جنگ اوکراین و بحران غذا در خاورمیانه

مرد سوری که سهمیه نان روزانه را دریافت کرده است.

در زمان نگارش این مطلب (تیرماه ۱۴۰۱)، جنگ روسیه و اوکراین وارد چهارمین ماه خود شده است؛ درگیری نظامی‌ای که ظرف مدت بسیار کوتاهی، علاوه بر تغییر موازنه قدرت بین شرق و غرب، اثرات منفی وسیعی را بر اقتصاد جهانی به جا گذاشته و تامین غذا را از برخی جهات، به بحرانی جهانی تبدیل کرده است. جنگ اوکراین و بحران غذا در خاورمیانه ، به دغدغه جدید تحلیلگران تبدیل شده است. قدرت‌های غربی و سازمان‌های تحت نظارتشان، تحریم‌های بی‌سابقه‌ای را علیه روسیه وضع کرده‌اند، قیمت انرژی به شکل سرسام‌آوری بالا رفته و به خاطر بسته بودن مسیر تردد دریایی در دریای سیاه، ارتباط حاصل‌خیزترین منطقه جهان از نظر تولید محصولات کشاورزی، با بازارهای خریدار قطع شده است. همه این عوامل، باعث تشدید قیمت غذا شده است و کشورهای خاورمیانه وابسته به این محصولات را با چالش‌های جدی روبرو کرده است.

شاید کشورهای غربی بیشتر نگران نفوذ جنگ به خاک اروپا، تبعات ورود پناهندگان اوکراینی، توقف انتقال انرژی و فشار به صنایع و از دست دادن مواد خام ارزان‌قیمت باشند؛ اما نگرانی مردم خاورمیانه از جهت دیگری است و آن افزایش قیمت مواد غذایی به‌ویژه نان است.

دو کشور طرف جنگ، خاک حاصلخیزی برای کاشت گندم و غلات و دانه‌های روغنی دارند، که قیمت تمام شده این اقلام را ارزان‌تر از دیگر نقاط دنیا کرده است؛ به علاوه مسیر جغرافیایی دسترسی آنها به بازارهای محل فروششان هموارتر است. بسیاری از مردم خاورمیانه هم از گندم و آرد گندم، یا ذرت وارداتی آنها در غذای‌شان استفاده می‌کنند؛ از باقلوا و کنافه و کلیجه گرفته تا سمبوسه، کبه، قطایف و فطایر و انواع نان‌های خانگی.

جنگ روسیه و اوکراین
نبرد بین روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲ جرقه بروز ناامنی غذایی در جهان را زد.

جنگ اوکراین و بحران غذا در مهد تمدن

خاورمیانه منطقه‌ای است که از غرب آسیا تا شمال شرق آفریقا کشیده شده است. اغلب، این نقطه از جهان را گهواره تمدن‌ می‌نامند؛ سرزمینی که خاستگاه چهار دین زرتشت، مسیحیت، یهودیت و اسلام بوده و نژادهای مختلفی از انسان‌ها در آن زندگی می‌کنند. فهرست کشورهای واقع در خاورمیانه شامل بحرین، مصر، ایران، سوریه، ترکیه، عراق، فلسطین، اردن، لبنان، کویت، عمان، قطر، امارت متحده عربی، عربستان و یمن می‌شود.

در بسیاری از آشپزخانه‌های این منطقه از جهان، نان و آرد و غلات پایه اصلی انواع غذا و دسر را می‌سازد. به طوری که حتی در مواردی، نان خالی قوت غالب آنان است. متاسفانه در مقاطع مختلف تاریخی، کشورهای یاد شده درگیر قحطی، گرسنگی، آشوب و جنگ‌هایی بوده اند و در این مطلب، نگاهی به وضعیت تنش‌های غذایی در چند کشور این منطقه خواهیم داشت؛ تنش‌هایی که بعد از بروز مناقشه روسیه و اوکراین شکل جدیدی به خود گرفته است.

در مصر، نان یعنی زندگی

مصر ۱۰۲ میلیون نفری، حداقل ۷۰% الی ۸۵% از گندم مصرفی‌اش را از روسیه و اوکراین وارد می‌کند و در کنار سوریه که یک دهه است درگیر جنگ داخلی شده، از جمله کشورهایی است که به ازای نان روزانه ۷۰% مردم، یارانه گزافی پرداخت می‌کند. این کشور باستانی، سابقه شورش‌ها و انقلاب‌هایی را داشته  که نان یکی از عناصر تشکیل دهنده شعارهای مردم بوده است.

 سال ۱۹۷۷، در پی طرح دولت انور سادات، رییس جمهور وقت مصر، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، برای در پیش گرفتن اقتصاد بازار آزاد و حذف سوبسید نان، «انتفاضه نان» در این کشور رخ داد؛ هزاران مصری گرسنه به خیابان ریختند و شعار می‌دادند «کرباس به تنمان پوشاندند کافی نبود، حالا آمده‌اند تا نان را هم از چنگمان در بیاورند!».

اعتراضات به وضعیت نان در مصر
تظاهرات مردم مصر نسبت به کمبود نان و گرانی مواد غذایی اساسی

برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر عربی، در زبان عربی مصری برای اشاره به نان نه از خُبز، بلکه از کلمه «عیش» استفاده می‌کنند که مصدر فعل «زندگی کردن» است. نان در مصر به معنی زندگی است؛ هیچ غذایی بدون آن کامل نیست و بسیار مورد احترام است. نان قوت غالب است، به این معنا که اگر نباشد، افراد آن جامعه احساس سیری واقعی ندارند و یکی از تکنیک‌های مصرف غذا ناقص مانده است. مردم مصر نان را تا آخرین تکه و لقمه در خوراک لوبیا یا خورش می‌زنند، یا دور گوشت و سبزیجات پخته می‌پیچند. به این ترتیب می‌توان مطمئن بود از تمام ذرات غذا استفاده شده است.

حالا به علت مشکلاتی که دولت در واردات گندم پیدا کرده است، بسیاری از مصری‌ها نگرانند که با حذف سوبسید نان، قیمت آن که همین حالا هم۵۰% افزایش یافته بیشتر شود و گرسنه بمانند. بیاد بیاوریم که در جریان انقلاب مصر، شعار اصلی مردم «نان، آزادی و عدالت اجتماعی» بود (عیش، حریه، عداله اجتماعیه).

لبنان؛ نه سیلویی برای ذخیره گندم مانده و نه پولی برای خرید آن

اتفاقاتی که در مصر رخ می‌دهد به شکلی اندکی متفاوت در دیگر کشورهای خاورمیانه هم بخشی از روزانه‌های زندگی مردم است. در لبنان هم که بیشتر از نیمی از گندم وارداتی خود را از منطقه دریای سیاه خریداری می‌کند، نارضایتی اجتماعی و اوضاع از هم پاشیده سیاسی و اقتصادی در اوج خود به سر می‌برد. این وضعیت نتیجه عوامل متعددی مثل سیاست‌های اشتباه بانک مرکزی کشور، سقوط ۹۰% ارزش پول ملی لبنان و درگیری‌های حزبی است. یکی از خروجی‌های این شرایط، کمبود آرد و صف‌های طولانی مردم مقابل نانوایی‌ها بوده است، وضعیتی که دولت را وادار کرده تا از ایالات متحده و سازمان‌های بین‌المللی تقاضای وام‌های کلان کند؛ صرفا برای خرید غله از بازار جهانی و تامین نیاز روزانه غذایی مردم.

جنگ اوکراین و بحران غذا
مردی در تظاهرات بیروت چند قرص نان را به نشانه اعتراض به گرانی موادغذایی در دست دارد.

محمد مصطفی، مغازه‌داری در شهر جنوبی صیدون است و می‌گوید «از صبح تا حالا دنبال نان گشته‌ام، ولی هیچ جا نیست. در خانه بچه‌های کوچکی دارم که باید غذایشان را تهیه کنم.». دولت لبنان به فکر افزایش قیمت نان و حذف یارانه پرداختی هم افتاده است. و به گفته امین سلام وزیر اقتصاد لبنان، «در بلند مدت نمی‌توانیم برای هیچ چیزی یارانه‌ای پرداخت کنیم، چه برسد به نان.»

امنیت غذایی در لبنان به خطر افتاده است. جنگ اوکراین و بحران غذا در خاورمیانه، کمبود نان را در این کشور تشدید کرده است؛ زیرا قسمت اعظم گندم مصرفی لبنان (۷۰ الی ۸۰ درصد) از این کشور تامین می‌شد. به علاوه، بعد از انفجاری که سال ۲۰۲۰ در بندر بیروت رخ داد و سیلوهای ۵۰ ساله گندم و غله این شهر بندری را تقریبا تماما از بین برد، امنیت غذایی در لبنان به خطر افتاده است. در تایید این مسئله، قاسم بو حبیب، نایب رییس وودن بیکری از بزرگترین شبکه‌های نانوایی این کشور می‌گوید «نه سیلو هست و نه پول. نان تبدیل به کالایی لوکس و گران‌قیمت خواهد شد».

بحران نان در لبنان
سیلوهای قدیمی گندم در بندر بیروت بعد از انفجار ۲۰۲۰ تقریبا نابود شده‌اند.

نان، نماد ابراز مخالفت با دولت ترکیه

ناظم حکمت، نویسنده و شاعر مشهور ترک در شعر معروف « تو را دوست دارم»، برای توصیف عشق خود به معشوق در یکی از پرده‌ها، از تعبیر «نان و نمک» استفاده کرده و می‌گوید: «تو را دوست دارم، چون نان و نمک.»

ترکیه هم از دیگر کشورهایی است که برای واردات گندم به روسیه و اوکراین به شدت وابسته است، به شکلی که روی همرفته ۷۵% از واردات گندم این کشور از روسیه و اوکراین انجام می‌شود. حتی اگر دولت این کشور بتواند در مذاکرات سیاسی دست بالا را بگیرد و قدرت‌های غربی را مجاب به استثنا کردن تحریم کشورش به دلیل واردات مواد غذایی از روسیه کند، باز هم دورنمای افزایش قیمت انرژی و مواد غذایی تهدیدی جدی را متوجه اردوغان می‌کند.

در حال حاضر ترکیه با تورم ۷۳% خود، سقوط ۴۴% ارزش لیر در برابر دلار و نارضایتی عمومی از قیمت بالای اقلام غذایی روبروست که چشم‌انداز انتخاب اردوغان به مقام ریاست جمهوری را مبهم کرده است.

آنچه اردیبهشت ماه امسال (۱۴۰۱) توسط حزب ه.د.پ (حزب دموکراتیک مردم) در طرح ارایه شده‌اش به مجلس این کشور «بحران گندم» خوانده شد و  برای مقابله با آن راهکاری مثل اعطای یارانه دولتی به کشاورزان گندمکار داخلی را دادند، می‌رود تا این کشور را بر لبه نایاب شدن گندم و نان سوق بدهد.

اعتراضات سال 2014 به کمبود نان در ترکیه
بعد از مرگ برکین الوان، نان به عنوان نماد اعتراضات سال ۲۰۱۴ در ترکیه به کار گرفته شد.

در حال حاضر، هم به علت وقوع جنگ اوکراین و بحران غذا ، واردات گندم متوقف شده و هم گرانی کودهای شیمیایی و آب و برق در بخش کشاورزی (گاهی تا سه الی چهار برابر قیمت‌های سال قبل)، کشاورزان را نسبت به کاشت گندم بی‌انگیزه کرده است. البته بحران نان در ترکیه ریشه‌های عمیقی دارد و بشدت با سیاست و مخالفت با حزب حاکم گره خورده است. از دهه ۷۰ میلادی که اعتصابات کارگری در کشور به بالاترین سطح خود رسیده بود، پای ناتوانی طبقه کارگر در خرید نان مطرح بود و اکنون هم کارگران اعتصابانی مشابه را ترتیب می‌دهند که باز هم ریشه‌شان به نان برمی‌گردد.

نان، زمانی در این کشور بدل به نماد اعتراض شد که سال ۲۰۱۴ نوجوان ۱۵ ساله‌ای به نام بَرکین اَلوان (Berkin Elvan)، به قصد خرید نان از منزلش در استانبول خارج شد و لابه‌لای درگیری تظاهرکنندگان و پلیس، به علت اصابت پوکه گاز اشک‌آور به سرش بعد از ۲۶۹ روز به سر بردن در کما سرانجام فوت شد.

در اعتراض ها به رفتار پلیس و دولت در مرگ پسر نوجوان، تظاهرکنندگان، نان به دست راهی خیابان‌ها شدند. همچنین از جای‌جای این کشور کمپین‌هایی آنلاین راه‌اندازی شد و مردم عکس‌هایی از خود، یک قرص نان و جملاتی خطاب به برکین را به اشتراک گذاشتند.

نان در ترکیه ماهیتی مقدس دارد. منبع تغذیه است، نمادی از عرق جبین و  لطف خداوند است که از طریق طبیعت متجلی شده است. اگر تکه نانی روی زمین بیفتد، آن را برداشته و می‌بوسند و در جای بالاتری قرار می‌دهند. اسراف کردنش حرام است و اگر جای آن در سفره غذا خالی باشد، اعتقاد دارند که سیر نخواهند شد.

حالا صف‌های مردم گرسنه مقابل مغازه‌هایِ «نان برای مردم» (Halk Ekmek) در استانبول و شهرهای دیگر طولانی‌تر می‌شود. پایتخت فرهنگی و تاریخی این کشور، از سال ۱۹۷۸ دست به تاسیس بوفه‌ها و مغازه‌های نان برای مردم زده تا نان را به قیمتی ارزان‌تر عرضه کند. در این بین، دعواهای سیاسی احزاب مخالف و اتهام‌زنی برای راه‌اندازی بحران نان توسط شهرداری استانبول که بدست مخالفان دولت افتاده، بهبودی را در وضعیت نشان نمی‌دهد.

جنگ اوکراین و بحران غذا در خاورمیانه
کودک آواره سوری که بسته‌های نان بدست دارد.

در سوریه، نان یک آرزوست

روستایی در دیرالزور در مرز سوریه و عراق و کنار رود فرات. مادری که طبقی از چانه‌های آرد به سر دارد و پای تنور می‌آید تا برای هشت فرزندش نان بپزد. قبل از شروع جنگ داخلی سوریه در ۱۱ سال قبل، این کشور مازاد تولید گندم داشت، اما حالا وارد کننده گندم از روسیه و اوکراین است.

 امسال (سال ۲۰۲۲) تنها یک میلیون تن گندم در کشور جنگ زده سوریه کشت شده، که یک سوم نیاز مردم به غذا را جواب می‌دهد. بین ۵۰ الی ۶۰ درصد گندم کشور دقیقا در مناطق شمال و شمال شرقی این کشور کشت می‌شود، که دولت مرکزی موفق به بازپس‌گیری‌اش شده است. اما با خرابکاری‌های گروه‌های مخالف و مین‌گذاری‌ها و کمبود سهمیه آب فرات که کنترل آن با سدسازی‌های متعدد به دست ترکیه افتاده، کشاورزی در این مناطق رونقی ندارد.

به همین دلیل دولت مرکزی اقدام به سوبسیددهی به نان کرده است. اما این تلاش‌ها چندان جوابگو نیست، چنانکه ۶۰ درصد جمعیت ۱۷ میلیونی سوریه با ناامنی غذایی مواجهند. و برای تهیه نان جیره‌بندی شده باید در صف‌های طولانی منتظر بمانند. همین باعث شده تا پخت نان که اولین و ساده ترین غذا برای زنده ماندن است، در منازل از سر گرفته شود. حالا که بین روسیه و اوکراین درگیری نظامی هم پیش آمده، تهیه همین نان جیره‌بندی برای مردم هم مشکل مضاعفی شده است.  

برای حل مشکل نان در خاورمیانه چه می‌توان کرد؟

 کلاف مشکل نان در خاورمیانه به اندازه‌ای دور خود پیچیده که حتی پیدا کردن مبدا آن هم کمک چندانی به حل مشکل نمی‌کند. آیا می‌توان امیدوار بود که غربی‌ها به عنوان یکی از دست اندرکاران بی‌ثباتی و تهدید امنیت ملی و غذایی کشورهای نامبرده بخواهند قدمی در این راه بردارند؟ یا ترجیح می‌دهند گرسنگی ابزاری برای سلطه بر خاورمیانه باشد؟

کشورهای ثروتمندتر و باثبات‌تر منطقه خلیج فارس مانند کویت، امارات متحده عربی، قطر و عربستان سعودی چه نقشی را می‌توانند در این بین بازی کنند؟ آیا حاضرند قدمی برای ثبات منطقه و حل معضل جنگ اوکراین و بحران غذا بردارند؟ به عنوان مثال، کشور مصر را در نظر بگیرید؛ مشکل این کشور تنها با اقدامات دولت داخلی قابل حل نیست و می‌دانیم مصر از کشورهای بسیار مهم منطقه است.

دیدگاه ها