آبراهام مازلو، روانشناس آمریکایی در هرم نیازهای انسان میگوید غذا، اساسیترین نیاز بشر است؛ نیازی که میان زندگی و مرگ، مرز میکشد. با این حال، گرسنگی یکی از اپیزودهای تکراری تاریخ انسانی بوده است. ناامنی غذایی، همیشه بشر را تهدید کرده و در سالهای اخیر، جنگهای انسانی مثل جنگ سوریه و تغییرات اقلیمی سهم مهمی را در ایجاد این ناامنی بازی کردهاند.
به طور کلی در زمان جنگ، کیفیت زندگی یک جامعه پایین میآید. مهاجرتهای بهظاهر خودخواسته اما اجباری، نابودی صنایع و چرخهای اقتصاد و ویران شدن طبیعت و از دست رفتن داراییهای طبیعی و در کنار همه اینا، کمبود آب و غذا، بر زندگی افراد تاثیر گذاشته و سرنوشت کشورها را تغییر میدهند.
شیوع بیماریها از یک طرف و کمبود مواد غذایی و پایین آمدن کیفیت تغذیه از طرف دیگر، بر مردم درگیر جنگ تاثیر میگذارد. به عنوان نمونه می توان به رواج بیماری بری بری در میان سربازان ژاپنی و تلاش ارتش ژاپن برای حل این بحران از طریق تغییر رژیم غذایی اشاره کرد.
در یک دهه گذشته و بعد از روی دادن «بهار عربی» در خاورمیانه، بسیاری از کشورهای این منطقه از جهان به نحوی درگیر جنگهای داخلی، منازعات محلی و بحرانهای اقتصادی شدهاند. یکی از این کشورها سوریه است که در جریان جنگ داخلیاش با بحرانهای جدی غذایی روبرو شد. طبق آمارهای دفتر غذای سازمان ملل متحد، این جمعیت هم اکنون از نظر دستیابی به غذای کافی جهت سیر کردن شکم با مشقت روبرو هستند.
آوارگان جنگ و تامین نیازهای غذایی
«واقعا وحشتناک است که تامین یک وعده غذایی ساده، از دسترس اکثریت خانوادهها خارج است». گوینده این جمله جسیکا لاوسُون (Jessica Lawson) سخنگوی برنامه جهانی غذا است. برای لمس کردن این جمله کافی است به واقعیت زندگی روزانه مردم سوریه مواجه شویم.
جایی در میان یکی از ۱۱۵۰ کمپ آوارگان سوری در قسمتهای شمالی این کشور، عبدالمجید، مرد میانسالی که ریش و موهای سفید و چشمهای آبی رنگ دارد، اشکهایش را پاک میکند و میگوید «این شرایط بدتر از مرگ است. شاید بدون اینکه یک بار دیگر بچههایم را ببینم از دنیا بروم.» توضیح میدهد که روستایشان در سه کیلومتری مَعرَه النُعمان قرار داشته است و حملاتی که به آنجا انجام شد، چیزی از حمله به هیروشیما کم نداشت. به بچههایی اشاره میکند که یتیم شدهاند و در دستههای چهار و پنج نفره با هم لابهلای خرابههای سیمانی شهر پیش از این راه می روند.
«از زمان کاهش شدید ارزش لیر سوریه حتی خرید یک بسته نان هم برایمان آرزو شده. قبل از این شش یا هفت بسته نان خریداری میکردیم، اما الان قیمت هر بسته به ۸۰۰ لیره رسیده است. از پس خریدن یک عدد مرغ هم برنمیآیم، چون قیمتش شش تا هفت هزار لیره است. یک کیلو گوجه ۷۰۰ لیره و یک کیلو خیار ۵۰۰ تاست. حتی برای خرید سبزیجات مصرف یک روز هم باید ۱۵۰۰۰ لیر بدهیم. این درحالی است که متوسط درآمد روزانه در اینجا ۱یک تا دو دلار است. چطور میتوانم برای خانوادهام غذا تهیه کنم؟».
خانواده عبدالمجید از پنج نوه و دختر و همسرش تشکیل شده است که با هم در چادری زندگی میکنند. تمام وسایل زندگی مثل رختخواب، فرش، کمد و یخچال را در همین فضا جا دادهاند و در قسمتی هم اجاق گاز رومیزی و کپسول گازی قرار دارد که روی آن غذا درست میکنند. چشمهای رنگی و درشت نوههای او به سفرهای خیره شده که چند تکه نان و لیوان چای رویش چیدهاند. غذایی که مثل میلیونها نفر دیگر از طریق سازمانها و نهادهای غیرانتفاعی و کمکرسان بینالمللی یا با پولی که اقوام از خارج از کشور میفرستند به زحمت تهیه میشود.
قیمتهای نجومی غذا و سوخت، درآمد ناچیز و از دست دادن خانه و کاشانه، در کنار از بین رفتن زیرساختهای کشور، باعث شده تا تولید غذا کاهش پیدا کند و ناامنی غذایی گسترده در سراسر سوریه رخ بدهد. به عنوان مثال، تولید گندم این کشور به نسبت قبل از جنگ حداقل ۲۵% کمتر شده است. به دنبال آن مصرف غذاها و موادغذایی نیز در قیاس با سطح حداقلی پیشنهادی پایینتر است. مثلا مردم سوریه دستکم ۲۵% کمتر از سطح توصیه شده جهانی سبزی مصرف میکنند.
آمارهای اواخر سال ۲۰۲۰ برنامه جهانی غذا، تخمین میزند که هم اکنون ۶۰ درصد از مردم سوریه با ناامنی غذایی روبرو هستند. عدد یاد شده به نسبت یک سال قبل از انتشار این گزارش، که ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بود، روندی افزایشی را نشان میدهد. سخنگوی برنامه جهانی غذا ترجمه این آمارها را اینگونه بیان میکند «تعداد بیشتری از مردم سوریه در گرداب گرسنگی، فقر و ناامنی غذایی افتادهاند.»
بحران غذا در مناطق جنگ زده
برای رسیدن به مرز لبنان و سوریه از شهر بیروت، نیاز به یک ساعت رانندگی دارید تا به منطقهای کوهستانی با شرایطی کاملا مدیترانهای برسید. کسی چه میداند؟ اگر اینجا خاورمیانه نبود شاید تصور میکردید میان اینهمه درخت انگور، در ایتالیا یا قبرس قدم میزنید.
در این محل درهای است که کمپهای پناهجویان سوری در دل آن قرار دارد، در واقع آن طرف کوهها، سوریه است. منظور از کمپ مجموعهای زاغهمانند از انبوه تیر آهنهای زنگ زده، درهای ورق حلبی، مشما و پلاستیک و پارچه و چادرهایی است که کنار هم گُلهبه ُله نشستهاند و مردمی داخلشان روز را شب میکنند.
مادربزرگ صدیقه که ۸۵ ساله است، هشت سال اخیر را همینجا زندگی کرده است. روزها بیرون محل زندگیشان نشسته و برای نوههای خودش و همسایههایی که دور و برش را میگیرند شعر و قصه میخواند. خانه آنها اتاقی جداگانه به عنوان آشپزخانه دارد که تصویرش با آشپزخانههای معمولی بسیار متفاوت است.
یک پنجره محقر بدون چهارچوب و شیشه، نور و هوا را به درون فضای تاریک راه میدهد. کف آشپزخانه سیمانی است و اجاق گاز تک شعلهای را به کپسول آبی رنگی وصل کردهاند تا پخت و پز رویش انجام شود. دو قفسه بزرگ فلزی را به دیوار تکیه دادهاند که یکی حاوی انواع ظرفهای پلاستیکی محتوی مواد غذایی است و دیگری بیشتر محلی است برای آویزان کردن یا قرار دادن ظروف مختلف.
جایی در سطل زرد رنگی چند بادمجان پلاسیده و رنگ پریده قرار دارد، چند سیبزمینی هم داخل آبکشی روی گنجه گذاشتهاند. زنی جوان سقف آشپزخانه را نشان میدهد که از چند الوار موازی و پارچه و پلاستیک پوشیده شده و میگوید یک بار شعله گاز بلند شد و سقف آتش گرفت. با این حال، نهایت تلاششان را برای تمیز و مرتب نگه داشتن این فضا به کار گرفتهاند که نشانه احترام گذاشتنشان به خانه و محل زیست است.
اما شاید فکر کنید مسئله فقط بدست آوردن غذای آماده است، درحالیکه چالش پیدا کردن غذا و مواد اولیه غذایی در سوریه، به مرحله کاشت و برداشت محصول هم میرسد. در شمال سوریه که محل حضور تعداد زیادی از آوارگان درون مرزی این کشور است، تامین نیازهای غذایی به کشورهای همسایه مثل لبنان و ترکیه نیز بسیار وابسته است. در نتیجه، تحولات اقتصادی و سیاسی داخل ترکیه نیز مهم است؛ چون در این مناطق برای خرید و فروش از لیر ترک استفاده میشود و کالاها در بازار سیاه با چندین برابر قیمت به فروش میرسند.
نان، وعده غذایی اصلی در سوریه و منبع بقای درصد زیادی از جمعیت کشور است که قادر نیستند غذای دیگری را برای فرزندانشان تهیه کنند و راهکار حکومت سوریه برای توزیع نان، اختصاص جیره نان و بهکار گیری سیستم کارت هوشمند بود. در کل این کشور، نان غذایی است که در دسترس اکثر خانوادهها قرار دارد. در مورد آرد هم همین ماجرا صادق است و با وجود اهمیت آرد، قاچاق آن از یک منطقه به منطقه دیگر بحرانهایی را ایجاد میکند.
اینها در حالی است که قبل از جنگ، سوریه یکی از مهمترین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در خاورمیانه بود؛ ۴۰ درصد از جمعیت این کشور در بخشهای کشاورزی یا دامداری کار میکردند و سوریه میتوانست نیازهای غذایی مردمش را تامین کند. اما به خاطر نابودی زمین، مینگذاری زمینهای کشاورزی، سوزاندن محصولات کشاورزی (مخصوصا کشت گندم) و حملات هوایی در مناطق شمالی سوریه، دیگر کشاورزیای باقی نمانده است.
میگویند آتشسوزیهای عمدی با هدف گسترش قحطی و ایجاد مشکلات بیشتر برای دولت مرکزی انجام میشود تا مداخلهگران خارجی بتوانند راحتتر به اهداف خود برسند. در نتیجه این حملات هوایی، دهقانانی که برای کار سر زمین میروند جان خود را از دست داده ،مجروح میشوند یا باید با دست خالی آتش افتاده به جان محصول را خاموش کنند.
منطقه خاورمیانه به علت وابستگی به واردات گندم و غلات دیگر از دو کشور روسیه و اوکراین، بیشترین آسیب را در نتیجه جنگ اخیر این دو دیده است؛ به ویژه که نان یکی از اصلیترین غذاها در کشورهای این منطقه است و گندم نیز در تهیه بسیاری از دستورهای غذایی به کار میرود.
البته در کنار جنگ، بیابانزایی و تغییرات اقلیمی هم زمینهای قابل کشت را هر چه بیشتر تحلیل بردهاند و باعث شده تا سطح تولید گندمی که قبلا به چهار میلیون تن در سال میرسید اکنون به ۱یک میلیون تن کاهش پیدا کند. واردات گندم از روسیه به عنوان جایگزینی برای جبران کمبود تولید داخلی برنامهریزی شده است، اما از زمان جنگ روسیه و اوکراین، سوریه هم به عنوان کشوری واقع در خاورمیانه با محدودیتهای هرچه بیشتر در تهیه غذای مردم مواجه است.
نقش سازمانهای بینالمللی، غیرانتفاعی و خیریهها در کمک به رفع گرسنگی
از بعد از آغاز نبرد سوریه، کشورهای مختلف به روشهای مختلفی مانند ارسال کمکهای بشردوستانه، کمک به اسکان آوارگان یا پذیرش آوارهها سعی در تسکین دادن بحران در این کشور داشتهاند. سازمانهای خیریه زیادی در خاک سوریه یا کشورهای اطراف آن مانند لبنان و ترکیه در راستای غذارسانی به پناهجویان سوری فعالیت میکنند.
از جمله این سازمانها و انجمنها و خیریهها میتوان به امداد به سوریه (Syria Relief)، امداد اسلامی (Islamic Relief)، کلاه سفیدها (White Helmets)، امداد اسلامی در سراسر دنیا (Islamic Relief Worldwide)، شِلتِرباکس (Shelter Box)، یونیسف (UNICEF)، نو دی (Nu Day)، اکشن اِید (Action Aid)، سازمان بینالمللی معلولان (Handicap International)، آکسفام (Oxfam) ، وار چایلد (War Child)، هلال احمر ترکیه، کمیته نجات بینالملل و ….. اشاره داشت.
به عنوان نمونه، وطن یو کی (Watan UK) خیریه کوچکی است که در انگلستان ثبت شده و در زمینه ساماندهی به وضعیت آوارگان جنگ سوریه فعالیت میکند و بخشی از فعالیتش بر تامین بستههای غذایی متمرکز است. سبد غذایی وطن یوکی شامل انواع آیتمهای غذایی مثل برنج، عدس، انواع لوبیا، پنیر، روغن غذاهای کنسروی، چای، قهوه و آرد است. حتی بعضی وقتها گوشت و شیر خشک بچه هم توزیع میشود. قرار است به این ترتیب نیازهای تغذیهای ضروری جهت بقا تامین شود.
استفاده از دانش گیاه قومشناسی برای تامین مواد اولیه غذا در سوریه
از گذشته تا امروز، گیاهان خوراکی وحشی یکی از منابع مهم تغذیه انسان بودهاند. وقتی که غذا به طور معمول در دسترس قرار نداشته باشد، دانش گیاه قومشناسی (Ethnobotany) در شرایطی مانند فجایع طبیعی یا منازعات احیا میشود. اکنون ۱۱ سال از آغاز جنگ در سوریه میگذرد. جنگی که بعد از جنگ دوم جهانی، بزرگترین بحرانهای مرتبط با نبردهای نظامی را رقم زده است.
در این منطقه از جهان، گیاهان خوراکی وحشی به لحاظ فرهنگی اهمیت دارند و در دوران جنگ داخلی، استفاده از آنها برای تکمیل سفره محلی مردم دوباره رایج شده است. بررسی تاثیر جنگ سوریه بر کاربرد گیاهان خوراکی وحشی و انواع گونههای گیاهی مورد استفاده ، موضوع مطالعهای بوده که حد فاصل ماه مارچ ۲۰۲۰ تا مارچ ۲۰۲۱ در طَرطوس (Tartus) صورت گرفته است. طرطوس شهری بندری در جنوب غربی سوریه است که در ساحل مدیترانه بنا شده است و قدمت آن به دوران فنیقیها بازمیگردد. این شهر که دویست سال قبل از میلاد مسیح ساخته شده، حکومت رومیان و بیزانسیها را دیده است.
در نتیجه این بررسیها مشخص شد مردم از ۷۵ نوع گونه گیاهی وحشی به عنوان غذا و نوشیدنی استفاده میکنند. تقریبا دو سوم (۶۴%) افراد مصاحبهشونده خبر دادند که در طی جنگ، اتکای آنها به گیاهان وحشی به عنوان منبع غذایی، روزبهروز افزون شده است. گونههای کاسنی، زعتر، درخت سماق و زول گرمسیری در میان گیاهانی بودند که عده زیادی از مصاحبهشوندهها نام بردند. همچنین محبوبترین غذاهایی که از گیاهان وحشی درست میشود، سلیق (Sleeq-سبزیجات برگدار آب پز)، زعتر (Zaatar – غذایی برای مصرف در وعده صبحانه/ شام)، و لوف (Louf – نوعی سوپ) بودند.
آشپزی با گیاهان خوراکی وحشی به عنوان راهی برای بقا
از آنجا که گیاه قومشناسی را علم بقا نامیدهاند، اهمیت آن طی درگیریهای نظامی افزایش پیدا میکند. در بحرانهایی که غذای معمول در دسترس نیست، مردم رو به دانش گیاه قومشناسی اکولوژیکی خودشان میآورند تا نیازهایشان را از محیط اطرافشان تامین کنند.
در سوریه به عنوان بخشی از حوزه مدیترانه، سبزیجات پخته و سالادهایی که از گیاهان وحشی تهیه میشوند از دیرباز اهمیت داشتهاند. تا قبل از بروز جنگ نیز جمعآوری گیاهان وحشی از طبیعت، بخشی از مواد لازم برای خوارکپزی محلی سوری بوده است. در طرطوس نیز جمعیتی ۱۷۰ هزار نفری از آوارگان کوچ کرده از دیگر مناطق جنگزده سوریه زندگی میکنند و این ناحیه هرچند به تنهایی چندان تحت تاثیر جنگ نبوده، اما از تاثیرات جانبی آن در امان نمانده است و با کمبود غذا، تحریمهای اقتصادی، توانایی پایین خرید مردم، کمبود نیروی کار، کمبود سوخت و فقدان تولید محصولات کشاورزی روبروست.
اصلیترین دلیل مردم برای افزایش اتکا به گیاهان خوراکی وحشی، بحران اقتصادیای است که کل کشور را بعد از جنگ در خود فرو برده است و قیمت غذا و قدرت خرید مردم را تحت الشعاع قرار داده است. منازعه داخلی سوریه بر در دسترس بودن و انتخاب گونههای گیاهان خوراکی وحشی اثرگذار بوده است.
دانش گیاهان بومی تا قبل از جنگ روندی نزولی داشت، اما بعد از جنگ به علت نیاز به تامین غذا، اطلاعات در این باره بیشتر شده است. مردم میگویند حالا برای محصولات بازاری، جایگزینهایی را در طبیعت پیدا میکنند و این کار به پسانداز بیشتر پول کمک کرده است.
به گفته شرکتکنندگان در این تحقیق، آنها مصرف گیاهان خوراکی وحشی مثل زول گرمسیری و پنیرک قرمز روییده در سایتهای انسانشناسی و باغستانهای اطراف را از زمان جنگ شروع کردهاند. از طرف دیگر گونههایی مانند گیاه کنگر که در ارتفاعات کوهستانی و نواحی دور افتاده میروید، به علت موانعی که از نظر جابجایی و دغدغههای امنیتی وجود داشت کمتر مورد استفاده قرار گرفتند.
خانوادههای گیاهانی که بیشترین فراوانی را در پاسخهای مردم داشتند به ترتیب کاسنیان (۱۵ گونه)، باقلائیان (۸ گونه)، نعنائیان (۷ گونه)، چتریان و گل سرخیان (هر کدام ۵ گونه) بودند. کاسنیان شامل گیاهانی است که بیشتر به صورت سبزیجات پخته تهیه میشوند. از سوی دیگر، باقلائیان عمدتا شامل ادویهها و گیاهانی بود که خشک و آسیاب میشوند، در حالی که نعنائیان گونههایی را دربرمیگیرد که بیشتر به عنوان میوههای تازه مصرف میشود.
در نهایت، گونههای زیر توسط۸۰ درصد پاسخدهندگان نام برده شدند؛ زعتر، درخت سماق، زول گرمسیری، کاسنی معمولی، گاوزبان خارک دار، تره کوهی، کنگر فرنگی و پنیرک. از سوی دیگر، گونههای آب تره، ترشک درشت، آویشن و گل شیپوری توسط ۶۰ تا ۸۰ درصد شرکتکنندهها یاد شدند.
ایجاد ناامنی غذایی؛ جنایت علیه بشریت
بحران غذا در سوریه، از یک سو به علت فرسایشی شدن جنگ و از بین رفتن بسیاری از زیرساختهای اقتصادی شدت گرفته و از سوی دیگر با تحریمهایی اعمال شده از سوی کشورهای غربی تشدید میشود. این اقدامات در حالی است که در ۲۴ می ۲۰۱۸، شورای امنیت سازمان ملل متحد برای اولین بار طی قطعنامهای، ایجاد ناامنی غذایی به عنوان یک تاکتیک جنگی را محکوم کرد. این موضوع جان دهها میلیون نفر از مردم جهان را تهدید میکند، چون از میان ۸۱۵ میلیون نفری که در سال ۲۰۱۶ از سوء تغذیه مزمن رنج میبردند، ۶۰ درصد آنها در مناطقی زندگی میکردند که یا درگیر درگیریهای مسلحانه بودند یا تحت تاثیر این نوع درگیریها قرار گرفته بودند.
هدف سازمان ملل از صدور این قطعنامه آن بود که در کشورهای درگیر با جنگ (چه جنگ داخلی و چه بینالمللی) ذخایر مواد غذایی، مزارع، بازارها و سایر مکانیسمهای توزیع دست نخورده باقی بماند. در این سند، سازمان ملل متحد از طرفهای درگیر میخواهد که به امدادگران و گروههای بشردوستانه اجازه دسترسی بلامانع به مناطقی را بدهد که با بحرانهای غذایی روبرو هستند و صراحتا بیان میکند که «استفاده از گرسنگی دادن به غیرنظامیان به عنوان روشی برای جنگ، یک جنایت جنگی است».
به علاوه، نباید از تاثیر جنگ روسیه و اوکراین بر موضوع سوریه و افزایش سرسامآور قیمت مواد غذایی عمده مثل گندم در این کشور غافل شد. این اثر دومینووار البته نه تنها منطقه خاورمیانه، بلکه کل دنیا را تحت الشعاع قرار داده است. افزایش قیمت موادغذایی و سوخت در کشورهای اروپایی هم بازتابی از همین عدم امکان صادرات محصولات غله دو کشور درگیر جنگ به دیگر نقاط دنیاست. بحرانی که به نظر میرسد تبعات آن هرچه بیشتر اقفشار کمدرآمدتر را در جوامع تحت فشار قرار خواهد داد و امنیت غذاییشان را بیشتر مورد تهدید قرار میدهد.