ترافیک خیابان سعدی را که پشت سر بگذاری و از راسته کفاشها که بگذری، نوشته متالیک روی شیشه توجهت را به خود جلب میکند؛ « شکلات و شیرینیسرای مینیون»! در شیشهای را که باز میکنی، زمان به عقب برمیگردد. انگار هنوز سال ۱۳۰۸ است، «اوسپ ترپوگوسیان» تازه از اکراین آمده و در قلب تهران، روایت تازهای از مزهها را تعریف کرده است.
به ماشین زمان خوش آمدید!
اینجا کسی میانهای با تغییر ندارد! همه چیز در این چهاردیواری، بوی تهران قدیم میدهد؛ حتی قهوهسازی که روزی در این خیابان، نماد مدرن شدن تهران بوده!
پشت یک میز چوبی قدیمی و صندوق فروشگاه، پیرمردی با لبخند نشسته. لئون، حسابدار قدیمی مینیون که از جوانی تا امروز پشت همین میز مینشسته، با لهجه شیرین ارمنی داستان سالهای دور را روایت میکند؛ سالهایی که از ناصر ملک مطیعی تا صادق هدایت، فنجانهای قهوهشان را در اولین کافه قنادی تهران پر میکردند.
خیابان برادران قائدی امروز و هدایت سابق، برخلاف آن سالها، حالا شلوغ و پرهمهمه است. از پشت شیشه که به بیرون نگاه کنی، نه اثری از درشکهها میبینی و نه عابرهای آرام! انگار تنها نقطه آرام این خیابان، چهاردیواری همین قنادی است.
آقا لئون که از دوستان قدیمی خانواده ترپوگوسیان است، میگوید که اوسپ ترپوگوسیان و خانوادهاش از اکراین به ایران آمدند و در یک مغازه اجارهای نانهای مکعبی، نانهای بولکی ساندویچی و پیراشکی میفروختند. با تمام شدن جنگ جهانی دوم، نانوایی جایش را به قنادی داد و با وارد شدن دستگاههای شکلاتسازی به ایران، تولید شکلات در کنار شیرینیها شروع شد.
مینیون از اولین روزهای تولدش تا امروز، یک کسب و کار خانوادگی بوده و پس از اوسپ، سکان مدیریت این قنادی پرطرفدار به فرزند ارشد یعنی انونیک و پس از او به روبن ترپوگوسیان رسیده است. روبن آخرین بازمانده از نسل اول خانواده ترپوگوسیان بود که با فوت او در اردیبهشت ۱۴۰۰، همسرش مسئولیت اداره قنادی را برعهده گرفته است.
قهوه ساز قدیمی قنادی مینیون، راوی قصه این قنادی از سالهای اوج تا امروز است.
لوکس آن زمان؛ خاطرهانگیز امروز
این قنادی با نزدیک بودن به میدان مخبرالدوله، چهارراه سید علی، دروازه دولت، خیابان شاه آباد و خیابان هدایت در تهران قدیم، روزی در قلب تهران بوده اما امروزه، با قرار گرفتن این ناحیه در محدوده طرح ترافیک و تغییر بافت محلی، از مشتریان این قنادی تا میزان فروش روزانه آن تغییر کرده است.
خیابان هدایت پیش از انقلاب محل زندگی بسیاری از رجال دولتی، لشگری، ملی و مذهبی بوده است که به این کافه قنادی (درآن زمان) لوکس و مدرن سر می زدند. مینیون، نامش را از یک واژه فرانسوی وام گرفته! مینیون به زبان فرانسوی یعنی ملوس، دوستداشتنی و بامزه.
حسن آقا، سرقناد مینیون؛ سالهای جوانیاش را در این قنادی گذرانده است.
حسن آقا، سرقناد قدیمی مینیون میگوید:«۵۵ سال از اولین روزی که به مینیون آمدم گذشته! آن روزها در این خیابانها چنین کافههایی را پیدا نمیکردیم! اما استقرار سفارت در این خیابان و تسلط ترپوگوسیانها به زبان روسی، این قنادی را به محفلی برای جمع شدن روسها و اهالی سفارت تبدیل کرده بود. میآمدند، قهوهشان را سفارش میدادند و گپ میزدند.»
حسن آقا میگوید آمدن به این قنادی، زندگیاش را عوض کرده وآشنا شدن با ترپوگوسیانها، او را از گذراندن عمرش در قنادی دیگری که حالا «جهنم» خطابش میکند نجات داده.
یک جعبه خاطره لطفا!
حسن آقا، سرقناد مینیون، که عمری را در این کافه قنادی گذرانده، میگوید اولین شیرینیهایی که در مینیون آماده میشدند، شیرینیهای روسی بودند و آرام آرام شیرینی خامهای، اکلر، برژنی، نارگیلی، برنجی و نخودچی، شیرینی میوهای، ناپلئونی و نان خامهای که با اردک تزئین شده بود هم به یخچال این قنادی اضافه شدند. تکلیف شب عید پاک هم که روشن است؛ شب عید پاک شیرینی مخصوصی به نام پاسکا در این قنادی آماده میشود.
سرقناد مینیون میگوید «مردم شیرینیهای اصیل اینجا را دوست دارند و به آنها عادت کردند و برای خریدن شیرینیهای جدید سراغ ما نمیآیند. آنها لابه لای سینیهای شیرینی مینیون، دنبال طعم خاطرههایشان میگردند.»
حسن آقا چشمی کار میکند، دقیق وزن را نمیکشد و اندازههایش را در ذهنش دارد. میگوید در تمام این سالها هیچ سفارشی را خراب نکرده و با خنده میگوید « من اینجا آمدم ۵۲ کیلو بودم و حالا ۹۵ کیلو هستم.»
رولت، اکلر و ناپلئونی و میوهای از پرفروشترین شیرینیهای این کافه قنادی هستند. قبلتر نارگیلی هم در این قنادی طرفداران زیادی داشته که با توجه به افزایش قیمت نارگیل دیگر کمتر کسی سراغش را میگیرد.
قنادی مینیون شاید شباهتی به قنادیهای مدرن امروز نداشته باشد؛ اما هنوز پرطرفدار است.
شیرینی فروشی ملوس یا همان مینیونی که آدمهای این خیابان میشناسند، در آن محل به کیفیت معروف است. از خیابانهای اکراین گرفته تا کوچههای سعدی خودمان و حتی گوشهای از آمریکا، میتوان ردپای ترپوگوسیانها را پیدا کرد. نوههای بنیانگذار مینیون، خیلی وقت است که کسب و کار خانوادگیشان را در آمریکا ادامه میدهند و در قاره دیگری، قنادی دارند.
کافی است چند ساعتی را در مینیون بگذرانی تا چهرههای آشنای زیادی را ببینی. علی فروتن (بازیگر) یکی از مشتریهای قدیمی این قنادی است که میگوید شکلاتهای پوست پرتقالی و فندقی مینیون همیشه در خانهشان است.
فروتن میگوید «ذائقه حافظه ایست که هیچوقت پاک نمیشود؛ اگر یک غذای خوب و نوشیدنی خوب جایی خورده باشید هیچوقت آن را فراموش نمیکنید.»