شورش غذا یا حق غذا؟

شورش غذایی و حق غذا

خشونت‌ها و آشوب‌هایی که سال ۲۰۰۸ به خاطر افزایش قیمت مواد غذایی در خاورمیانه رخ داد، همه جهان را شوکه کرد. نکته جالب این است که بعد از این اعتراضات، رویدادهای دیگری از این دست در جاهای دیگر دنیا هم رخ دادند و می‌توان گفت که جرقه اصلی این آتش با اعتراض‌هایی که با نام «بهار عربی» مشهور شدند، زده شد. این رویداد در سراسر دنیا خبرساز شد و بار دیگر بر رابطه تنگاتنگ و نزدیک بین ناامنی غذایی و شورش غذا و درگیری تاکید کرد؛ رابطه‌ای که تا قبل از آن بیشتر با فجایع انسانی مرتبط با مواد غذایی و قحطی مرتبط بود و به طور مکرر در جریان جنگ‌های داخلی و بین دولتی اتفاق می‌افتاد.

در نتیجه این اتفاقات، مشخص شد که شوک قیمت مواد غذایی می‌تواند عامل و منشا و یا حتی ادامه‌دهنده درگیری‌ها و به طور کلی بی‌ثباتی سیاسی شود. اما نکته مهم این است که قیمت مواد غذایی تنها عامل این اعتراضات غذایی نیست و فشارهای ساختاری بیشتر مرتبط با ناامنی غذایی مانند رقابت برای منابع طبیعی است که باعث بی ثباتی و ناآرامی سیاسی می‌شود.

همان‌طور که در مورد سایر پدیده‌های اجتماعی هم وجود دارد، در مورد تعریف «شورش غذایی» اتفاق نظر عملیاتی یا تحلیلی وجود ندارد. با این حال، در مقایسه با درگیری‌های داخلی، جنگ‌های بین‌دولتی، تروریسم و ​​نسل‌کشی، شورش یا اعتراضات مرتبط با مواد غذایی مفهومی پیچیده‌تر دارد؛ و تا حدی به همین دلیل، تلاش‌های کمی هم برای ارائه تعریفی خاص از شورش غذایی انجام شده است.

مطالعات اخیر هم عمدتا بر تجزیه و تحلیل قیمت مواد غذایی یا ناامنی غذایی با جنگ‌های داخلی تمرکز کرده‌اند. اما شورش غذایی چیست؟ چه عواملی باعث این اعتراضات و شورش‌ها و بخصوص شورش یا بلوای نان می‌شود؟ رابطه جنگ و نبرد غذا چیست؟

شورش غذایی چیست؟

منشا شورش‌های غذایی فراتر از نوسانات کوتاه مدت مرتبط با کمبود مواد غذایی است. آشوبگرانی که در این بلواها شرکت می‌کنند همان افرادی هستند که برای گرفتن پاسخ به تغییرات اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی و از همه مهم‌تر رسیدن به حداقل نیازهای معیشتی‌شان به این راه می‌روند، آنها فقط خواستار اقتصاد اخلاقی‌محور یا حق برخورداری از نیازهای اولیه‌شان بودند.  

نکته جالب این است که سردمداران همیشه خودشان قوانین حاکی از اقتصاد اخلاقی را وضع می‌کنند اما در نهایت با نداشتن هیچ‌گونه سیاست نظارتی مناسب و مداوم بر قیمت‌ها و عرضه مواد غذایی، مانع از اجرای آن در جوامع می‌شوند و این بی‌ثباتی در نهایت منجر به ایجاد قحطی یا گرانی‌هایی می‌شود که به واسطه احتکار و سفته‌بازی ایجاد می‌شوند. و این اشتباه در نهایت دامان خودشان را می‌گیرد.

اما نکته جالب‌تر این است که بلواهای غذا و بخصوص بلواهای گندم معمولا به ثبات بازار و افزایش نظارت پدرانه بر تامین مواد غذایی در اقتصادهای آزاد می‌شوند و در نهایت هم به نفع تولیدکنندگان و هم بازرگانان و هم مصرف‌کنندگان در سطح منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی می‌شوند.

بنابراین می‌توان گفت اکثر این اعتصابات و اعتراض‌ها در جاهایی شعله‌ور شدند که جرقه نارضایتی‌های محلی زده شده بودند. و به عبارت دیگر اعتراضات غذایی در پی افزایش قیمت و کاهش عرضه اتفاق می‌افتد. اما به طور کلی می‌توان گفت شورش‌ها و بلواهای غذایی سابقه‌ای دیرینه دارند و در طول تاریخ همواره رخ داده‌اند.

اما در کل می‌توان گفت اعتراضات غذایی اشاره به هر گونه تجمع برنامه‌ریزی شده یا خودجوش دارد که ممکن است به طور مسالمت‌آمیز آغاز شود اما به بی‌نظمی تبدیل شده و منجر به از دست دادن کنترل، خشونت، آسیب بدنی یا آسیب به اموال شود.

«شورش غذا» و «اعتراض غذا» را می‌توان ناشی از «اختلالات غذایی» هم دانست و مورد بحث قرار داد. اختلالات غذایی به دلایل واضحی رخ می‌دهد: مثلا وقتی افراد حس می‌کنند که حق‌شان برای دریافت غذای کافی توسط افرادی که عرضه غذا را کنترل می‌کنند نقض می‌شود، برای دریافت تنوع بیشتر، کمیت و کیفیت غذا دست به اقدامات شدید اعتراضی می‌زنند.

شورش غذای در تاریخ یا خاستگاه شورش غذایی

خاستگاه اعتراضات غذایی

شواهد تاریخی و باستان‌شناسی وجود اعتراض‌های غذایی را در به چندین هزار سال قبل نسبت می‌دهند و معتقدند که این آشوب‌ها در تمام نقاط جهان با دوره‌هایی مختلف که گاهی شورش‌ها کمتر و گاهی بیشتر بودند، شکل گرفته‌اند.

اما طبق بررسی‌های انجام شده شورش‌های غذایی بیشتر در دوران مدرن (قرن شانزدهم تا هجدهم) روی داده‌اند، در قرن نوزدهم و بیستم کاهش یافته و در اواخر قرن بیستم عمدتا در کشورهای در حال توسعه دوباره افزایش یافتند.

عوامل ایجاد شورش های غذایی

اعتراضات به تامین غذا و خوراکی ممکن است زمانی رخ دهد که کمبود و یا توزیع نابرابر مواد غذایی وجود داشته باشد. علل دیگری که می‌تواند منجر به شورش غذا شود شامل افزایش قیمت مواد غذایی، شکست در برداشت، ذخیره‌سازی ناکارآمد مواد غذایی، مشکلات حمل‌و‌نقل، احتکار مواد غذایی، احتکار، مسمومیت غذا یا حمله آفات است. از این رو، با وجود تمام دلایل و عوامل ایجاد اعتراضات غذایی، فقط می‌توان گفت شورش غذایی خیلی پیچیده‌تر از آن چیزی است که می‌توان تصور کرد.

برخی استدلال می‌کنند که بی‌ثباتی و قیمت بالای مواد غذایی تنها بخشی از یک طوفان کامل هستند که با تغییرات آب‌و‌هوایی، رشد جمعیت، کمبود منابع و شهرنشینی که منجر به ناآرامی‌های اجتماعی می‌شود ترکیب می‌شود. هنگامی که مردم در چنین شرایطی بیش از حد مستاصل می‌شوند، ممکن است به مغازه‌ها، مزارع، خانه‌ها یا ساختمان‌های دولتی حمله کنند تا نان یا دیگر مواد غذایی اصلی مانند غلات یا نمک مانند شورش‌های نان مصر در سال ۱۹۷۷را به دست آورند.

بله! اغلب، موضوع بیشتر این اعتراضات چیزی بیش از گرسنگی و نیاز به نان برای ارضای فوری کالری است. شورش‌های غذایی بخشی از یک جنبش اجتماعی بزرگتر مانند انقلاب روسیه یا انقلاب فرانسه است. بنابراین در مکان‌هایی با آزادی سیاسی پایین، زمانی که قیمت‌های مواد غذایی نوسان می‌کنند یا ناگهان افزایش می‌یابند، احتمال ناآرامی اجتماعی افزایش می‌یابد.

از نظر تاریخی، زنان به شدت در رهبری شورش‌های غذایی شرکت داشته‌اند. بنابراین، این اعتراضات به‌عنوان شکلی از کنش سیاسی زنان حتی در جوامعی بدون حق رای زنان یا سایر حقوق سیاسی تضمین‌شده عمل کرده است.

انواع شورش‌های غذایی

از آنجایی که غذا یک مولفه قوی و شکل‌دهنده هویت است، عمیقا در ایجاد احساس هویت جمعی و همچنین فردی موثر است. این‌که چگونه و چرا غذاها معنای خاصی پیدا می‌کنند، چیزی که آنها را برای گروه‌های خاصی از مردم منحصربه‌فرد می‌کند هم می‌تواند بسیار متفاوت باشد: مثلا روش تهیه، سنت‌های دیرینه مرتبط با یک غذا یا ماده غذایی، طعم خاص، ادراک خلوص، اهمیت مذهبی، فرهنگی یا سیاسی، معنی ثروت یا موقعیت یا هر ترکیبی از عوامل می‌تواند باعث شوند که یک ماده غذایی یا غذای خاص اهمیت پیدا کنند.

بنابراین، محدودیت در دسترس بودن مواد غذایی چه از طریق دستکاری دولت و چه از طریق فراز و نشیب‌های اقتصاد «بازار آزاد» اتفاق بیافتد، می‌تواند به عنوان یک کاتالیزور برای اعتراض جمعی عمل کند. اما این نوع اتفاقات و بلواها نه تنها در جوامع نسبتا منزوی در گذشته بلکه در دهکده‌های جهانیِ در حال تغییر قرن بیست و یکم هم صادق است.

در حالی که هیچ دو اعتراضی کاملا یکسان نیستند و هر کدام شامل شرایط متعددی است، مورخان تعمیم داده‌اند که در گذشته شورش‌های غذایی به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

  • انسداد یا حبس: این نوع شورش در جایی اتفاق می‌افتد که معترضان محموله‌های غلات یا سایر مواد غذایی را به تاراج می‌گیرند و آنها را از یک منطقه به منطقه دیگر ارسال می‌کنند.
  • شورش بخاطر قیمت‌ها یا مالیات: این نوع بلوا که در آن دهقانان کالاها را از یک مغازه خرده‌فروشی که قیمت آن بسیار بالا تلقی می‌شده، ضبط می‌کردند تا در نهایت این اجناس به «قیمت عادلانه» فروخته شود و اغلب حتی پولی به تاجر هم پرداخت می‌کردند.
  • شورش بازار: در این نوع شورش صرفا فروشگاه‌ها و انبارهای عرضه در اعتراض به قیمت‌های بالا یا کمبود کالا غارت می‌‎شدند.

شورش‌های امروزی با اعتراض‌های بازار مطابقت دارند چون غارت و تخریب اموال از عوامل رایج هستند. علاوه بر این، تظاهرات حساب شده‌تر و با نوسان کمتری وجود دارد که در آن مواد غذایی مورد بحث به طور تشریفاتی در محوطه‌هایی مانند مقر دولت محلی ریخته می‌شوند.

تحریم غذا که ابزار رایج اعتراض در قرن بیستم هم بود تاکنون در برخی نکات موثر بوده است، به‌ویژه زمانی که بر روی یک کالا مانند شیر، آبجو، نان، یا انگور، یا روی یک تولیدکننده واحد متمرکز شود.

با این حال، تحریم‌ها می‌تواند به اعتراضات غذایی تمام عیار تبدیل شود، اگر شرکت‌کنندگان کسانی را که قصد خرید یک کالای هدفمند را انتخاب می‌کنند یا به فروشگاه‌های هدف‌دار آزار می‌دهند را به شدت مورد حمله قرار دهند.

بهار عربی و شورش غذایی

قرن بیست و یکم و اعتراضات پیرامون تامین غذا

طی سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸، افزایش قیمت جهانی مواد غذایی منجر به شورش های غذایی در کشورهای مختلف شد و بحران مشابهی در سال‌های ۲۰۱۰-۲۰۱۱ تکرار شد.

با توجه به خراب شدن محصول گندم در میانه غربی ایالات متحده به دلیل خشکسالی در سال ۲۰۱۲ و همچنین خشکی همزمان در آغاز فصل گندم روسیه، کمبود باران موسمی در هند و خشکسالی در منطقه ساحل آفریقا، پیش بینی‌هایی برای وقوع احتمالی اعتراضات و شورش‌های مشابه سال‌های گذشته انجام شد و اکنون هم پیش‌بینی می‌شود جتگ اوکراین و بحران غذا در خاورمیانه امری محتمل است.

یانیر بار یام (Yaneer Bar-Yam)، رئیس موسسه سیستم‌های پیچیده نیوانگلند گفته که: مدل‌سازی رایانه‌ای نشان‌دهنده شیوع بی‌ثباتی است، در حالی که او همچنین استفاده از ذرت را برای اتانول به عنوان تشدید کننده این مشکل مقصر دانست.

با این حال متخصص دیگری معتقد است که خطر قریب‌الوقوعی وجود ندارد، اگرچه بدتر شدن تغییر در اقلیم و سیاست‌های دولت‌ها، مانند ممنوعیت صادرات و خرید وحشت‌زده می‌تواند در نهایت به ایجاد چنین سناریویی بیانجامد. همچنین گفته شده است که افزایش یک درصدی قیمت مواد غذایی می‌تواند منجر به سقوط ۱۶ میلیون نفر دیگر به زیر خط فقر شود.

گزارش‌های رویدادهایی که منجر به بحران جهانی قیمت مواد غذایی در سال‌های ۲۰۰۷-۲۰۰۸ و بحران جهانی قیمت مواد غذایی در این سال‌ها شدند، نشان می‌دهد که یافتن یک عامل واحد برای شورش‌های غذایی چالش برانگیز است و نیاز به اتخاذ چندین استراتژی پیشگیرانه دارد.

با توجه به اینکه گفته می‌شود قیمت مواد غذایی در سال‌های آینده بی‌ثبات می‌ماند. مفسران بین‌المللی با تمرکز بر آفریقا، شورش‌ها را با فقر و گرسنگی مرتبط می‌دانند و از این رو خواستار کشف استراتژی‌هایی برای افزایش بهره‌وری و کاهش قیمت مواد غذایی هستند.

با این حال، گزارش‌های انجام شده نشان می‌دهد که شورش‌ها توسط عوامل متعددی مانند نارضایتی مردمی از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور و در دسترس بودن رسانه‌های اجتماعی که به بسیج آشوبگران کمک می‌کرد، هدایت می‌شدند. در این مورد برخی خواستار تغییرات ساختاری گسترده‌تر برای بهبود اشتغال، برابری و رسیدگی به بی‌عدالتی‌های اجتماعی شده‌اند.

در ونزوئلا، کاهش شدید قیمت نفت در دهه ۲۰۱۰ به شدت به اقتصاد این کشور ضربه زد. با نرخ بالای تورم (که در سال ۲۰۱۷ به بالای ۱۶۰۰ درصد رسیده بود)، در نهایت قحطی در بسیاری از مناطق این کشور رخ داد.

اعتراضات در آفریقای جنوبی در ژوئیه ۲۰۲۱ که در ابتدا به عنوان پاسخی به دستگیری رئیس جمهور سابقش یعنی جیکوب زوما آغاز شد، به سرعت به شورش‌های سراسری و غارت سوپرمارکت‌ها و مراکز خرید تبدیل شد. دامنه گسترده ناآرامی‌ها، که به دنبال رکود اقتصادی بی‌سابقه و افزایش بیکاری ناشی از همه‌گیری کرونا بود، به عنوان شورش‌های غذایی توصیف شده است.

در حالی که شورش‌ها و اعتراضات غذایی زیادی در قرن نوزدهم و بیستم رخ داده است، موج اخیر اعتراضات مواد غذایی مستقیما با طرح‌های سختگیرانه ریاضتی اقتصادی که توسط صندوق بین‌المللی پول (IMF) و سایر بانک‌های بین‌المللی به کشورهای در حال توسعه تحمیل شده است، مرتبط برشمرده می‌شود. دولت‌هایی که تلاش می‌‎کنند وام‌های بانکی را بازپرداخت کنند باید اقدامات سختگیرانه‌ای از جمله کنار گذاشتن سنت طولانی یارانه دادن به غذاهای اصلی مانند نان، برنج و روغن پخت و پز را اتخاذ کنند و همین باعث ایجاد مشکلات و در نهایت آشوب‌هایی می‌شود.

تئوری‌های شورش غذا

چرا مردم بر سر غذا اعتراض می‌کنند؟ پاسخ آشکار این‌ است که آنها به دلیل گرسنگی به خیابان می‌ریزند و اعتراض می‌کنند، اما سوال دیگر این است که آیا فقط افراد فقیر و گرسنه شورش می‌کنند؟ و به عبارتی کدام متغیرهای مداخله‌گر تعیین می‌کنند که چه کسی در نهایت بر سر کدام غذاها شورش می‌کند؟

مورخان شورش‌های غذایی را به روش‌های مختلفی تحلیل و ارزیابی کرده‌اند، از جمله به‌عنوان یک کنش جمعی نشان‌دهنده «اقتصاد اخلاقی» یک دوره یا به‌عنوان بخشی از به اصطلاح «آگاهی زنانه» و به‌عنوان نمایشی از ملی‌گرایی و وطن‌پرستی.

ادوارد تامپسون (E. P. Thompson) مورخ برجسته بریتانیایی در مقاله خود در سال ۱۹۷۱ با عنوان «اقتصاد اخلاقی در جمعیت انگلیسی قرن هجدهم» توضیح کاملی از انگیزه‌های معترضان مواد غذایی در انگلستان پیش از صنعتی شدنش ارائه داده، دورانی که شورش‌های معیشتی به شدت اتفاق می‌افتاد.

تامپسون استدلال کرده که شورش‌های نان دهقانان انگلیسی نشانه‌ای از جامعه‌ای بود که بین نیروهای اقتصادی و سیاسی در حال تغییر گیر افتاده بود، جامعه‌ای که در میانه حرکت از مجموعه‌ای سست‌تر از اعیان زمین‌دار به یک دولت قوی‌تر و از یک نظام اقتصادی فئودالی و مرکانتیلیستی به یک کشور گیر افتاده بود.

نقش زنان در شورش غذایی

زنان و نقش‌شان در شورش‌های غذایی

از آنجایی که زنان و مردان در شورش‌های غذایی، اغلب به شیوه‌های منحصربه‌فرد، شرکت می‌کردند؛ در سال‌های اخیر مورخان جنسیت را به‌عنوان مقوله‌ای از تحلیل استفاده کرده‌اند. مورخانی مانند تما کاپلان، در حالی که با اقتصاددانان اخلاقی مخالف نیستند، خاطرنشان می‌کنند که اگرچه تعداد اعتراضات غذایی در قرن نوزدهم کاهش یافته اما اختلالات غذایی همچنان ادامه داشت.

علاوه بر این، آنها استدلال می‌کنند که شورش مواد غذایی یک شخصیت زنانه به خود گرفته است و این به این دلیل است که اتحادیه‌های کارگری، محل جدید اقدام جمعی، تا حد زیادی زنان را کنار گذاشتند.

یک مورخ با مطالعه اعتراضات غذایی در اوایل قرن بیستم در بارسلون، استدلال می‌کند که زنان در شورش‌های غذایی نقششان به عنوان حامی اصلی غذایی خانواده نشان می‌دهند. به عقیده او، زنانی که تقسیم کار سنتی را پذیرفته بودند، در صورتی که از انجام تعهدات خود، به ویژه تغذیه و مراقبت از خانواده‌هایشان برنمی‌آمدند، مجبور بودند برای تامین غذای خانواده به عرصه‌های عمومی آشوب‌ها و اعتراض‌ها بپیوندند.

نویسنده

حبیبه مجیدی

مترجمی بودم که دوست داشت روزنامه‌نگار باشد؛ روزنامه‌نگاری شدم که به دنیای روابط عمومی آنلاین کشیده شد و در نهایت نویسنده‌ای شدم تا همچنان بیاموزم.

بیشتر بخوانید

دیدگاه ها