده بود چون لوئیجی فقط امیدوار بود زمان تهیه این نوشیدنی را کاهش دهد تا کارمندانش بتوانند سریعتر به سر کار بازگردند. با این حال، در سال ۱۹۰۵، دانش مدرن قهوه بر تلاشهای لوئیجی برای اسپرسو غلبه کرد. Desiderio Pavoni حق ثبت اختراع اسپرسوساز اصلی لوئیجی را خریداری کرد و مصمم بود آن را بهتر کند. قهوه تولید شده توسط دستگاه اصلی به شدت تلخ بود. Desiderio نتیجه گرفت که تلخی قهوه ناشی از بخار و دمای بالای این دستگاه است. بنابراین متوجه شد که دما نباید از ۱۹۵ درجه بیشتر باشد.
۴۰ سال بعد، Achille Gaggia، ایتالیایی، با استفاده از یک پیستون برای استخراج قهوه با فشاری بالاتر، گامی دیگر به سمت ساخت دستگاه اسپرسو برداشت. این پیشرفت جدید یک لایه کرم روی هر شات اسپرسو تولید کرد و به این ترتیب کاپوچینو به وجود آمد.
در سال ۱۹۰۸، قهوه چکهای به اختراع نوینی در دنیای قهوه تبدیل شد. یک زن خانهدار آلمانی به نام ملیتا بنتز (Melitta Bentz) اولین فیلتر قهوه کاغذی را با استفاده از اوراق مدرسه پسرش ایجاد کرد. او بعدها حق ثبت اختراع را به نام خودش ثبت کرد و به این ترتیب شرکت او به عنوان تولیدکننده اولین شرکت فیلترساز قهوه متولد شد.
در دهه ۱۹۰۰، دولت برزیل با نستله تماس گرفت تا راهی برای استفاده از تمام ضایعات قهوه برزیل پیدا کند. نستله هم پس از سالها تحقیق، فرآیند خشک کردن انجمادی قهوه برای تهیه یک فنجان قهوه فوری را ایجاد کرد. قهوه تولید شده به این روش نسکافه که یک برند پیشرو در جهان است، نامیده شد. این شرکت در تاریخچه قهوه نقشی مهم را بازی کرده است.
در دهه ۱۹۲۰، دولت ایالات متحده برای مصرف قهوه ممنوعیت جدیدی ایجاد کرد و این ممنوعیت باعث شد که فروش این دانه جذاب سر از پشت بامها در آورد تا اینکه سرانجام در سال ۱۹۲۶، خبرنامههای علمی منتشر شدند که مصرف قهوه را مفید اعلام و نوشیدن آن را نه تنها عامل ایجاد انرژی بلکه یک نوشیدنی سالم نامیدند.
موج دوم قهوه با استارباکس شکل گرفت
قهوه در دهه ۱۹۶۰ انقلاب دیگری را هم پشت سر گذاشت. آلفرد پیت شخصی هلندی آمریکایی بود که پدرش قهوه را در هلند برشته میکرد. آلفرد با آمدنش به کالیفرنیا در سال ۱۹۶۶، شرکت قهوه پیت در برکلی را افتتاح کرد.
با آغاز به کار این شرکت، اولین دوره و موج تخصصی قهوه شکل گرفت. در سال ۱۹۷۱ پیت دانش قهوه و تکنیکهای برشته کردن خود را با چند دوست به اشتراک گذاشت. این دوستان در طول فصل کریسمس به عنوان کارکنانش شروع به کار کردند تا چموخم کار را بیاموزند تا در نهایت فروشگاههای خود را باز کنند. با اجازه پیت، آنها با استفاده از دانههایی که او برشته کرده بود یک کافیشاپ در سیاتل افتتاح کردند. این فروشگاه استارباکس نام داشت.
مدیران استارباکس در اولین سال فعالیت کسبوکار خود، یک روستر قهوه خریدند و دانههای قهوه خود را فروختند. آنها حتی قهوه دم کرده را در آن زمان نمیفروختند. در اوایل دهه ۷۰ فقط دانه و پودر این نوشیدنی در استارباکس به فروش میرفت.
در سال ۱۹۸۲، هاوارد شولتز، فروشندهای که قهوهسازهای چکهای می فروخت، به عنوان مدیر بازاریابی به تیم استارباکس پیوست. او از سفرش به میلان، از کافههای آنجا الهام گرفت. کافههای ایتالیایی اسپرسو سرو میکردند و محل ملاقات افراد محلی جامعه بودند.
هوارد پس از بازگشت سعی کرد صاحبان استارباکس را متقاعد کند که نوشیدنیهای واقعی بر پایه قهوه سرو کنند، اما آنها با ایده او مخالفت کردند چون میخواستند فقط روی برشته کردن و فروش دانههای با کیفیت قهوه تمرکز کنند. در سال ۱۹۸۴، استارباکس Peet’s را خریداری کرد و تجارت اصلی آن را به دست آورد. سال بعد، هوارد شولتز استارباکس را ترک کرد تا شرکت قهوه خود به نام Il Giornale را راهاندازی کند و بر سرو نوشیدنیهای قهوه با کیفیت تمرکز کند.
پس از موفقیت فوری، شولتز در سال ۱۹۸۷ استارباکس را به مبلغ ۳٫۸ میلیون دلار خریداری کرد. او توانست تکنیکهای برشته کردن استارباکس را با مفهوم ایتالیایی کافه ترکیب کند. استارباکس پس از آن دست به کار شد و هزاران فروشگاه را با هدف ایجاد فروشگاه و کافه در هر کشور افتتاح کرد.
اینکه استارباکس را دوست دارید یا نه، مهم نیست اما نقش این کمپانی در تاریخچه قهوه غیرقابل انکار است. آنها کاری را شروع کردند که همه ما میتوانیم بابت آن سپاسگزار باشیم. آنها موج دوم قهوه را در ایالات متحده و در نهایت جهان رهبری کردند. آنها مصرفکنندگان را به این ایده بازگرداندند که قهوه تازه بوداده شده و آسیاب شده تازه بهتر از قوطیهای قهوه از قبل آسیاب شده در فروشگاههای مواد غذایی است. استارباکس تجربه کافهای مدرن را با ترکیب دانههای تازه برشته شده برای فروش با خدمات قهوه دم کرده و مراکز تجمع محلی ایجاد کرد. هوارد و تیمش آتشی به پا کردند که حتی غول استارباکس هم نمیتوانست آن را خاموش کند.
صنعت دم کردن قهوه امروزه به رشد خود ادامه میدهد و اکنون در هر کجای دنیا به راحتی میتوانید کافی شاپی را ببنید. آخرین روند بازگشت به دانههای قهوه میکرو بو داده با کیفیت نسبت به قهوه تولید انبوه است. اکنون در سراسر جهان مردم انتظار قهوه بهتری دارند و امروزه حتی بسیاری از شرکتها به دنبال بهبود معیشت کشاورزان قهوه هستند چون اکثر کشورهای تولیدکننده هنوز به طور گسترده توسعه نیافتهاند. هنوز جای بیشتری برای پیشرفت در دنیای قهوه وجود دارد، بنابراین داستان ما هنوز تمام نشده است.
میراث قهوه برای جهان
امروزه قهوه دومین کالای بزرگ بعد از نفت است که در مقیاس جهانی معامله میشود. اکنون سالانه ۴۰۰ میلیارد فنجان قهوه در سراسر دنیا مصرف میشود. پس میتوان گفت این دانه جذاب به معنای واقعی کلمه دنیا را تغییر داده است.
از راهبان باستانی و گلهداران بز که دانههای این گیاه را میجوند و قهوه بو داده نشده دم میکنند، تا مسابقات باریستا و قلبهای کاملا ریختهشده در لاتههایمان، همه ما در تاریخ قهوه نقش داریم.