افسانه­‌های غذایی: الهه‌ها و خدایان در بشقاب غذا 

افسانه های غذایی

گذشتگان ما به دلیل ارتباط نزدیک با طبیعت، شناخت و آگاهی دست اولی نسبت به آن داشتند. آنها در مورد ارتباط اجزای طبیعت با هم و ارتباط انسان با طبیعت، به برداشت‌هایی دست یافته بودند و داستان‌­های زیادی از آنها ساختد. داستان­‌هایی که امروزه از پس صدها قرن و چند هزاره، بدل به افسانه شده است، اما همچنان رنگ و بویی از حقیقت در آنها قابل مشاهده است، مانند داستان افسانه‌های غذایی.

در افسانه‌­های ملل مختلف، برای کارکردها و عناصر جهان، الهه­‌ها و خدایانی تصور شده‌­اند که مسئول به وجود آوردن چیزی یا دفع شر چیزی هستند و وظیفه انسان احترام گذاشتن به آنها و از این راه، احترام گذاشتن به نیروهای بزرگتر حاکم بر دنیاست.

مطالعه در مورد خدایان و الهه­‌های باستانی غذا و افسانه­‌هایی که روییدنی‌­های مختلف (ذرت، گندم، جو، زیتون، کاکائو، چای و …) را مقدس شمرده­‌اند، به انسان در کشاورزی کمک کرده‌­اند و دانش تهیه غذا را به او یاد داده‌­اند، در کنار جذابیت خود، ما را با خردمندی اجداد انسان آشنا می‌­کند.

این افسانه‌­ها دعوتی است برای اینکه به غذای داخل بشقاب­‌هایمان طور دیگری نگاه کنیم. آن را یک نعمت بدانیم و بابت بدست آوردنش شکرگذار هستی باشیم. بر ماست که به درگاه الهه‌های مادر، این تامین‌­کنندگان غذا، حامیان و تغذیه­‌کنندگانی که سیرمان می­‌کنند، ستایش و سپاسگزاری کنیم!

الهه یونانی دیمیتر
الهه دیمیتر یونانی همه جا با خوشه‌های گندم در دست تصویر می‌شود.

الهه‌های مرتبط با باورهای اقوام در مورد مفاهیم غذا

اقوام مختلف، استعاره‌­های غذایی مختلفی دارند که به شیوه زندگی و محل زندگی‌­شان وابسته است. اما سرآمد تمام استعاره‌­هایی از این دست، در نظر گرفتن زمین به عنوان مادری حیات­‌بخش است. زمینی که آب و خاک پر برکت آن، هزاران نوع میوه، غله، گیاه، ماهی، پرندگان و چهارپایان را برای تغذیه در اختیار انسان می‌­گذارد.

انسان نیز برای قدردانی از این موهبت، غذا را به عنوان هدیه به پیشگاه خدایان و الهه‌­ها تقدیم کرده و در مقابل، از آنها برای کشت موفق یاری خواسته است. باورهایی که هنوز هم در جهان وجود دارند، از نماز و دعا و نیایش‌­های جمعی که برای بارش باران و سبز شدن زمین یا گذراندن یک سال کشاورزی موفق انجام می­‌شود تا مراسم‌­های پر زرق و برقی که هندوها برای تقدیم غذا، شیرینی و نوشیدنی به خدایان خود برگزار می‌­کنند. همگی این­ها مثال‌­هایی آشناست.

از طرف دیگر، رویش جوانه‌­ها، رسیدن محصول و خشکیدن گیاهان، چرخه­‌ای مشابه چرخه زندگی انسان است و نو شدن دنیا را بدنبال دارد. کنار هم گذاشتن مرگ و زندگی، باروری و ناباروری و نظم و بی­‌نظمی در تفکر انسان‌­ها، با رستگاری و زندگی دوباره گره خورده است و “زن” سمبل و تجسد عینی این مفاهیم است. پس، بی­‌دلیل نیست که کشاورزی، محصول، گیاه، باروری، برکت و غذا به طور کلی به الهه‌­ها نسبت داده شده است یا الهه­‌ها به نوعی در آن نقش دارند.

از جمله آنها می‌­توان به الهه باروری آزتک‌­ها به نام تِلازُولتِئُوتِل (Tlazolteotl)، اِین و آنو (Aine and Anu) در باور سلتیک‌­ها یا دیمیتر (Demeter) یونانی‌‌ها، سیریز (Ceres) رومی‌­ها و دِوی (Devi) هندی‌­ها اشاره کرد. آها نِجُوکُو (Aha-Njoku) که به نام “بانوی سیب زمینی شیرین” هم شناخته می‌­شود، مورد پرستش مردم ایگبُوی (Igbo) نیجریه است. الهه بومیان آمریکا، زنی است که هدایایی از جنس ذرت، باروری و رزق و روزی را با خود به ارمغان می‌­آورد.

الهه باروری قوم آزتک
تِلازُولِتئُوتِل، الهه باروری قوم آزتک، با مجموعه مفاهیم برکت، غذا و زاد و ولد ارتباط دارد.

در مقابل، خدای ذرت در باور مایاها یک مرد است و ذرت گیاهی است که انسان از آن پدید آمده است. الهه بالی در اندونزی، دِوی سِری (Dewi Sri) است و هر ماه برای گرامیداشت باروری و برنج، جشن گرفته می­‌شود.

رومیان الهه­‌ای به نام اُدسیا (Odessa) داشتند که مخصوص جشن و غذا بود و خواهرش بیبِسیا (Bibesia) الهه نوشیدنی است. هاتور (Hathor)، الهه مصری عشق و زیبایی، همچنین به عنوان “مادر غذا” و “آورنده غذا” شناخته می‌­شود. ایکسکاکائو (Ixcacao)، الهه باروری مایاها است که گرسنگی را بیرون کرده و هدیه­‌اش شکلات و کاکائو است. همچنین کاکائو در داستان پیدایش جهان و خلق ماه و خورشید در باور قوم مایا نیز جایگاهی ویژه دارد و پسران خدای ذرت از کاکائو بوجود آمده‌­اند.

پُومُونا (Pomona) به عنوان الهه رومی باغ­‌ها، مراقب درختان میوه است و از آنها محافظت می­‌کند. نام او ریشه کلمه فرانسوی سیب (pomme) است. سِدنا (Sedna) الهه اینوییت‌­ها (Inuit) یا اسکیموها است که تمام ماهی‌­ها و حیوانات دریا را برای تغذیه و رزق و روزی مردمش فراهم کرده است. اسکیموها، پینگا (Pinga)، الهه حیوانات خشکی و کاریبو را نیز می‌­پرستند.

در آسیا و شرق آسیا انواع باورها و افسانه‌ها در مورد برنج و الهه‌های مرتبط با آن وجود دارد که خبر از فرهنگ غنی و چند هزار ساله کشاورزان برنج‌کار آسیا در مورد این محصول غذایی می‌دهد.

در کنار این الهه‌­ها که مستقیما با غذا ارتباط دارند، الهه‌­های آتشگاه و اجاق نیز کم نیستند، آنهایی که با نور و شعله خود به ما اجازه آماده‌­سازی غذا را می‌­دهند: هِستیا (Hestia)، وِستا (Vesta)، بریجید (Brigid)، کامو فوچی (Kamui-Fuchi)، و بسیاری دیگر.

الهه‌های باستانی شرقی: از شاخ آفریقا تا شرق دور

در آیین زرتشتی، الهه­‌هایی مثل تیشتَر، اَمِرتات و خُردات با مفاهیم مربوط به برکت، باروری، سرسبزی گیاهان و رمه­‌ها در ارتباط هستند و نتیجه کارشان سیر شدن مردم و از بین رفتن گرسنگی است. تیشتر، الهه‌­ای است که هنگام خلقت جهان، آب­‌ها را در سراسر زمین پخش می‌­کند و دانه گیاهان را نیز در مسیر آب‌های جاری رها می­‌سازد تا همه جا سبز شود. همینطور فرزند عطا می­‌کند و حامی مردمان است.

اَمُرداد (که با نام­‌های اَمِرتاته، اَمِرتَه و اَمُوردات هم نامیده شده است)، ماه پنجم سال است، او نگهبان گیاهان است و باعث رویش آنها و فراوانی گله­‌های گوسفند می­‌شود. او و خرداد (هـَئوروَتات، خُـردات یا هُردات) هر دو مونث بوده و با محافظت از آب­‌ها و گیاهان، گرسنگی و تشنگی را دفع می‌­کنند. 

امرتات الهه نگهبان گیاهان و رمه ها در ایران باستان
امرتاتکه ماه پنجم سال به نام او نام‌گذاری شده، الهه نگهبان گیاهان و محصولات است.

مصریان، خدایی به نام اوزیریس (Osiris) دارند که نیروهای ابدی طبیعت را در کنترل دارد. بنا به افسانه­‌ها، او به دست برادرش سِت (Set) کشته می‌شود و همسرش ایسیس (Isis) و خواهرش نِفتیدا (Nephtida) وی را دوباره به زندگی برمی‌­گردانند. طبق این داستان، بعد از اینکه اوزیریس و ایسیس صاحب پسری می­‌شوند، اوزیریس دوباره می‌­میرد و این بار جسد او را قطعه‌قطعه کرده و در نقاط مختلف دفن می­‌کنند.

اوزیریس، فرمانروای دنیای مردگان می­‌شود و مسئولیت برداشت محصولات کشاورزی را نیز برعهده دارد. این مراسم به صورت آیینی درآمده و هر سال در فصل درو و خرمن­‌کوبی تکرار می­‌شود که نشان­‌دهنده ارتباط تنگاتنگ مرگ و زندگی با هم است. زندگی دوباره او، خود را در شکل سبز شدن گیاهان و آمدن بهار نشان می­‌دهد. همچنین مصربان به الهه‌­ای به شکل مار به نام رنِنِوتِت (Renenutet) اعتقاد داشتند که بر برداشت محصولات زراعی نظارت دارد.

هندوان، الهه­‌ای به نام آناپورنا (Annapurna) دارند که به نوعی همان پارواتی (Parvati)، همسر خدای شیوا (Shiva) است. آنا به معنی (غذا) و پورنا (کاملا پر شده، سیر) است. او الهه تغذیه، غذا و آشپزی است. آناپورنا در باورها و آداب و رسوم هندوها نقشی حیاتی دارد، زیرا غذا بخشی جدایی­‌ناپذیر از جامعه و عبادت است. غذای هندوها با هوشیاری و آگاه بودن به قداست غذا پخته می‌­شود و هندوها برکت خدایان را از طریق کیمیاگریِ غذا دریافت می‌­کنند. فرهنگ غذای سنتی هند عمدتا بر پایه گیاهخواری شکل گرفته و با پرستش خدایان و الهه‌ها ارتباط بسیار تنگاتنگی دارد، هرچند طی دو دهه اخیر رو به تغییر می‌رود.

تمثال آناپورنا به شکلی تصویر می‌­شود که مانند یک مادر مهربان، در یک دستش ظرفی مرصع و مقدس حاوی برنج و در دست دیگرش قاشق دارد و آماده غذا دادن به پیروان است. در مقابل او، بشقاب­‌های زیادی قرار دارد که نمادی از وعده او برای فراهم کردن غذا است.

آناپورنا، الهه هندی غذا
آناپورنا، الهه هندی در حال تقسیم برنج با همسرش شیوا دیده می‌شود.

در آن سوی آسیا، در ژاپن با اُوکموچی (Ukemochi)، الهه شینتو (Shinto) ژاپنی روبرو می­‌شویم که معنی اسمش “الهه مالک غذا” است. این الهه تصویری از برکت و فراوانی است که حتی بعد از مرگ او هم ادامه دارد. طبق افسانه­‌ها، هنگامی که آماتراسو (Amaterasu- الهه خورشید شینتو) از اُوکموچی خواست تا برای خدای ماه، تسوکُویُومی (Tsukuyomi) مراسم پذیرایی را آماده کند، اوکموچی غذا را از دهانش به چند جهت بیرون پرتاب کرد.

هنگامی که به سمت دریا آب دهان انداخت، ماهی‌­ها بیرون ریختند که نماد فراوانی، زن و خرد است. وقتی به جنگل آب دهان انداخت، انواع طعمه­‌های شکار از جمله گاو و اسب از دهانش بیرون آمدند و وقتی در جهت شالیزار آب دهان انداخت، برنج به وجود آمد. القصه، هنگامی که اوکموچی غذای بالا آورده را در مقابل تسوکویومی قرار داد، خدای ماه چنان آزرده شد که او را کشت.

اما اوکموچی حتی در هنگام مرگ هم به تولید برنج (نماد خوشبختی و رزق و روزی)، لوبیا (نشانه شانس خوب و دفع ارواح شیطانی)، ارزن و حتی کرم ابریشم از ابروهای خود ادامه داد. او از سر خود، گاو (نماد کشاورزی و کار برای رفاه دیگران) و اسب (نماد استقامت و خلاقیت) را تولید کرد.

دانش کشاورزی، هدیه‌ای از جانب خدایان

در اساطیر باستان، همه چیز هدیه‌­ای از سخاوت خدایان است، حتی دانش مورد نیاز برای تولید بهتر غذا. مثال‌ها در فرهنگ‌های مختلف فراوان است: خدای سومری، اِنلیل (Enlil)، بیل می‌سازد و آن را به انسان می‌دهد تا زراعت کند. در چین، شِن نُونگ (Shen-nung)، کشاورزی مقدس است که نحوه کشت را آموزش می­‌دهد.

او اولین کسی است که زمین را شخم زده و دانه می‌­کارد. در روایتی دیگر کشف چای در چین را هم به شِن نُونگ نسبت می‌دهند. طبق روایت­‌ها در مورد نقش شن نونگ در آموزش کشاورزی، او دانه‌­هایی را می‌کارد که یا از آسمان باریده بودند یا پرنده بنفش رنگی آنها را پراکنده کرده بود. هندوهایی که صمیمانه الهه دِیوی را می­‌پرستند، از طرف آناپورنا، الهه خانواده، با برنج پاداش می­‌گیرند.

همینطور بنا به عقیده هندوها، تولید عسل توسط زنبورها به دلیل مداخله الهی دو خدای دوقلو به نام آوینز (Avins) است. الهه یونانی، آتنا (Athena)، درخت زیتون را از اعماق زمین بایرِ آتیکا (Attica) می‌­آفریند. بین­‌النهرینی­‌ها حتی به افتخار نینکاسی (Ninkasi)، الهه مِی، شعر کوتاهی سروده بودند که لطف او را دلیل عمل آمدن خمیر با افزودن مخمر آبجو به آن می­‌دانند و اوست که به نانواها الهام می­‌دهد تا کنجد و گیاهان را به نان اضافه کنند.

کشاورزی در دنیای باستان
کشاورزی در رم باستان هنگام کار روی زمین زراعتی خود تصویر شده است.

در حماسه گیلگمش (Gilgamesh)، الهه ایشتار (Ishtar) از پدرش خدای آنو (Anu) می‌­خواهد که از گاو نر بهشتی برای مجازات گیلگمش استفاده کند. هنگامی که آنو پاسخ می‌­دهد که گاو نر حتی یک دانه گندم هم برای مصرف مردم روی زمین باقی نخواهد گذاشت، الهه به او اطمینان می‌­دهد که ذخایر غلات ذخیره شده در انبارهای غله اوروک (Uruk)، برای هفت سال متوالی عدم برداشت محصول کافی است و آنها می­‌توانند برای مردم و گله­‌هایشان غذا داشته باشند.

ارتباطی عرفانی بین انسان و غذا

الهه‌­ها و خدایان، رابط انسان و غذا بوده‌­اند و ارتباط بین انسان­‌ها و خدایان، به غذا کیفیتی مقدس می­‌بخشد، که در دایره وسیع‌­تر نوعی همبستگی عرفانی بین انسان با گیاهان و حیوانات ایجاد می­‌کند. وقتی انسان­‌ها غذای نذری مصرف می­‌کنند به نوعی متقاعد می‌­شوند که در نهایت، غذایی الهی می­‌خورند.

پیشکش غذا در اساطیر، امری رایج است و برای جلوگیری از خشم خدایان، کاهنان موظف بودند که برای عبادتگاه‌­ها غذا تهیه کنند. هر خدایی به غذای خاصی علاقه دارد. به عنوان مثال، کاهو سبزی مورد علاقه سِت خدای مصری است. در اساطیر هندو، خدای دارماتاکور (Dharmathakur) فقط هدایای سفید (برنج، شیر، مرغ) را می‌­پذیرد، در حالی که داکینی (Dakini)، الهه نیمه_شیطانی و نیمه_الهی، از گوشت خام قدرت می­‌گیرد.

اوزیریس خدای مصری
پیروان اوزیریس، خدای مصری، به او غذا پیشکش کرده و او را می‌پرستیدند.

الهه بسیار محبوب دیگر هندی به نام کریشنا (Krishna) در کودکی به خانه‌های دهقانان می‌رود و از آن‌ها کره می‌گیرد، زیرا به کره علاقه زیادی دارد. بنابر این، هندوها برنج آب‌­پز مخلوط با دانه کنجد، شیر، کره آب شده و عسل را به اجداد عرفانی خود که در جهان دیگر به سر می‌بردند، تقدیم می­‌کردند. اوشون (Oshun)، الهه اوریشا (Orisha) است که بر آشپزخانه حکومت می­‌کند. او عاشق سیب زمینی شیرین، کدو تنبل، لیمو، کدو حلوایی، دارچین، عسل و وسایل آشپزخانه است.

یونانیان قبل از اینکه دست به کاری بزنند، به خدایان قول می‌­دادند که برای جلب حمایت‌شان، به آنها هدیه بدهند. اگر کسی توانایی خرید حیوان قربانی را نداشت، کیکی به شکل گاو نر، گاو ماده یا گوسفند درست می‌­کرد و به معبد می‌­برد. همینطور وقتی شهرها توسط دشمنان محاصره می‌­شدند، یا زمانی که گوشت کم بود، یونانی­‌ها به خدایان هدیه می‌­دادند.

آبجو یک محصول غذایی است که اغلب در اساطیر بین‌النهرین، مصر و اسکاندیناوی به آن اشاره می‌­شود. به طور خاص صحبت از آبجو در اساطیر بین‌النهرین فراوان است. الهه­‌ای به نام اینانا (Inana)، خدای اِنکی (Enki) را با آبجو مست می­‌کند تا اسرار بهشتی را از او بدزدد. در اساطیر یونان هم، مِی، برجسته­‌ترین نقش را ایفا می‌­کند.

به علاوه، ولزی‌­ها تصور می‌­کردند مِی‌خواری، تحمل دنیای وحشتناک زیرین را دلپذیرتر می‌­کند. به عنوان مثال، در دنیای اموات ولز که به نام آنون (Annwn) خوانده می‌­شود، چشمه‌ای وجود دارد که از آن مِی می­‌جوشد.

گیلگمش پس از سفر طاقت‌فرسای خود در جستجوی “گیاه زندگی” به خوابی عمیق فرو می‌­رود که هفت روز طول می­‌کشد. میزبان آن مکان، اوتناپیشتیم (Utnapishtim)، به همسرش می­‌گوید: شروع کن [به] پختن نان و هر روز یک قرص کنار سرش بگذار و علامتی بر دیوار بزن تا بدانی چند بار نان پختی.

در ستایش خدای بومیِ جانگاوال (Djanggawul) در استرالیای امروزی آیینی برگزار می‌­شد که طی آن نان می‌­پختند و در آن منحصراً از آرد نخل ساگو (Sago) استفاده می­‌کردند. خوردن این نان، پیوند دوستی مقدسی بین شرکت‌­کنندگان در جشن ایجاد می‌­کرد.

الهه هندی آمریتا حامل شهد جاودانگی
آمریتا در حال حمل شهد جاودانگی تصویر شده است.

در اساطیر یونان هم، آمبِروسیا (Ambrosia) غذایی است که به خدایان المپیا (Olympia)، جوانی و زیبایی ابدی می­‌بخشد. برخلاف شهد که یک نوشیدنی است، آمبروسیا احتمالاً نوعی غذاست. اعتقاد بر این بود که خوردنش حتی یک فرد معمولی را جاودانه می‌­کند. همتایان هندی آمبروسیا عبارتند از: آمریتا (Amryta)، که شهد جاودانگی موجود در کف اقیانوس در دستان اوست و سوما (Soma) که اکسیر بهشتی‌ او جاودانگی را در زمین تضمین می‌­کند. بومیان استرالیا هم داستان­‌هایی در مورد اکسیر جاودانگی تعریف کرده‌­اند، اگرچه این اکسیر نامی نداشت.

نتیجه‌­گیری

به سر بردن در دل طبیعت و ارتباط مستقیم با اتفاقات طبیعی که انسان توضیحی برای آنها پیدا نمی‌­کرد، سبب شد تا اقوام مختلف برای پاسخ به پرسش‌­هایشان و نیز برای در امان ماندن از شر و طلب برکت بیشتر، خدایان و الهه­‌هایی را ابداع کرده و بپرستند. نقش این الهه‌ها و خدایان در زندگی بشر دیروزی بسیار پر رنگ بوده است و مراسم و آیین‌­ها و اعتقادات بی‌شماری از آنها نشات گرفته­‌اند.

این خدایان خودساخته روی تمام جنبه­‌های زندگی انسان­‌ها اثرگذار بودند و جلب رضایت‌شان هدف اصلی اقوام بود. با وجود پراکندگی زیاد و فاصله جغرافیایی ما بین تمدن­‌های مختلف، شباهت میان دسته­‌بندی‌­هایی که انسان­‌ها برای افسانه­‌ها و خدایان‌شان قائل بودند شگفت‌­انگیز است.

همچنین به نظر می­‌رسد افسانه­‌ها رنگی از حقیقت نیز در دل خود دارند که موجب دوام پیدا کردنشان تا امروز در میان جوامع روستایی و قومیت­‌هاست. امری که در مورد غذا باعث شده تا انسان‌­ها نه فقط احترام ویژه‌­ای برایش قائل باشند، بلکه آن را فراتر از ابزاری برای رفع یک نیاز ببینند و به مرکز توجه و عبادت خدایان تبدیل شود.

دیدگاه ها