قوم مایا که دو هزار سال قبل از تولد مسیح در بخشهای جنوب مکزیک، کشورهای گواتمالا و بِلیز (Belize)، و بخشهای غربی هندوراس و اِلسالوادُور پدید آمدند، در معماری، ستارهشناسی،کشاورزی، تقویمنگاری و نوشتار از پیشگامان تاریخ بودند. افسانههای مایاها رنگ و بوی اعتقاداتشان نسبت به جهان را دارد. تاریخ کاکائو هم با اعتقادات آنها گره خورده است.
این قوم باستانی، که همچنان جمعیتی چند میلیون نفری از نوادگانشان در نواحی اجدادی زندگی میکنند، جهان را دارای ساختاری مشخص میدانستند و آسمان و زمین را به طبقات متعددی تقسیم کرده بودند. مایاها به خدایان و الهههای متعددی باور داشتند. غذای رایج آنها انواع ذرت، لوبیا، کدو و فلفل تند بود. در ادامه داستان پیدایش جهان و نقش کاکائو را در سه پرده مختلف :کاکائو و افسانه پیدایش جهان، ایسکاکائو، الهه کاکائوی مایاها و کاکائو به عنوان غذای خدایان مایا روایت میکنیم. این افسانه همچنین با افسانه پیدایش انسان که به عقیده مایاها از گیاه ذرت بوده است ارتباط نزدیکی دارد.
افسانه پیدایش جهان به روایت مایاها
از نظر مایاها جهان با تاریخ کاکائو آغاز میشود. وقتی همه جا سکوت بود و سکوت و آب. نه زمینی بود، نه نوری، نه گیاهی، نه انسانی و نه حیوانی. تنها شش الهه وجود داشتند که بدنشان از پرهایی به رنگ آبی و سبز پوشیده شده بود و در آبهای دنیای نخستین آرمیده بودند. اسامی آنها عبارت بود از الهههای کشاورزی و شکلدهنده، تهپهئو (Tepew) و افعی کِتزال (Quetzal) به همراه ویشپیاکُوک (Xpiyacoc) و اِشموکانه (Xumucane). الههها به قلب آسمان یا هوراکان (Hurakan) کمک کردند تا زمین را خلق کند. جوهره روح و قدرت معجزهوار الههها باعث شد تا زمین توانایی خلق کردن موجودات را داشته باشد. حالا زمین، قلب داشت.
الههها برای جدا کردن زمین از آسمان، درخت سیبای (Ceiba) بلندی را کاشتند تا جا برای تمام انواع موجودات باز شود. ریشههای این درخت تا عمیقترین عمق طبقه نهم دنیای زیرزمینی مایا رفته بود و تنهاش بر سطح زمین قرار داشت. شاخههای زمین به سیزدهمین طبقه از جهان زبرین میرسید. سپس، گیاهان برای زندگی روی زمین خلق شدند و بعد حیوانات آمدند، اما حیوانات سخن گفتن بلد نبودند و پرستیدن را بلد نبودند.
خلق ماه و خورشید از دانه کاکائو
حالا زمین و آسمان وجود داشت، اما خبری از ماه و خورشید نبود. در دنیا پرنده مغروری وجود داشت که نامش هفت ماکائو (Seven Macaw) بود. این پرنده پر ادعا خودش را خورشید و ماه میدانست. ادعایی که حقیقت نداشت. پرنده یاد شده توسط دو برادر دوقلو که فرزندان خدای ذرت بودند و از کاکائو خلق شدند نابود شد. این موضوع بخشی جذاب از تاریخ کاکائو در قوم مایاست.
این برادرها، اوناخ پو (Hunajpu) و اِشبالانکه (Xbalanque) نام داشتند و با پرتابِ نیزهای، هفت ماکائو را از بین بردند. مادر دوقلوهای قهرمان، ایچکیک (Ixkik) بود و آنها را هنگامی آبستن شد که در دنیای زیرین به سر میبرد. ایچکیک با اون اوناکپو (Hun Hunahpu)، پدر دوقلوها صحبت کرد و دوقلوها را از دانه کاکائویی که اون اوناکپو، کف دستش تف کرد باردار شد.
طبق افسانهها، در آن موقع، اون اوناکپو توسط شیبالبا (Xibalba) -خدای دنیای زیرزمین- کشته شده بود. دو برادر در بازی با توپ بسیار ماهر شدند و خدای دنیای زیرین را به مبارزه طلبیدند تا بدین ترتیب پدرشان را زنده کنند. خدای زیرزمین موافقت کرد تا صرفا در صورتی با آنها بازی کند که از عهده امتحانهای دنیای زیرین موفق بیرون بیایند.
دوقلوها با تکیه بر هوش و مهارت خود در این بازی برنده شدند و پدرشان در قامت خدای ذرت دوباره زنده شد. دوقلوها از زیرِ زمین بیرون آمدند و به سمت آسمان رفتند، یکی از آنها خورشید شد و دیگری ماه. حالا که خورشید و ماه در آسمان حضور داشتند، الههها سومین نوع انسان را با استفاده از ذرت سفید و زرد خلق کردند.
ایکسکاکائو، زنی نماد باروری، برکت و شکلات
علاوه بر افسانه خاصی که مایاها در مورد پیدایش جهان دارند، نقش کاکائو در زندگی آنها با خلق و پرستش الههای به نام ایسکاکائو (Ixcacao) تکمیل میشود. در قلب اساطیر مایاها، روح ایکسکاکائو میدرخشد. این الهه اغلب با لباسی از شکوفههای سفید یا در قالب زنی تصویر میشود که دانههای کاکائو از سر و رویش آویزان است. مایاها او را در کنار سایر الهههای کشاورزی پرستش میکردند و ایکسکاکائو برایشان نماد باروری، تغذیه و مراقبت و شفا بوده است. پیشوند ایکس در اسم او نشاندهنده مونث بودنش است و ترجمه نام او “زن کاکائویی” است.
بنا به اعتقاد اقوام مایا، ایکسکاکائو کشاورزی را به مردم یاد داد و در بدنیا آمدن دوقلوهای مقدس نقش داشت. در آغاز زمان او الههای بود که در دنیای مونث زیرین زندگی میکرد و در آن زمان، پرداختن به کار کشاورزی، به عهده زنان بود. الهه کاکائو مسئولیت مقدس خود را اطمینان از فراوانی غذا برای مردمش میدانست تا از نبود گرسنگی اطمینان پیدا کند و در واقع، انرژی زنانه و مادرانه او معطوف به تامین امنیت برای مردم است.
در کیهانشناسی مایاها کوهستانی به نام «کوه جهانی» وجود دارد که در مرکز همه چیز قرار داشته و نمایانگر غذا و فراوانی، منبع غذاها و گیاهان آیینی بسیار مهم مردم مایا بود. کوه یاد شده از جسد خدای ذرت بوجود آمده است و خدای ذرت شخصیتی است که به عنوان منبع زندگی دیده میشود. بعد از شکافته شدنِ بدنِ خدای ذرت توسط خدای رعد، از نسل او میوههای مختلفی بوجود آمدند. مایاها تصور میکردند میوه کاکائویی که توسط ایکسکاکائو تولید میشود، خواص مستکننده و تقویتکننده جنسی دارد و یکی از رسومشان دم کردن کاکائو و نوشیدن آن به عنوان یک نوشیدنی تند و تلخ و شیرین بود.
کاکائو، غذای خدایان مایا
از دیدگاه مایاها، کاکائو یک غذای الهی بود که اغلب با عنوان “غذای خدایان” از آن یاد میکردند و مورد احترام قرار میگرفت. بسیاری از افسانهها و آیینهای مایاها، از افسانه آفرینش گرفته تا مناسک مرگ، با تکیه به کاکائو به عنوان منبع قدرت بنا شدهاند و پایه و اساس خاصی دارند. دوقلوهای قهرمان از کاکائو متولد شدهاند. در پُوپُول وو (Popul Vuh)، کتاب مقدس مایاها، منشأ الهی کاکائو روایت میشود.
بنا به نوشتههای این کتاب، درخت کاکائو، تجسم خدای ذرت است و کاکائو دانهای است که پدر دوقلوها، با آن دوشیزه زیرزمینی (مادر دوقلوها) را باردار میکند. در نتیجه این ارتباط، اوناخ پو و اِشبالانکه به دنیا میآیند. در اصل، این دو به معنای واقعی کلمه، از کاکائو متولد میشوند. داستان زندگی آنها در پوپول وو شرح داده شده است و این دو با صفتهایی مثل توپبازان حرفهای و جنگجویان قوی و زیرک توصیف میشوند.
احتمالا مایاها معتقد بودند که با خوردن کاکائو، میتوان صاحب این ویژگیهای قهرمانانه شد و این موضوع در تاریخ کاکائو اهمیت زیادی دارد. جنگجویان قبل از نبرد کاکائو مصرف میکردند تا انرژی بگیرند و شکستناپذیر باشند و غلافهای کاکائو را هم اغلب بهعنوان نوعی محافظ معنوی یا لباس برای مسابقات میپوشیدند.
این کاربردها با واقعیت کاکائو مطابقت دارد- کاکائو حاوی متیل گزانتینهایی (Methyl xanthine) مانند کافئین و تِئُوبرومین (Theobromine) است و متیل گزانتین، اثرات محرک دارد. بنابراین، کاملاً منطقی به نظر میرسد که مصرف کاکائو برای جنگجویان و توپبازان مفید بوده و در نتیجه با آداب و رسوم مایاها و اسطورههای آنها ارتباط داشته باشد.
بنابراین، کاکائو هم یکی از عناصر اصلی در مراسم تشییع جنازه مایاها بود و آنها، بهویژه اعضای خانوادههای سلطنتی، همراه با ظروف مخصوص نوشیدن شکلات دفن میشدند که پر از نوشیدنیهایی دارایِ ماده کاکائو بود. به این ترتیب، امیدوار بودند که انتقال مردگان به شیبالبا از نظر معنوی تسهیل شود.
ظروف ریو آزول
ظروف معروف ریو آزول (Rio Azul) در سال ۱۹۸۴ به هنگام جستجوهای حفاران در قبر یکی از حاکمان مایاها یافت شده و گمان میرود که حاوی چندین نوع نوشیدنی شکلاتی بوده باشد. این ظروف اولین شواهدی هستند که نشان میدهد در تاریخ کاکائو مایاها مردگان خود را همراه با نوشیدنی شکلاتی خاک میکردند و اهمیت شکلات را در مراسم تشییع جنازه این قوم نمایان میکند.
از نظر علمی هم بین مراسم تشییع جنازه و اسطوره، با فواید کاکائو مطابقت وجود دارد. کاکائو حاوی اپی کاتچین (Epicatechin) است، ترکیبی که اثرات آن شبیه بیحس کنندهای خفیف است، و میتوان از آن برای عادی ساختن فشار جریان خون، به ویژه در آنهایی که پرفشاری خون دارند، استفاده کرد. احتمالا مایاها فکر میکردند که نوشیدن کاکائو برای کسانی که نزدیک به مرگ هستند، تسکیندهنده خواهد بود و در سفرشان به شیبالبا کمکشان میکند. همین روایات افسانهای است که تاریخ کاکائو را جذاب میکند.