در جهان امروز، «قهوه» تنها نام یک نوشیدنی نیست؛ بلکه تداعیکننده احساسی تلخ و شیرین است که در عصر ما هم زیسته با جریانهای روشنفکری و فضاهای شعری است. از سجاده صوفیان شبزندهدار تا میزهای چوبی کافههای مدرن، قهوه همواره همراهِ جریانهای مختلف، گفتگوهای فلسفی و لحظههای شاعرانه بوده است.
اما این نوشیدنی تلخوشیرین، چگونه از کوههای مهآلود یمن و خانقاههای عرفای عرب به قلب شهرهای پرنور خاورمیانه راه یافت؟ بیایید سفری کوتاه کنیم در تاریخ، از زادگاه نخستین دانههای قهوه تا آداب، واژگان و آیینهای کهنی که آن را به بخشی از هویت فرهنگی عرب بدل ساختهاند؛ از فنجانهای کوچک و دلّههای برنزی قهوه عربی تا کافهنشینیهای امروز در ریاض، دوحه و بیروت.
روایت آغازین از قهوه: از چراگاههای اتیوپی تا بوی نخستین دانههای برشتهشده
قدیمیترین دانههای قهوه طبق شواهد تاریخی از مناطق جنوب غربی اتیوپی و استان کافا به دست آمدهاست. قدمت کشف و مصرف آنها به سده نهم میلادی یا حتی زودتر از قرن هشتم میلادی بازمیگردد. بر اساس افسانهای مشهور، چوپان اتیوپیایی به نام کالدی متوجه شد بزهایش پس از خوردن میوههای گیاه قهوه سرحال و پرانرژی میشوند.
کنجکاوی او باعث شد خودش از آن میوهها بچشد و همان اثر را احساس کند. کالدی یافتهاش را با راهبی در صومعهای محلی در میان گذاشت. راهب ابتدا دانههای قرمز شبیه به گیلاس را رد کرد و آنها را به آتش انداخت، اما بوی خوشی که از آن برخاست، باعث شد راهب و کالدی دانهها را از آتش بیرون آورند، در آب بخیسانند. این مشاهده بعدها منجر به استفاده انسانی از دانهها شد.
پژوهش ژنتیکی World Coffee Research تایید میکند که تقریبا تمام گونههای قهوه عربیکا در جهان منشا ثانویه خود را در یمن دارند؛ یعنی از اتیوپی به یمن انتقال یافتهاند. طبق منابع مختلف از جمله «Historyof Coffee» و مقاله «The Origin of Coffee: Ethiopia or Yemen» قهوه در قرن پانزدهم میلادی از اتیوپی به شبهجزیره عربستان و یمن رسید.
در یمن، برای نخستینبار دانهها از حالت وحشی به محصولی کشاورزی تبدیل شدند؛ اتفاقی که در نوشته «History of Yemen Coffee» نیز ثبت شده است. بهاینترتیب، یمن به نخستین خاستگاه کشت تجاری قهوه در تاریخ جهان تبدیل شد. داستان قهوه را میتوانید کامل در کتاب کاله بخوانید.


بندر مُخا و تولد قهوه موکا
در ادامه این مسیر تاریخی، شهر بندری مُخا (al-Mukhā) در استان تعز یمن نقشمحوری در تجارت جهانی قهوه ایفا کرد. مُخا بندری در کرانه دریای سرخ است که تا قرن نوزدهم، بندر اصلی صنعا محسوب میشد و بعدها این نقش به عدن و حدیده واگذار شد. این شهر، در مسیر سفرهای دریایی ایرانیان از بنادر جنوبی ایران به مکه و مدینه قرار داشت و در سفرنامههای متعددی از جمله سفرنامه حاج ایاز خان قشقایی از آن یاد شده است. بندر موخا در سدههای پانزدهم تا هفدهم میلادی، بازار اصلی فروش قهوه در جهان بود و نام «قهوه موکا» نیز از همین شهر گرفته شده است.
دانه قهوه موکا (به انگلیسی: Mocha coffee bean) گونهای از قهوه عربیکاست که اصالت آن به یمن برمیگردد. این نوع دانه کوچک، سخت، گرد و دارای رنگ سبز زیتونی تا زرد کمرنگ است. نام «موکا» از بندر مُخا گرفته شده؛ بندری که تا پیش از قرن بیستم، بیشتر قهوه یمن از آن صادر میشد. تا سال ۱۹۱۱، صادرات از طریق عدن و حدیده انجام میگرفت. بازار مرکزی قهوه یمن در بیتالفَقیه، حدود ۱۴۰ کیلومتر شمال موکا قرار دارد و مزارع قهوه در مناطق کوهستانی جبل حراز، العدین و تعز گسترش یافتهاند.
قهوه عربیکا گونهای از گیاه قهوه است که در اصل در کوههای یمن و مناطق مرتفع جنوب غربی اتیوپی و جنوب شرقی سودان رشد میکند و بهعنوان خالصترین قهوه جهان شناخته میشود. این گیاه در ارتفاع هزار تا ۲ هزار متر از سطح دریا رشد میکند و نسبت به شرایط محیطی و آفات حساس است.
باوجوداینکه منشا اصلیاش اتیوپی بوده، اما شکل اهلی و کشتشده آن برای نخستینبار در یمن شکل گرفت و بعدها به سراسر جهانگسترش یافت. امروزه بیش از ۷۰ درصد قهوه جهان از گونه عربیکا است که حدود ۸۰ درصد آن در برزیل کشت میشود.


خاستگاه قهوه
قدیمیترین شواهد نوشیدن قهوه به شکل امروزی که ریشههای آن در عرفان اسلامی و سنتهای صوفیانه قرار دارد، به قرن پانزدهم میلادی و به جنوب سرزمین حجاز یا یمن کنونی بازمیگردد. صوفیان -پیروان سلوک درونی و معنوی اسلام که بر تزکیه نفس، مراقبه و حضور قلب در عبادت تاکید داشتند – نخستین کسانی بودند که دانههای قهوه را برشته و به شیوهای شبیه روشهای امروزی دم کردند. آنان در خانقاهها و محافل ذکر از قهوه برای حفظ بیداری و تمرکز در طول شبهای عبادت استفاده میکردند. برای این عارفان، قهوه تنها نوشیدنیای محرک نبود؛ بلکه ابزاری برای افزایش تمرکز و آرامش در عبادت بود.
در برخی منابع تاریخی آمده است که طریقتهای صوفی قهوه را یک نوشیدنی الهامبخش میدانستند که بیداری ذهن و حضور قلب را افزایش میدهد. این نوشیدنی بهتدریج در میان حلقههای صوفیان در عدن و مکه گسترش یافت و به نمادی از بیداری، آرامش و مراقبه تبدیل شد.
واژهشناسی و ریشه تاریخی قهوه در عرب
در جستوجوی واژه «قهوه» درمییابیم که این نوشیدنی نهتنها ریشه در فرهنگ، بلکه در زبان و جغرافیای خاورمیانه دارد.
در عربی، واژه قَهْوَه (Qahwah) در اصل به معنای «شراب» بوده و بعدها به نوشیدنی قهوه اطلاق شد. برخی زبانشناسان معتقدند این واژه از فعل «قها» به معنی بیاشتها بودن گرفته شده است، زیرا درگذشته نیز افراد تصور میکردند قهوه موجب کاهش اشتها میشود.
در زبانهای سامی، ریشهای مشابه «qhh» به معنای رنگ تیره وجود دارد که به رنگ قهوه اشاره دارد. افزون بر این، برخی پژوهشگران منشأ جغرافیایی نام قهوه را به منطقهای به نام کَفّا (Kaffa) در جنوب غربی اتیوپی نسبت میدهند؛ جایی که گیاه قهوه برای نخستینبار رشد کرد. از اتیوپی تا یمن و سپس از طریق ترکی عثمانی (Kahve)، این واژه به زبانهای اروپایی و در نهایت به انگلیسی (Coffee) راه یافت.
قهوه در جهان عرب؛ نماد ادب و مهماننوازی
رسم قهوه خوردن اعراب بهعنوان بخشی از فرهنگ و مهماننوازی عربها در سال ۲۰۱۵ بهصورت میراثفرهنگی ناملموس در یونسکو ثبت شده است. این سنت مشترک بین کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی، عمان، قطر و دیگر کشورهای عربی است که شامل آداب خاص در دمآوری، سرو و تعارف قهوه میشود.
قهوه در فرهنگ عرب نماد دست و دلبازی میزبان و از ارکان مهماننوازی و نشانهای از احترام و کرامت میزبان است. دانههای قهوه بهصورت سنتی در ظرف مخصوص روی حرارت بوداده شده و سپس در هاون مسی کوبیده میشوند و با هل و در ظروف مسی مانند دله دمآوری و سرو میگردند. همچنین قهوهنوشی در فنجانهای کوچک سرو میشود و پیش از نوشیدن، مهمانان معمولاً آداب خاصی را رعایت میکنند که نشاندهنده احترام و اصالت این سنت فرهنگی است.
آداب قهوهنوشی در میان اعراب
در جهان عرب، قهوهنوشی صرفا یک عمل مصرف نوشیدنی نیست؛ بلکه زبانی مشترک و آیینی فرهنگی است که از خلیجفارس تا شام و از عراق تا شبهجزیره عربستان، روایتگر تاریخ، احترام و کرامت مردمان این منطقه به شمار میرود.
هر کشور عربی، با لهجه، نوع قهوه و شیوههای پذیرایی خود، ظرافتها و ویژگیهای منحصربهفردی به این آیین میبخشد. بااینوجود، در میان تمامی تفاوتها، جوهرهای مشترک حضور دارد: مهماننوازی، احترام متقابل و پیوند اجتماعی.
در این بخش، به بررسی اصول مهم و مشترک آداب قهوهنوشی در فرهنگ عربی میپردازیم، آیینی که همچنان نماد اصالت و شأن انسانی در محافل عربی محسوب میشود:
- قهوه معمولا توسط میزبان یا جوانترین فرد خانواده سرو میشود.
- نخستین فنجان به بزرگترین یا محترمترین مهمان تقدیم میگردد.
- نوشیدن و تعارف قهوه باید با دست راست انجام شود، زیرا از دوران جاهلیت تا پس از اسلام، دست راست نماد پاکی، احترام و نجابت بوده است.
- ردکردن آن، بیاحترامی تلقی میشود.
- در پایان هر فنجان، میزبان با ضربهای آرام به لبه فنجان، پایان سرو را اعلام میکند.
- در برخی مناطق، تکاندادن فنجان پس از نوشیدن به معنای پایان پذیرایی است؛ درحالیکه برگرداندن ساده آن به معنی تمایل به فنجان بعدی تلقی میشود.
- شکستن فنجان؛ آیینی از احترام
در میان برخی قبایل عرب، رسم است که میزبان پس از نوشیدن قهوه توسط مهمان، فنجان را میشکند. این کار نشانه آن است که آن فنجان تنها برای آن مهمان خاص بوده و هیچکس دیگر از آن استفاده نخواهد کرد؛ نمادی از احترام و عزت مهمان. این سنت در بخشهایی از ایران عربزبان، عراق، سوریه و شبهجزیره عرب نیز دیده میشود.
معمولا سه فنجان قهوه سرو میشود که هر کدام مفهومی دارد:
- فنجان نخست: نشانه اعتماد
- فنجان دوم: نماد خوشامدگویی
- فنجان سوم: بیانگر احترام و دوستی عمیق


ادوات دمآوری قهوه به عربی
ادوات دمآوری قهوه عربی، نهتنها ابزارهای کاربردی بلکه بخشی از میراثفرهنگی و زیباییشناسی این آیین هستند. هر یک از این وسایل نقشی فراتر از عملکرد فیزیکی خود دارند و حامل نشانههایی از تاریخ، هنر و شیوه زندگی مردمان شبهجزیره عربیاند. از «دله» که نماد مهماننوازی و وقار مجلس است تا آسیابهای دستی و ادویههای معطر، همه در شکلگیری طعم و تجربه منحصربهفرد قهوه عربی سهیماند. در ادامه، با مهمترین ابزارها و ویژگیهای آنها در فرایند سنتی دمآوری قهوه عربی آشنا میشویم:
۱. دله
تعریف و شکل: دله ظرفی است دارای بدنهای پُر (اغلب گلابیشکل یا شکمی)، گردن نسبتاً باریک و دهانهای مخروطی یا شیبدار همراه با درپوش و دسته بلند و یک نِی بلند (پره مانند) برای ریختن قهوه. سایر عناصر طراحی شامل تزیینات حکاکی، الگوهای هندسی یا نقوش گیاهی است.
کاربرد: دلال نه فقط برای دمآوری بلکه برای سرو قهوه نیز به کار میرود؛ قهوه را در دلال میریزند و سپس از آن به فنجان میریزند.
نماد فرهنگی: دلال در فرهنگ کشورهای خلیج و شبهجزیره عربی نمادی از مهماننوازی است؛ در هنرهای شهری، طراحی شهری و حتی روی اسکناسها دیده شده است.
مواد ساخت: دله سنتی از فلزاتی مثل برنج، مس یا نقره ساخته میشوند؛ در دنیای معاصر ممکن است استیل یا آلیاژهای مدرن نیز دیده شوند.
نوع منطقهای: در شام، گاهی نسخهای به نام «مصبّ / masab» که بدنه استوانهای و دستگیره طولانی دارد دیده میشود.
مدرنسازی: نمونههای اتوماتیک، عایقدار و طرح دلالی نیز در بازار عرضه میشوند که هم جنبه کاربردی دارند هم جنبه تزیینی.
۲. آسیاب قهوه
دانههای قهوه عربی معمولا کمی کمتر بو داده شده و بهصورت پودر بسیار ریز آسیاب میشوند.
۳. ادویهها
شامل هل له شده اصلیترین ادویه است؛ گاهی زعفران، میخک، دارچین یا گلاب برای طعمدهی استفاده میشود.
۴. اجاق یا زغال
برای تهیه قهوه سنتی معمولا از زغال یا آتش چوب استفاده میشود؛ اما در خانهها از اجاقگاز نیز بهره میبرند.


فرایند دمآوری قهوه عربی
فرایند دمآوری قهوه عربی، جلوهای از دقت، سنت و آداب کهن در فرهنگ عربی است. این شیوه که نسل به نسل منتقل شده، بر پایه رعایت ظرایف و زمانبندی دقیق شکلگرفته است؛ از جوشاندن آب و افزودن پودر قهوه تا ترکیب ادویههایی مانند هل و زعفران، هر مرحله بانظم و حوصله انجام میشود.
در ادامه، مراحل اصلی دمآوری قهوه عربی بهصورت سنتی تشریح شده است؛ فرایندی که هم ارزش فرهنگی دارد و هم بیانگر اصالت در مهماننوازی عربی است که در ادامه به قسمتی از آن اشاره شده است.
- مقدار مناسبی آب (معمولا یک فنجان بهازای هر نفر) در دله ریخته و روی حرارت ملایم گرم یا به جوش آورده میشود.
- بعد از جوشآمدن آب، پودر قهوه به میزان یک تا دو قاشق به آب اضافه میشود.
- دله دوباره روی حرارت خیلی ملایم قرار میگیرد تا قهوه کمکم شروع به دمکشیدن کند و کف یا فوم قهوه روی سطح آن شکل بگیرد.
- پس از چند دقیقه که قهوه دم کشید، افزودن ادویههایی مانند هل، میخک، زعفران و گلاب انجام میشود و قهوه چند دقیقه دیگر حرارت میبیند تا عطروطعم آن بهخوبی آزاد شود.
- دله را از روی حرارت برداشته و اجازه میدهند چند دقیقه قهوه استراحت کند تا پودر قهوه تهنشین شود.
- سپس قهوه در فنجانهای کوچک عربی (فنیان) سرو میشود و آماده نوشیدن است.
این روش دمآوری قهوه عربی یک هنر سنتی است که در سراسر کشورهای عربی بهویژه در حاشیه خلیجفارس بهعنوان نماد مهماننوازی و فرهنگ قهوهنوشی انجام میشود. قهوه عربی ترکیبی از طعم قوی، عطر ادویه و اهمیت سنتی فراوان در مراسم و گردهماییهاست.


۲ مدل مرسوم قهوه عربی
۲ مدل سنتی قهوه عربی، «مِرّه» و «قِشر»، هر کدام نمایانگر سبک و ذائقهای متمایز در مناطق مختلف جهان عرب هستند. مره که در شام و لبنان محبوب است، با طعمی تلخ و غلیظ و روش دمآوری خاص خود شناخته میشود، درحالیکه قِشر در یمن از پوست خشک میوه قهوه تهیه میشود و سبکتر و معطر است.
مِرّه (Mirra) در سوریه و لبنان
مِرّه به عربی و در انگلیسی «oftentimes Mirra» نوعی قهوه تلخ و فشرده است که در برخی نقاط شام، لبنان و بخشهایی از ترکیه رواج دارد. ویژگیهای برجسته مِرّه عبارتاند از:
- نام آن از ریشه عربی ”مُرّ” به معنی «تلخ» گرفته شده که بر طعم غالب آن دلالت میکند.
- برای تقویت تلخی و غلظتِ نوشیدنی، دانههای قهوه ابتدا چند بار رُست میشوند، گاهی دو بار، سپس آسیاب میشوند بهصورت درشتتر از قهوه ترکی، نه بهصورت پودر ریز کامل.
- دمآوری آن شامل جوشدادن مکرر است: قهوه و آب را در ظرف باریک (مانند cezve یا دَلال کوچک) روی حرارت ملایم چند مرحله جوش میدهند تا مایعی غلیظ و تیره به دست آید.
- سرو مِرّه در فنجانهای کوچک بدون دسته انجام میشود (مشابه اندازه اسپرسو) و معمولاً مقدار بسیار کمی (نیم فنجان یا کمتر) ریخته میشود
- آداب سرو آن نمادین است: ابتدا به بزرگترین یا ارشد جمع تعارف میشود؛ پس از نوشیدن، فنجان به میزبان بازگردانده میشود تا دوباره پر شود؛ مهمان نمیتواند فنجان را نگه دارد؛ زیرا این امر بیادبی محسوب میشود
- مِرّه در مناسبتهای ویژه اجتماعی و آیینی کاربرد دارد: مراسم ازدواج، اعیاد، تسلیت و جمعهای مهم محلی
قِشر (Qishr) یمنی
قِشر (به انگلیسی Qishr یا Qishr / قِشر) نوشیدنیای سنتی یمنی است که بر خلاف قهوه معمول، از پوست خشک میوه قهوه (husk / shell) تهیه میشود. ویژگیها و نکات مهم درباره قشر:
- از آنجا که برای تهیه قِشر نیازی به رُست دانه قهوه نیست، فرایند تولید سادهتر است.
- معمولا با افزودن ادویههایی مانند زنجبیل و گاهی دارچین تهیه میشود تا طعمی معطر و گرم بدهد.
- در یمن، قِشر بهعنوان جایگزینی سبکتر (کم کافئین) برای قهوه مصرف میشود و در مجالس پذیرایی به مهمانان تعارف میشود
- روش آمادهسازی رایج: پوست قهوه خشکشده را با آب داغ مخلوط کرده، افزودنیها را اضافه میکنند، مایع را چند بار میجوشانند و سپس پس از تهنشینی تفالهها، نوشیدنی صافشده را مینوشند.
خواص سنتی قِشر در طب عامیانه از جمله کمک به هضم مطرح شده است.


قهوهخانهها؛ قلب فرهنگی و اجتماعی شهرهای عربی
قهوهخانههای سنتی در جهان عرب فراتر از نقش صرفا مکانی برای نوشیدن قهوه هستند. این فضاها از قرنها پیش تبدیل به «پلتفرمهای عمومی» شدهاند؛ محلی برای تبادل ایده، گفتوگوهای ادبی، و بحثهای سیاسی. در بغداد، قهوهخانههایی مانند «الشابندر» و «الزهاوی» سالها میزبان شاعران برجسته، نویسندگان و فعالان سیاسی بودهاند و بسیاری از حرکتهای اجتماعی و جمعهای ادبی از دل همین فضاها شکلگرفتهاند.
هر روزنامهای که روی میز قهوهخانه پهن میشد یا هر بحث فکری که در گوشهای جریان پیدا میکرد، بخشی از تصویر عمومی و حافظه شهری بغداد را رقم میزد. این ویژگی چندجانبه، قهوهخانه را به عنصری فرهنگی و تاریخی بدل کرده است که نهتنها بخشی از زندگی روزمره بلکه بخشی از هویت شهری محسوب میشود.
تحول قهوه و ظهور کافهنشینی مدرن
در ۲ دهه اخیر، فرهنگ کافهنشینی در خاورمیانه بهعنوان نماد تحولات شهری و اجتماعی رشد چشمگیری داشته است. در عربستان، پروژههایی مانند «عام القهوه السعودیه» و ترویج «قهوه سعودی» نشاندهنده تلاش برای بازتعریف هویت شهری و ارتقای گردشگری فرهنگی است. نتیجه این سیاستها، رشد کافههای مستقل، روستریهای محلی، و رویدادهای تخصصی قهوه بوده است.
در دبی، موج سوم قهوه و علاقه شهروندان و گردشگران به تجربههای «کیفیتی» و مکانمحور باعث شده است که طراحی شهری و اقتصاد خرد بافرهنگ قهوه گره بخورد. نسل جوان بهویژه در شهرهایی مانند ریاض و دبی، کافه را بهعنوان فضایی برای کار از راه دور، شبکهسازی حرفهای و شکلدهی به هویت مصرفی خود میبینند؛ نیازی که باعث پیدایش دورههای آموزشی باریستا و تمرکز بر کیفیت دانه و روشهای دمآوری شده است.
حفاظت میراث و نوآوری در شهرهای عربی
قهوهخانهها در هر شهر عربی شکل متفاوتی دارند. در مراکز تاریخی، مانند خیابانهای قدیمی بغداد و قاهره، قهوهخانههای سنتی با معماری و آداب دیرپا حفظ شدهاند و همچنان نماد مهماننوازی و گفتگو هستند. در مقابل، شهرهای تجاری و توریستی مانند دبی، دوحه و جده به هابهایی برای تجربههای نوآورانه قهوه و فضاهای اجتماعی تبدیل شدهاند.
بغداد، با قهوهخانههایی مانند «الشابندر» و «الزهاوی»، نمونهای زنده از تاریخ و حافظه شهری است؛ حتی در دورههای بحران و بازسازی، تلاش برای حفظ این فضاها ادامه یافته و اهمیت آنها برای شبکههای اجتماعی و حافظه جمعی دوچندان شده است.
در دبی، ریاض و دوحه، رشد سریع کافههای تخصصی و مستقل نشان میدهد که بازار قهوه از صرفا «مصرف» به «تجربه» و «اقتصاد تجربه» تبدیل شده است و هر فنجان قهوه بخشی از روایت فرهنگی و اقتصادی شهر را بازتاب میدهد.


قهوه در جهان امروز
قهوه، امروزه یکی از محبوبترین نوشیدنیهای جهان است مصرف جهانی قهوه در سال ۲۰۲۵ به بالاترین میزان تاریخ رسیده و تخمین زده میشود که در این سال حدود ۱۶۹.۴ میلیون کیسه ۶۰ کیلویی قهوه در جهان مصرف شود که نسبت به سال قبل افزایش داشته است.
علت رشد، تقاضای پایدار حتی باوجود افزایش قیمتها بوده است. به طور میانگین در سراسر جهان هر روز حدود ۲/۲۵ میلیارد فنجان قهوه نوشیده میشود در جهان بهطورکلی چهار نوع اصلی دانه قهوه وجود دارد که از آنها برای تهیه انواع نوشیدنیهای قهوه استفاده میشود:
- عربیکا (Arabica)
- روبوستا (Robusta)
- لیبریکا (Liberica)
- اکسلسا (Excelsa)
دو نوع عربیکا و روبوستا بیشترین سهم تولید قهوه جهان را دارند و بیش از ۹۰ درصد دانههای مصرفی در بازار جهانی از این دو نوع تهیه میشوند. عربیکا مشهورترین و باکیفیتترین نوع است که حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد قهوه تولیدی جهان را شامل میشود و به دلیل طعم ملایم، اسیدیته کمتر و عطر خوب محبوبیت بالایی دارد. روبوستا دومین نوع رایج است که کافئین بیشتری داشته و طعم تلختر و قویتری دارد.
دانههای لیبریکا و اکسلسا مصرف محدودتری دارند؛ اما در برخی مناطق آسیا و آفریقا بهصورت محلی استفاده میشوند و گاهی برای دادن طعم خاص به قهوهها با نوعهای دیگر ترکیب میشوند.
علاوه بر این، دهها زیرگونه (مانند بوربون، کاتوای، گیشا و…) وجود دارد که متعلق به خانوادههای اصلی عربیکا یا روبوستا هستند و هرکدام ویژگیهای طعم، عطر و مقاومت متفاوتی دارند. در جهان چهار نوع اصلی دانه قهوه وجود دارد که مهمترین آنها عبارتاند از: عربیکا (Arabica)، روبوستا (Robusta)، لیبریکا (Liberica) و اکسلسا (Excelsa). از بین این چهار نوع، عربیکا و روبوستا بیشترین تولید و مصرف جهانی را دارند و بالغ بر ۹۰ درصد بازار قهوه جهان را پوشش میدهند.
عربیکا بهخاطر عطر دلپذیر و طعم ملایمتر و روبوستا به دلیل کافئین بالاتر و طعم قویتر شهرت دارد. لیبریکا و اکسلسا کمیابتر و عمدتاً در برخی کشورهای آفریقایی و آسیایی کشت میشوند و عمدتاً برای طعمدهی یا ترکیب با انواع دیگر استفاده دارند.
قهوه در ادبیات عرب
قهوه در شعر و نثر عربی نیز حضوری پررنگ دارد؛ گاهی نماد عشق است، گاهی تنهایی و گاه بیداری روح.
غاده السمان، نویسنده سوری، قهوه را با عشق و انتظار پیوند میدهد:
اینکه دو روز بعد از قرارمان به قهوهخانه بیایی و مرا هنوز نشسته در انتظار خود بیابی، در حالیکه فنجان قهویت را با دستانم و نفسم گرم میکنم آیا این است تصور تو از عشق؟
نزار قبانی، شاعر عشق و لطافت، آن را همراه صبح و یاد غایبان میداند:
در قهوهی صبح با من شریک شو، و خودت را در اندوهش مدفون مکن؛ من همسایهات هستم، بانویم، و تپهها از حالِ همسایگانشان میپرسند.
جمعبندی
قهوه، از صومعههای صوفیان یمن تا کافههای مدرن جهان، راهی دراز پیموده است. نوشیدنیای که روزی در شبهای عبادت و ذکر صوفیان نوشیده میشد، امروز به زبان مشترک فرهنگها تبدیل شده است.». بااینحال، در هر جرعه از آن، هنوز میتوان ردپایی از بیداری، حضور، عشق و ادب شرقی را احساس کرد.