آشنایی کامل با باربیکیوی کره ای و فوت و فن پخت و سرو آن

باربیکیوی کره ای در خارج از این کشور

چه طرفدار سادگی سریال‌های کره‌ای باشید و چه هوادار کی‌پاپ، بعید است که هوس یکبار امتحان کردن غذاهای کره‌ای به سرتان نزده باشد. شما تنها نیستید! غذاهای کره‌‎ای اینروزها هواداران بسیاری در سراسر جهان دارند و واقعیت این است که طعم‌شان با ذائقه ما ایرانی‌ها هم سازگار است. این غذاهای آسیایی طرفداران زیادی را به خود جلب کرده‌اند، اما پیدا کردن رستورانی که باربیکیوی کره ای درجه یکی در آن سرو شود آسان نیست. اگر امتحان کردن روش‌های مختلف آشپزی شما را سر ذوق می‌آورد، پیشنهاد می‌کنیم کمی بیشتر درباره این باربیکیو بدانید و خودتان برای درست کردنش دست بکار شوید.

فرهنگ غذایی کره‌ جنوبی بر محوریت انواع گیاهان و ترشیجات قرار داشته و گوشت به طور سنتی ماده اصلی تشکیل دهنده خوراک‌های کره‌ای نبوده است. چرایی این فقر مصرف گوشت به جغرافیای کره باز می‌گردد. قسمت‌های زیادی از مساحت کره جنوبی کوهستانی است و زمین قابل توجهی را برای دامداری در اختیار قرار نمی‌داده است. حتی آن میزان زمین قابل کشت و رویش گیاه نیز برای تولید برنج و سایر گیاهان استفاده می‌شود. در نتیجه، گوشت به طور طبیعی، ماده غذایی بوده که در دسترس نبوده، بسیار گران قیمت بوده و تنها در سفره پادشاهان و اعیان جا داشته است.

غذا در رستوران کره ای
تصویر، میز باربیکیوی کره‌ ای رابا انواع گوشت و اجاقی در وسط نشان می‌دهد.

بعد از تغییر سیاست‌های حاکمان کره جنوبی و روی آوردنشان به تعامل با دنیا و باز کردن درهای کشور رو به اقتصاد آزاد، فرهنگ غذایی کره جنوبی هم دستخوش تغییرات عمیقی شد. همگام با رونق اقتصاد این کشور و تبدیل شدنش به کشوری ثروتمند و مرفه، حالا باربیکیوی کره ای نه فقط داخل مرزهای این کشور؛ بلکه در سراسر دنیا در حال شیوع پیدا کردن است. در واقع، می‌توان اینگونه ادعا کرد که فراوانی گوشت به عنوان اصلی‌ترین ماده غذایی تشکیل دهنده باربیکیو، موجب رونق رستوران‌های کی بی بی (K.B.B) شده است. کره‌ای ها به آماده‌سازی و مصرف غذاهای پر خرج‌تر، جدید، سرشار از گوشت قرمز و ماهی عادت کرده‌اند.

جغرافیای کره همچنان اجازه استقلال در تولید گوشت را نمی‌دهد و گوشت باربیکیوی کره ای از ایالات متحده تامین می‌شود؛ گوشت گاو، خوک، مرغ و حتی غذاهای دریایی در مقادیر بسیار بالا از آمریکا وارد می‌شوند.

اجزای تشکیل‌دهنده باربیکیوی کره ای

رایحه گوشتی که روی ذغال پخته، و طعم دودی به خود گرفته و حسابی چرب شده بنیان باربیکیوی کره ای را تشکیل می‌دهد. بنابراین، هرچند که شما می‌توانید از گزینه‌های تمام گیاهی و گریل سبزیجات هم برای باربیکیو استفاده کرده و آن را تبدیل به دورهمی‌ای وگان کنید، اما طرفداران این مدل بسیار کم هستند. چه بخواهید باربیکیوی کره‌ ای را همراه دوستان و عزیزانتان امتحان کنید و یا یک قدم جلوتر بروید و در مهمانی بعدی همه را به صرف خوراک‌های گوشتی کره‌ای دعوت کنید خوب است اجزای این نوع غذا را بشناسید.

گوشت

باربیکیو کره‌ ای شامل انبوهی از گوشت‌های برش خورده به شیوه‌های خاص است که هم ضخامت متفاوتی دارند و هم به لحاظ روش آماده‌سازی و اینکه متعلق به کدام بخش از بدن حیوان باشند با هم فرق دارند. بعضی از این انواع گوشت باید مزه‌دار شوند و بعضی را می‌توان صرفا با نمک صرف کرد. اما این اطلاعات را از کجا باید دانست؟

از جمله رایج‌ترین انواع پروتئین‌هایی که در باربیکیو کره‌ ای مصرف می‌شود گوشت گاو و خوک است. بسته به اینکه گوشت متعلق به کدام قسمت از بدن حیوان باشد می‌توان آن را صرفا با نمک و ادویه آغشته کرده و گریل کرد، یا اینکه ابتدا مدتی مزه‌دارش کرده و بعد کباب کرد.

در باربیکیوی کره ای مزه گوشت گاو اهمیت زیادی دارد. مانند بسیاری از دیگر انواع روش‌های پخت استیک، برش‌های اصلی گوشت غالبا با کمترین مقدار استفاده از ادویه و نمک، گریل می‌شوند. قسمت‌هایی که به لحاظ بافت سخت‌تر باشند قبل از گریل شدن ابتدا مزه‌دار می‌شوند.

گالبی (Galbi – دنده‌های کوتاه) و بولگوگی (که معمولاً از برش‌های نازک گوشت راسته، دنده یا سینه به دست می‌آید)، رایج‌ترین قسمت‌هایی هستند که مزه‌دار می‌شوند. برای مزه‌دار کردن هر دوی این برش‌ها، از ترکیبی ترش و شیرین استفاده می‌شود که پایه آن را سس سویا می‌سازد. البته ترکیب مرینیت را سبک و حجم آن را کم می‌گیرند تا بر گوشت غلبه نکند. سایر مواد تشکیل‌دهنده این مرینیت عبارت است از نان تست، روغن کنجد، گلابی آسیایی، شکر قهوه ای و میرین ژاپنی (Mirin).

مزه دار کردن گوشت با مرینت کره ای
مزه‌دار کردن بعضی از گوشت‌ها در باربیکیوی کره‌ ای رایج است.

هنگام خرید گوشت گاو برای درست کردن گالبی یا بولگوگی در مهمانی خانگی باربیکیوی کره ای ، دنبال برش‌هایی بگردید که برای گریل کردن در خانه مناسب هستند. مثلا برای گالبی، دنده‌های کوتاهی مناسب است که به شیوه برش طولی فلانکن ( Flunken Cut- اندکی بیشتر از نیم سانت ضخامت با تکه‌ای از استخوان در میان هر برش از گوشت) آماده شده باشند، اما به خاطر داشته باشید که این برش‌ها خیلی سریع کباب می‌شوند و برای اینکه بوی ذغال بگیرند، حرارت باید بسیار بالا باشد، بنابراین نیاز به گریل ذغالی دارید.

اگر دنده‌های کوتاه با برش فلانکن پیدا نکردید، یا اگر تکه‌های ضخیم‌تر گوشت گاو را ترجیح می‌دهید، باز هم می‌توانید گالبی درست کنید. به عنوان نمونه، گالبی را حتی می‌توان از قطعات استیک بدون استخوان تهیه کرد که به شکل نواری برش خورده‌اند.

برای تهیه بولگوگی حواستان باشد که نباید از گریل معمولی برای آن استفاده کنید، مگر اینکه توری کباب‌پزی با قطر حفره‌های کوچک داشته باشید تا از ریختن قطعات خرد شده کوچکتر گوشت به داخل گریل جلوگیری کنید، در غیر این صورت بهتر است بولگوگی را در تابه‌ای روی اجاق گاز خود بپزید.

سِسام (Ssam): کاهو و برگ گیاه پِریلا

سبزیجات پهن برگی که برای پیچیدن گوشت و لقمه کردن آن استفاده می‌شوند سسام نام دارند. در کنار حجم زیاد پروتینی که در چند وعده از طریق مصرف گوشت کبابی به بدن می‌رسد، مصرف سبزیجات راهی است تا نوعی تعادل بین مواد غذایی ایجاد شود.

فینیشینگ‌های سسام

همراه با سِسامجانگ (Ssamjang) و گوشت‌های کبابی، باید انتظار مجموعه‌ای از فینیشینگ‌ها را سر میز داشته باشید که روی لقمه‌هایتان بپاشید. فلفل سبز کره‌ای برش خورده، حبه‌های سیر و پیازچه، همراه با دانه‌های کنجد برشته شده از جمله فینیشینگ‌ها هستند.

سبزیجات در باربیکیوی کره ای
سسام همان کاهو و برگ‌های پریلاست که برای پیچیدن دور گوشت استفاده می‌شود.

بانچان (Banchan)

بانچان اصطلاحی کلی برای مخلفات جانبی کوچکی است که همراه با هر وعده غذایی کره‌ای مصرف می‌شود. این مسئله در مورد باربیکیو هم صادق است؛ به این صورت که برای جلوگیری از خستگی ناشی از خوردن غذای یکنواخت گوشتی، انواع دورچین‌ها را کنار آن سرو می‌کنند تا تنوع ایجاد شود.

بانچان شامل سبزیجات ترشی و تخمیری، از جمله همه انواع کیمچی است. سبزیجات ترشی انداخته مانند شاهی یا اسفناج؛ آنچوی (ماهی کیلکای) خشک سرخ شده و املت رول هم دیگر انواع آن هستند. یک ترفند برای جذاب‌تر کردن مزه گوشت گریل این است که تکه‌های بزرگ کیمچیِ ناپا Napa را هم روی گریل بریزید و همراه گوشت مصرف کنید.

برنج

برنج یکی از اجزای اصلی هر وعده غذایی در کره است. البته در باربیکیو، برخلاف بیشتر وعده‌های غذایی، نقش برنج مکمل است. زیرا در باربیکیو، گوشت است که در کانون توجه قرار می‌گیرد.

نوشیدنی‌ها: آبجو، سوجو (Soju)، مکگئولی (Makgeolli)

با این همه نمک، گرما و گوشتی که موقع صرف باربیکیو سر میز است، برای پایین دادن این حجم سنگین پروتئین نیاز به مقدار زیادی نوشیدنی دارید. از این لحاظ، باربیکیوی کره ای ترکیبی از غذا و بار نوشیدنی است. چون دهان بزاق زیادی ترشح کرده و تشنه می‌شوید، سر کشیدن دو یا سه دور انواع نوشیدنی طبیعی است.

علاوه بر این، عمل نوشیدن در فرهنگ کره، یک فعالیت جمعی است و آداب خاص خود را دارد:

  • قبل از اینکه برای خودتان نوشیدنی بریزید، ابتدا باید برای دیگران بریزید (بر اساس سن و ترتیبات خاص دیگر).
  • اگر میزبان برای شما نوشیدنی می‌ریزد، باید لیوانتان را با دو دست نگه دارید.
  • اگر قرار است همه با هم به سلامتی هم بنوشند، شما نیز باید با آنها هماهنگ باشید.  

باربیکیو همراه با نوشیدنی، سرگرم‌کننده است. البته حواستان باشد چون به دفعات انواع گوشت را برایتان سرو می‌کنند، و شما نیز به دفعات خواهید نوشید، باید محتوا و حجم نوشیدنی مصرفی را بسنجید و سبک نگه دارید.

خورش یا سوپ

در مراسم کباب‌خوری به شیوه کره‌ای، انواع خورش/سوپ نیز حاضر است. معمولا موقعی خورش/ سوپ را صرف می‌کنند که چند دور گوشت گبابی خورده شده باشد و افراد کم‌کم احساس سنگینی کنند.

سوپ سبزیجات کره ای
در باربیکیوی کره‌ای، سر کشیدن سوپ برای کم کردن از سنگینی معده انجام می‌شود.

تجربه باربیکیو کره‌ ای در سه مکان متفاوت

مکان این تجربه‌های سه‌گانه که نقل خواهیم کرد، محله کِی تاون (K-town) شهر نیو مالدِن در انگلستان است. می‌خواهیم ماجرای سه باربیکیوی کره ای را دنبال کنیم که هر کدام سعی می‌کنند برای مشتریانشان محیطی خاص را فراهم کنند. بنابراین، نوع مشتریان، دکوراسیون محل، کیفیت گوشت، آشپزخانه، قیمت و تکنیک‌های آماده‌سازی و برش و نگهداری گوشت، کلاس کاری پیشخدمت‌ها در هر کدام متفاوت است.

حتی اگر کره‌ای نباشید هم از گذراندن زمان در چنین باربیکیویی لذت می‌برید، ولی دانستن نحوه ترکیب گوشت‌ها با چاشنی‌ها و سبزیجات و اینکه از کدام قسمت گوشت، انتظار چه مزه‌ای را می‌توانید داشته باشید نیاز به تجربه دارد. در این قسمت می‌خواهیم راجع به انواع گوشت به کره‌ای، اتیکت خوردن گوشت‌های مختلف و چگونگی سفارش دادن در رستوران باربیکیو صحبت کنیم.

باربیکیوی کره ای سلف سرویسی (بوفه)

حتی در باربیکیوی ارزان قیمت هم گزینه‌ها فراوان است و به چند ده مدل گوشت می‌رسد. از جمله برش‌هایی که از قسمت‌های مختلف گاو آنگوس سیاه (Black Angus) تهیه می‌شود. نقطه تمایز این باربیکیو ادعایی است که مبنی بر سرو گوشت تازه تنها در همان روز دارد. یک موضوع مهم در مورد گوشت باربیکیو هم اینکه هنگام و بعد از برش خوردن گوشت خام تا زمانی که سر میز بیاید، رنگ و مزه آن به سرعت تغییر می‌کند. باربیکیوهایی از این دست ارزان هستند، مثلا با پرداخت حدود ۲۵ دلار می‌توانید هر اندازه که بخواهید گوشت میل کنید.

اینجا آشپز خود شمایید! در باربیکیوی کره ای اجاق کوچکی به شکل فرورفته وسط میز کار گذاشته شده است تا انواع گوشت‌هایی را که به ترتیب سر میز می‌آورند به اندازه دلخواه گریل کرده و میل کنید.

باربیکیوی کره ای سلف سرویس
باربیکیوی کره‌ ای سلف سرویس یا بوفه ارزان‌ترین مدل است.

برش‌های گوشت عموما بسیار نازک هستند، بنابراین اگر حواستان نباشد خیلی سریع بیش از حد می‌پزند و سفت می‌شوند. میزان آبدار و نرم بودن گوشت بسته به سلیقه خودتان است. چیزی که لذت این نوع باربیکیو را دو چندان می‌کند گزینه‌های بسیار زیادی است که برای ترکیب مزه انواع گوشت‌ها با چاشنی‌ها و سس‌های دورچین دارید.

انواع اتیکت‌های رفتاری در باربیکیوی کره ای

هنگام حضور در مراسم صرف غذا در کره جنوبی، سن افراد و مهمان یا میزبان بودنشان باعث می‌شود تا رفتارهای خاصی سر میز انجام شود که مشابه قوانین غذا خوردن در رستوران کره‌ای است. این اتیکت‌ها خودش را هنگام ریختن و صرف نوشیدنی، آماده کردن باربیکیو و تقسیم آن بین افراد سر میز، و در قالب کلمات و اصطلاحات خاص برای خطاب کردن افراد نشان می‌دهد.

اولین اتیکت در مورد نوشیدنی است. در یک جمع، جوان‌ترین فرد از نظر سنی وظیفه دارد تا برای باقی میهمانان نوشیدنی بریزد. نوشیدنی رایج نوعی نوشیدنی الکی سنتی کره‌ای است که عموما از برنج تهیه می‌شود. شیوه صحیح نگاه داشتن لیوان از طرف مهمانان آن است که دستهایشان را دو طرف لیوان بگیرند و به حالت درخواست برای نوشیدنی نگه دارند تا میزبان لیوانشان را پر کند.

البته، در صورتی که مهمانان بزرگتر از میزبان باشند، میزبانی که نوشیدنی می‌ریزد باید با خم کردن سر و دست و چشم دوختن به پایین و تواضع این کار را انجام بدهد. هرچند در تعاملات جوانان با همدیگر این شیوه فرق دارد و بسته به فاصله افراد از هم نحوه ریختن هم می‌تواند غیررسمی‌تر باشد.

اما اگر فردی که نوشیدنی را تقسیم می‌کند، نسبت به بقیه بزرگتر باشد، این مهمان است که باید مودبانه با خم کردن سر و جلو گرفتن لیوان از او تقاضا کند. کره‌ای ها قبل از نوشیدن اصطلاح  jjan را استفاده می‌کنند که معادل «به سلامتی» است. باز هم فردی که جوان‌تر است هنگام نوشیدن رویش را از دیگران برمی‌گرداند، زیرا در فرهنگ سنتی کره اگر شخص این کار را انجام ندهد نشانه بی‌احترامی به بزرگترها و گستاخی او در نگاه کردن به دیگران است.

نوشیدنی در باربیکیوی کره ای
نوشیدنی در فرهنگ غذایی کره‌ای، بهانه‌ای برای معاشرت بیشتر است.

از اصطلاحات مورد استفاده کره‌ای‌ها هنگام حضور با دوستان در باربیکیو می‌توان به دُونگزانگ dongsaeng اشاره داشت، یعنی برادر کوچک که برای اشاره به خواهر یا برادر کوچکتر دوست و یا هر شخص کوچکتر به طور کلی هم استفاده می‌شود. برای خطاب کردن افراد دیگری که سن‌شان از شما بالاتر است (اگر گوینده مرد باشد)، از کلمه هیُونگ hyung استفاده می‌شود. در عین حال، کلمه دونگزانگ در صورتی که توسط زنان نسبت به مردان سر میز استفاده شود معنی چندان مثبتی ندارد. زنان یا دقیق‌تر دختران جوان، خطاب به مردی که میزبانی را به عهده دارد از کلمه اُپّا oppa استفاده می‌کنند که دلالت بر خوش‌مشربی و جنتلمن بودن او می‌کند. دوستان متولد یک سال هم چینگو chingu نامیده می‌شوند.

اتیکت دیگر در مورد این است که چه کسی وظیفه آماده کردن و پختن گوشت را به عهده دارد. کار پخت گوشت‌ها با استفاده از انبرک برای برگرداندن و قیچی مخصوص برش گوشت به قطعات مختلف انجام می‌شود. باز هم در یک جمع، فرد جوان‌تر باید به رسم ادب و نشانه توجه به مهمان‌ها کار برگرداندن گوشت‌ها و آماده کردنشان را برای هر نفر به عهده بگیرد. این کار نیاز به مهارت و سرعت و دقت دارد، زیرا ورقه‌های نازک و چربی‌دار گوشت خوک خیلی سریع آب می‌شوند.

روش صحیح پخت گوشت این است که هر طرف را یک بار برگردانید. اما در باربیکیوی کره ای می‌توان از پیشخدمت نیز درخواست کرد تا نظارت بر آماده‌سازی گوشت را انجام بدهد. سیستمی که به این منظور در نظر گرفته شده ساده است. کافی است زنگی را که گوشه میز و مقابلتان قرار دارد فشار بدهید تا شماره میز شما، روی شمارشگر مخصوصی روشن شود و پیشخدمت به سمت شما بیاید.

همچنین برای صدا زدن پیشخدمت از کلمه یُوگیُو yeogiyo استفاده می‌شود، یعنی«ببخشید، یک لحظه تشریف بیارید اینجا»، اما حالت نادوستانه‌تری که از طرف مشتریان ناراضی از تاخیر یا سرویس استفاده می‌شود، جُوگیُو یا چُوگیُو jeogiyo است که معادل «هی با تو هستم، یه سر بیا اینجا» معنی می‌دهد.

سرو غذای کره ای
در رستوران باربیکیوی کره‌ ای می‌توانید از پیشخدمت هم درخواست کنید تا گوشت را بپزد.

برای خوردن گوشت به سه شکل می‌توانید عمل کنید. مثلا با استفاده از چاپ‌استیک و به صورت ساده، یا با آغشته کردن گوشت به انواع سس‌ها و چاشنی‌ها، و یا همراه با مقداری کیمچی یا هر سبزی و ترشی دیگری. روش چهارم، خوردن گوشت و سالاد با هم است. در این روش، چند تکه گوشت را روی یک دسته سبزیجات خام چیده و سپس با کمک چاپستیک هر تکه را همراه مقداری سبزی لای برگ‌های کاهو یا پریلا ریخته و لقمه می‌کنند.

گذشته از برگ کاهو و پریلا، ممکن است چیزی مشابه کاغذ روغنی را هم مشاهده کنید که به شکل دایره‌ای برش خورده است. اینها در واقع کاغذ برنجی هستند که مانند سبزی از آنها هم برای پیچیدن گوشت استفاده می‌کنند. کره‌ای‌ها حتی ترب سفید را نیز به دایره‌های بسیار نازک برش زده و برای استفاده جهت ساخت لقمه به کار می‌برند.  

باربیکیویِ ترکیبیِ بار و باربیکیو

تفاوت این مکان با قبلی در این است که بار و باربیکیو کنار هم در فضایی بزرگ و مدرن قرار دارند. همه نوع گوشتی در آن پیدا می‌شود و به یک نسبت، برای غذا خوردن با خانواده و دوستان هر دو مناسب است. کیفیت گوشت ارائه شده در این مکان باکیفیت‌تر از باربیکیوی بوفه‌ای است. گوشت را از چند شرکت مختلف تهیه می‌کنند و افراد مسئول برش زدن قطعات مختلف گوشت، به یکدستی و ارائه گوشتی با ابعاد و ضخامت یکسان توجه دارند. هرچه باشد زیبایی یکی از اصول آشپزی کره‌ای است.

در این نوع باربیکیو می‌توانید نسخه‌های مختلفی از یک برش یکسان را ببینید. به عنوان مثال، هم شکل ساده و هم شکل اسپایسی گوشت‌ها یافت می‌شوند. می‌‎توانید انتظار ابتکارات خاصی مثل فوندوی پنیر را هم کنار غذا داشته باشید. آغشته کردن تکه‌های گوشت با فوندوی پنیر ابتکاری مدرن است که به مذاق خوش می‌آید.

گوشت مزه دار کره ای
در باربیکیوی کره‌ ای ترکیبی، باربیکیو و بار کنار هم قرار دارند.

از آیتم‌های دیگر، بولگوگی یا «گوشت آتشین»، برش‌هایی نازک و مزه‌دار شده، اغلب از گوشت گاو است که آن را روی باربیکیو کباب می‌کنند. همراه کردنش با تخم مرغ آب‌پزی که زرده آن به صورت پوره عرضه می‌شود ترکیب جالبی است. می‌توانید با چاپستیک یک تکه از بولگوگی را با مقداری زرده تخم‌مرغ بردارید و بخورید.

بعد از این ضیافتِ گوشتی یک کاسه سوپ سر بکشید و نگران صدای هورت کشیدن هم نباشید. زیرا در فرهنگ غذایی کره هورت کشیدن سوپ و خورش بی‌ادبی تلقی نمی‌شود. همچنین انجام بازی‌هایی مثل تایتانیک (Titanic) سر میز بین دوستان رایج است.

باربیکیوی لوکس کره‌ای  

سومین تجربه، مربوط به باربیکیویی باکلاس است که زنان پیشخدمتش، لباس سنتی کره‌ای به تن و آرایش مو و صورت قدیمی دارند. سرآشپزها لباس مخصوص به تن می‌کنند و تفاوت عمده‌شان با دیگر مکان‌ها، علاوه بر قیمت بالاتر چند صد دلاری و دکور شیک‌تر و گلدان‌های گل ارکیده، گوشت تازه تازه است. منظور از تازگی، حفظ درجه حرارت یکنواخت در محیط برش زدن گوشت است تا از کیفیت یکسان رنگ، مزه و طعم گوشت برای همه اطمینان حاصل شود.

در رستوران‌های لاکچری انواع اختصاصی برش گوشت را می‌توان دید. مثلا برشی به نام Flower Meat را در نظر بگیرید. این گوشت، رگه‌های چربی متوازنی دارد که ظاهری مثل سنگ مرمری بی‌نقص به آن می‌بخشد. هرچند عمده گوشت مصرفی در باربیکیو گوشت قرمز است، اما در اصل محدودیتی برای سرو گوشت دریایی وجود ندارد.

باربیکیو کره ای لوکس
رستوران‌های لوکس باربیکیو کره‌ای، دقت خاصی در برش زدن گوشت و تزیین آن دارند.

تکه‌های سفید گوشت ماهی سی بس (Seabass) روی سطحی پوشیده از پیاز سفید حلقه شده سرو می‌شود و سس تند قرمز فلفل را هم روی آن پخش می‌کنند که طرفداران خاصی دارد. البته پخت ماهی در آشپزخانه انجام می‌شود و آن را آماده سر میز می‌آورند. بدون هر نوع استخوان و یا تیغ. طبق اتیکت خوردن غذا در رستوران کره‌ای، گوشت مرمری کبابی را لای سبزیجات و برگ کاهو پیچیده و یک باره داخل دهان می گذارند. سوپی که در این رستوران شیک سرو می‌شود هم مفصل‌تر از قبلی است. اساسا نوعی کاسرول از حیوانات دریایی، همراه رشته و سبزیجات به اضافه رب و ادویه‌جات است. از جمله جانورانی که در این سوپ پیدا می‌کنید، اختاپوس، خرچنگ، صدف و ماهی است.

باربیکیو کره ای در آمریکا: تجربه‌ای ترکیبی

به لحاظ چیدمان مکان، رستوران باربیکیوی کره ای در آمریکا می‌تواند معماری و مبلمانی شبیه نیمکت‌های یُغور با روکش‌های قرمز و قهوه‌ایِ چرم مصنوعی داشته باشد تا دو یا سه نفر در هر نیمکت، کنار هم دور یک میز مستطیل شکل بنشینند. قبل از خوردن باربیکیو،  Jalmukesumneda می‌گویند یعنی «من می‌خواهم امروز خوب غذا بخورم». اگر بخواهید سالاد را هم همراه باربیکیوی میل کنید، بایستی مقداری از آن را با چاپستیک برداشته و در ظرفتان بریزید. سپس روی بستر شکل گرفته از سالاد، چند تکه گوشت کبابی قرار بدهید و آن را همراه با کاغذ برنجی با چاپستیک برداشته و میل کنید.

از آنجا که در آمریکا آزادی در همه چیز و از جمله صرف غذا به شیوه ابداعی شخصی هم وجود دارد، تغییر اتیکت غذای معمول در کشورهای مبدا نیز رایج است. مثلا، می توانید سالاد سبزیجات را با ترشی خیار یا کیمچی هم ترکیب کنید. در واقع وجود سبزیجات و سالاد کنار گوشت، انتخابی سالمتر برای کسانی است که دغدغه کاهش وزن یا چاق نشدن را دارند. بانچان‌های کنار غذا یک جورهایی مجانی هستند و جز غذا حساب می‌شوند، نه آپشنی اضافه و امکان متعادل‌سازی انواع طعم‌های موجود سر میز را فراهم می‌کنند.

در مورد سس‌ها، از سس سویا که محبوب‌ترین و واجب‌ترین آیتم سر میز غذای کره‌ای است گرفته، تا سس روغن کنجد و حتی نمکِ چایِ سبز پیدا می‌شود. همچنین، گوشت ها هم با سس‌ها و چاشنی‌های مختلفی مزه‌دار می‌شوند. به عنوان نمونه، گوشت شکم خوک به صورت ساده، مزه‌دار شده با میسو (Miso)، خوابانده شده در مزه سیر، از جمله این مرینیت‌ها هستند.

باربیکیوی کره ای در امریکا
باربیکیوی کره‌ ای در آمریکا می‌تواند دستورالعمل مصرف متفاوتی داشته باشد.

به طور کلی، در باربیکیوی کره ای تلاش می‌شود تا گوشت تا حد ممکن آبدار و ترد باشد، بنابراین نهایتا یک الی دو بار آن را روی حرارت برمی‌گردانند. وقتی گوشت شروع به پس دادن چربی می‌کند، زمان مناسب برگرداندن فرا رسیده است، اصطلاحا در این موقع می‌گویند وقتی اشک گوشت درآمد آن را برگردانید. همچنین بعضی از انواع گوشت مانند گوشت شکم خوک بهتر است بدون سس خاصی و صرفا با افزودن نمک مصرف شود، زیرا سس در این مورد مزه اصلی گوشت را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

حتی امعا و احشای حیوانات نیز در باربیکیو کره ای جای دارند و این از یک عادت قدیمی و رایج غذایی در آسیا برمی‌آید که خوردن روده بزرگ و کوچک در آن رایج است. تازه خوردن استخوان سر میز هم عادی است. همینطور از جمله اتیکت‌های صرف غذا در باربیکیوی کره‌ ای این است که اگر میزبان مرد است و خانم‌هایی در جمع حضور دارند، او میزبانی را به عهده بگیرد. یعنی کار نظارت بر پخت گوشت و تقسیم کردنش را بین افراد انجام بدهد، چون میزبانی توسط زنان معمول نیست.

در حین صرف باربیکیو ممکن است که سینی یا توری‌ای که روی اجاق قرار دارد به مرور سیاه و چرب شود، می‌توانید از پیشخدمت تقاضا کنید تا یکی تمیزش را بیاورد. هنگام پختن گوشت و میزبانی، از چنگک به نحوی استفاده کنید که وقتی خواستید گوشت را با قیچی برش بزنید، آن را در فاصله مناسب از روی باربیکیو نگه داشته و از پایین شروع به قطعه قطعه کردنش کنید.

اشتباهاتی که نباید هنگام حضور در باربیکیوی کره ای مرتکب شوید:

  • سوختن یا خشک شدن گوشت‌ها به علت اینکه کسی حواسش به آنها نیست. یک نفر باید همیشه یک چشم به گوشت داشته باشد.
  • عوض نکردن سینی یا توری. هر گاه توری یا سینی باربیکیو سیاه شد حتما درخواست کنید تا عوضش کنند.
  • اگر  دورچین برایتان نیاوردند حتما تقاضا کنید تا بیاورند، چون دورچین‌ها جز غذای اصلی هستند.

غذا خوردن در باربیکیوهای ارزان‌تر کره‌ای هم ممکن است، اما باید انتظار چیزهایی مثل کیفیت پایین‌تر غذا، چربی بیشتر روی تکه‌های گوشت، ضخامت کم تکه‌های گوشت و تنوع پایین انواع گوشت سرو شده را داشته باشید. تازه بعید نیست گوشت یخی برای شما بیاورند که خب نیازی به توضیح ندارد!

فرهنگ غذایی آسیا ؛ قصه رنگ‌ها و طعم‌ها

فرهنگ غذای آسیایی

فرقی نمی‌کند به کجا سفر کنید! از چین گرفته تا پاریس یا ونکور، می‌توانید رد پای فرهنگ غذایی آسیا را مشاهده کنید. آشپزی آسیایی به مرزهای این قاره محدود نمی‌شود؛ فرهنگ غذایی شرقی‌ها، سال‌هاست که از کشورهایشان عبور کرده و تحسین صاحبان فرهنگ‌های غذایی دیگر را برانگیخته است. اما این فرهنگ غذایی که در سراسر جهان هواداران فراوانی را به خود جلب کرده، از کجا آماده و چطور تکامل پیدا کرده است؟

آشپزی آسیایی و بازی با ادویه‌ها و رنگ‌ها

آسیا قاره‌ای بزرگ و متنوع است؛ این منطقه که از غرب به ترکیه، از شرق شامل ژاپن و از شمال به قزاقستان و مغولستان و در جنوب به جزایر اندونزی و تیمور شرقی محدود می‌شود، سنت‌های آشپزی متنوعی هم دارد.

درست است که غذاهای آسیایی و ویژگی‌های فرهنگ غذایی آسیایی در سراسر منطقه آسیا متفاوت است اما اشتراکاتی هم دارد. به عنوان مثال در شمال شرق آسیا، برنج غذای اصلی است و نودل جزو غذاهایی است که بسیار مصرف می‌شود.

از طرف دیگر در آشپزی آسیایی، تهیه مخلفات غذا که اغلب با سس‌ها و ادویه‌های خاص آماده می‌شوند بسیار رایج است. غذاهای آسیایی علاوه بر مجموعه‌ای از طعم‌ها از شیرین، تند و شور تا ترش، دارای رایحه‌ها و رنگ‌های متنوعی هم هستند.

روش‌های غذا خوردن در آسیا را هم می‌توان به دو روش اصلی تقسیم کرد:

  • فرهنگ چاپستیک و قاشق در شمال شرق آسیا
  • فرهنگ با دست غذا خوردن در غرب آسیا

اما در این میان فرهنگ قاشق و چنگال با گذر زمان از آسیای جنوب شرقی توسعه و به باقی کشورهای این منطقه راه یافت. با در نظر گرفتن این موضوع، می‌توان گفت که سنت‌های آشپزی آسیا به طور قابل‌توجهی پویا و متنوع هستند و این ویژگی‌ها همان چیزی است که آسیا و غذاهای آن را تعریف می‌کند.

مواد اصلی غذاهای آسیایی و آشپزی آسیایی
برنج، گندم، ارزن و جو بخش اصلی غذاهای آسیایی را شامل می‌شود.

ترکیبات اصلی غذاهای آسیایی

نان غذای اصلی و معروف نواحی غربی آسیاست؛ در حالی که در نواحی شرقی این قاره، برنج این جایگاه را به خود اختصاص داده است. حتی در زبان ژاپنی، اصطلاح «خوردن برنج» مترادف با «غذا خوردن» است.

گندم غذای اصلی مردم آسیا

یکی از دلایلی که گندم در نواحی غربی آسیا بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد، این است که در غرب هند و مثلا اکثر کشورهای عربی و ایران و دورتر از آن، گندم یک ماده غذایی مهم بوده و هست و همه مردم آن مناطق، گندم را آسیاب می‌کنند تا آرد به دست بیاورند و بتوانند با پختن آن شکل‌های متنوع غذایی را برای تامین نیاز تغذیه‌ای خود ایجاد کنند.

اما اصلی‌ترین استفاده‌ای که از آرد در غرب آسیا می‌شود تهیه نان در شکل‌های مختلف است اما در مرکز و شمال غربی هند، مردم آرد گندم را بدون خمیر مایه به چاپاتی تبدیل می‌کنند. در مقابل، در تمام قسمت‌های دیگر آسیا یعنی در شرق و هند شرقی، غذای اصلی مردم برنج است و غلات کامل هم بدون آن‌که به آرد تبدیل شوند معمولا برای خوردن به صورت آب‌پز یا بخارپز استفاده می‌شود.

برنج دومین غذای اصلی مردم آسیا

درست است که در قاره آسیا تقریبا در همه جایش گندم غذای اصلی است اما مردمانی هستند که برنج غذاهای اصلی آنهاست. به طور کلی باید گفت انواع غذاهای اصلی مردم در سراسر دنیا از جمله آسیا ارتباط تنگاتنگی با محیطی که در آن زندگی می‌کنند و تاریخچه‌شان دارد و مثلا گندم، نماد اصلی غذای شرق و غرب آسیاست.

جو و ارزن ماده اصلی غذایی مردم شمال شرق آسیا

جو هم درست مثل گندم از جمله مواد غذایی باستانی در تمدن شمال شرقی غرب آسیاست و انواع جو مناسب برای آب‌وهوای سرد هم‌چنان در ارتفاعات تبت، غذای اصلی مردم این منطقه است.

در حالی که در تمدن غرب آسیا، جو در مرکزیت مواد غذایی مردم قرار داشته است، در شرق آسیا یعنی در شمال چین، گندم غذای اصلی بوده و در آنجا با گندم نوعی نان بخارپز به نام «منتو» یا غذایی دیگر با رشته‌های گندم به اسم نودل درست می‌کردند.

ارزن‌های مختلف از جمله ارزن سورگوم، ارزن پروسو و مشابه آنها هم از هند باستان به آسیای شرقی وارد شدند، این ماده غذایی مدت‌ها پیش از طریق کوه‌های شمالی آسیای جنوب شرقی راه‌شان را به سمت شرق آسیا باز کردند و در نهایت به شمال چین رسیدند.

در فرهنگ باستانی چین که در امتداد رود زرد در شمال چین به وجود آمده است، ارزن به عنوان اصلی‌ترین ماده غذایی شناخته می‌شود. با این حال، کره شمالی که یک منطقه باستانیِ ارزن‌خوار شناخته می‌شود، بعدها با توسعه فرهنگ‌هایی که غذاهای اصلی آنها گندم، جو و برنج بود از باقی کشورهای ارزن‌خوار پیشی گرفت و در حال حاضر، ارزن تنها غذای اصلی کره شمالی است.

در هند، ارزن را به طور معمول آسیاب می‌کنند و با آن چاپاتی می‌پزند. در شمال چین هم معمولا آن را آسیاب می‌کنند، به شکل توپ در می‌آورند و برای مصرف بخارپز می‌کنند، یا در غیر این صورت غلات کامل را به صورت آب‌پز می‌جوشانند و می‌خورند.

در آسیای جنوب شرقی علاوه بر تمام مواردی که در بالا به آن اشاره کردیم، محصولات زراعی دیگر با ماندگاری بالا مثل سیب زمینی، موز و سایر محصولات غذایی جایگاه خاص داشتند اما ویژگی این محصولات غذایی این بود که به عنوان بذر کاشته نمی‌شوند بلکه به روش پیوند کشت می‌شوند.

جایگاه لبنیات در آسیا

نکته‌ای که در مورد پروتئین‌های حیوانی در آسیا باید به آن اشاره کرد، استفاده از شیر حیوانات اهلی است. در مغولستان در شمال آسیا، آسیای مرکزی، و از هند به سمت غرب، شیرِ لبنی از انواع دام‌های خانگی تهیه و به ماست، کره، پنیر و سایر مواد لبنی تبدیل می‌شدند.

با این حال در کشورهای چین، کره، ژاپن و آسیای جنوب شرقی استفاده از شیر خیلی رایج نیست. در عوض، این مناطق که ذاتا دامپروری هم نداشتند غذاهای تخمیری جایگزین غذاهای لبنی بودند. و غذاهای تخمیری مثل سس سویا و خمیر دانه سویا که منبع خوبی برای پروتئین هستند در این کشورها، جایگزین پروئتین حیوانی در زندگی روزمره مردم این منطقه شده است.

دین و رژیم غذایی آسیا
برای هندوها، گاو مقدس است و آنها از مصرف غذاهای حاوی گوشت گاو یا مشتقات آن اجتناب می‌کنند.

دین و رژیم غذایی در آسیا

غذاهایی که در بین اقوام مختلف آسیایی مصرف می‌شود، ریشه مذهبی دارند مثلا مسلمانان گوشت خوک نمی‌خورند و فقط در صورتی گوشت حیوانات حلال گوشت را مصرف می‌کنند که در شرایط اسلامی ذبح شده باشند.

از طرف دیگر هم نهمین ماه تقویم اسلامی، ماه روزه است و مسلمانان در طول آن ماه ساعات طولانی از روز، از خوردن و آشامیدن خودداری می‌کنند.

برای هندوها هم که قوم بزرگی در آسیا محسوب می‌شوند، گاو مقدس و خوردن گوشتش ممنوع است به طوری که بسیاری از هندوها فراتر رفته و به دلایل مذهبی گیاهخوار هستند.

در ژاپن بخاطر نفوذ عقاید بودایی، کشتار حیوانات و متعاقب آن خوردن گوشت تا اواخر قرن نوزدهم رایج نبود.

در چین، نفوذ تائوئیسم باعث شده غذا راهی برای زندگی طولانی باشد. بنابراین غذا فقط برای سیر شدن نیست بلکه به عنوان دارو تلقی و همه غذاها بر اساس خواص دارویی‌شان طبقه‌بندی می‌شوند، مثلا می‌گویند بادمجان از نظر دارویی در خنک کردن خون موثر است؛ بنابراین برای افراد مبتلا به فشار خون بسیار خوب است. از طرف دیگر زنجبیل، خون را گرم می‌کند و در نتیجه برای افراد مبتلا به کم خونی مفید است. به این ترتیب در بخش‌هایی از آسیا، مردم معتقدند که باید از طریق غذا به دنبال ایجاد تعادل در وضعیت بدنشان باشند.

غذاهای ژاپنی و آشپزی آسیایی
برای مردم ژاپن معمولا خوردن مواد تازه و فصلی بسیار مهم است.

سلامت در غذاهای آسیایی

یک وعده غذایی رایج در فرهنگ غذایی چینی معمولا از دو جزء کلی تشکیل شده است: یک جز شامل منابع کربوهیدرات یا نشاسته است که معمولا شامل برنج، رشته فرنگی یا نان‌‌های بخارپز و جزء دوم شامل غذاهای همراه با سبزیجات، ماهی یا گوشت می‌شود.

در فرهنگ سنتی چین، اضافه وزن نشانه رفاه بوده است، چون فقط افراد ثروتمند چین بودند که می‌توانستند غذاهای غنی از قند و چربی بخرند و بخورند. اما نزدیک به قرن بیستم، با افزایش سطح درآمد، مصرف گوشت، چربی و شکر در بین کل مردم این کشور افزایش یافت و اکنون در چین، تعداد افراد مبتلا به بیماری‌های مرتبط با تغذیه مانند چاقی به طور چشمگیری افزایش یافته است.

طرفداران سلامت در چین، غذاهای غربی و فست فودها را مقصر می‌دانند. اکنون گیاهخواری در چین توسط بخش نسبتا کمی از جمعیت رعایت می‌شود و بیشتر گیاهخواران چینی بودایی هستند.

در مقایسه با غذاهای چینی، ژاپنی‌ها روی معده سبک‌تر و در نتیجه سالم‌تر بسیار حساس هستند. غذاهای چینی معمولا چرب هستند و برخی از اقلام اصلی غذایی‌شان مثل برنج و رشته فرنگی هم کربوهیدرات بالایی دارند؛ اما ژاپنی‌ها برنج‌های دانه درشت و رشته‌های نودل را در وعده‌های متفاوت‌شان می‌خورند و وعده غذایی ژاپنی‌ها بر خلاف چینی‌ها معمولا خام و نپخته است.

وعده غذایی کره‌ای‌ها با پروتئین کبابی، برنج و بسیاری از سبزیجات تخمیری مختلف مانند کیمچی و خمیر میسو متعادل می‌شود. کیمچی و کلم ترشی در فرهنگ غذای کره‌ای غذاهایی نمادین هستند که سرشار از مواد معدنی، ویتامین‌ها و بدون چربی و مهمتر از همه مملو از پروبیوتیک‌ها هستند.

علاوه بر این، کره‌ای‌ها حتی یک رژیم غذایی مخصوص به خود به نام (K-diet) یا رژیم غذایی K دارند که در سراسر جهان شناخته شده است. جنبه‌های اصلی این رژیم شامل مصرف نسبتا زیاد سبزیجات، مصرف متوسط ​​حبوبات و ماهی و مصرف کم گوشت قرمز است.

میانگین امید به زندگی در کره بیش از ۸۰ سال است و محققان معتقدند که دلیل این میانگین امید به زندگی بالا بخاطر مصرف منظم سبزیجات و انواع نمک مورد استفاده در غذاهای کره‌ای است.

کره‌ای‌ها از نمک‌های تصفیه نشده، پخته شده یا تخمیر شده استفاده می‌کنند که اثرات سلامتی متفاوتی در مقایسه با نمک تصفیه شده دارد. واضح است که کشور کره از نظر سلامت غذاها و سبک زندگی نسبت به ژاپن و چین برتری دارد.

فرهنگ غذایی آسیا
مردمان مختلف آسیا هر کدام غذاهای قومی خود را از طریق تعامل تاریخی محیط و فرهنگ توسعه داده‌اند.

تقسیم بندی فرهنگ‌های غذایی آسیا

فرهنگ‌های غذایی آسیا را هم می‌توان از منظر منطقه‌ای یعنی جهات جغرافیایی تقسیم‌بندی و هم می‌توان با در نظر گرفتن تمدن‌های اصلی آسیایی تقسیم‌بندی کرد.

تقسیم‌بندی فرهنگ غذای آسیایی برحسب تقسیم‌بندی‌های جغرافیایی:

غذاهای شمال آسیا: غذاهای روسی

غذاهای آسیای شرقی: غذاهای چینی، غذاهای تایوانی، غذای ژاپنی، غذاهای کره شمالی، غذاهای کره جنوبی و غذاهای مغولی

غذاهای جنوب آسیا: غذاهای هندی، غذاهای پاکستانی، غذاهای بنگلادشی، غذاهای نپالی و غذاهای افغانی

غذاهای جنوب شرقی آسیا: غذاهای تایلندی، غذاهای مالزیایی، غذاهای سنگاپور، غذاهای فیلیپینی، غذاهای ویتنامی، غذاهای اندونزیایی، غذاهای کامبوجd و غذاهای برمه‌ای

غذاهای غرب آسیا: غذاهای عربی، غذاهای یهودی، غذاهای بین‌النهرینی، غذاهای ایرانی و غذاهای ترکی

سه فرهنگ غذایی اصلی آسیا

مردمان مختلف آسیا هر کدام غذاهای قومی خود را از طریق تعامل تاریخی محیط و فرهنگ توسعه دادند. با این حال، تمدن‌های عمده‌ای که در آسیا ظاهر شده‌اند، هر یک بر زندگی غذایی مردم این قاره تاثیر گذاشته‌اند.

می‌توان فرهنگ غذایی آسیا را به سه تمدن اصلی یعنی ایرانی عربی، هندی و چینی تقسیم کرد.

فرهنگ غذایی ایرانی عربی

از نظر تاریخی، ساختار غذایی تمدن ایرانی عربی با روش‌های آشپزی که در ایران باستان ابداع شده بود و توسط ایران در زمان سلسله ساسانی پیش برده شده، آغاز شده و شکل گرفته است؛ و با آمدن اسلام، آداب و رسوم غذایی اعراب به فرهنگ ایرانی اضافه شد و با رشد امپراتوری ترکیه، روش‌های آشپزی ترکی هم در سنت آشپزی ایرانی گنجانده شد.

در مناطق تحت پوشش این تمدن غذایی، نان همیشه رواج داشته اما در مناسبت‌هایی خاص یا در میان طبقات بالا، غذای برنجی به نام پیلو (همان پلوی خودمان) اغلب سرو می‌شده است. مهمترین گوشت هم در میان اقوام آسیایی گوشت گوسفندی بوده و غذای معروف این منطقه کباب است که از آشپزی ترکی نشات گرفته است.

ویژگی دیگر فرهنگ غذایی این منطقه، استفاده فراوان از فلفل تند، میخک و سایر ادویه‌های قوی است. از آن‌جایی که این منطقه، یک منطقه اسلامی است، مصرف گوشت خوک ممنوع و سایر مقررات غذایی اسلامی بر عادات غذایی ساکنان این منطقه حاکم است. با گسترش فرهنگ عرب به شمال آفریقا، شیوه‌های آشپزی تمدن ایرانی عربی به این مناطق هم گسترش یافت.

و در همان زمان، گسترش امپراتوری ترکیه نفوذ خود را تا شبه جزیره بالکان، سواحل دریای سیاه و یونان رساند.

فرهنگ غذای آسیایی و آشپزی آسیایی
اصلی‌ترین فرهنگ‌های غذایی آسیایی شامل فرهنگ غذایی ایرانی عربی، چینی و هندی است.

فرهنگ غذایی هندی

یکی از ویژگی‌های آشپزی در تمدن هند، استفاده روزانه از ادویه کاری در وعده‌های غذایی‌شان بوده است. در این کشور هم با نفوذ مذهب هندو، از گاوها فقط برای شیرشان استفاده می‌شود نه برای گوشت.

علاوه بر برنج، چاپاتی تهیه شده از گندم یا جو هم جز اصلی رژیم غذایی این منطقه است و لوبیا هم نقش مهمی در وعده‌های غذایی مردم هند دارد.

فرهنگ غذایی چینی

در تمدن چین، گوشت خوک اغلب استفاده می‌شود و به طور سنتی، چینی‌ها از شیر حیوانات اهلی خود استفاده نمی‌کنند. چینی‌ها همچنین دانه سویای تخمیر شده را عمدتا به شکل خمیر یا مایع، به عنوان چاشنی آماده برای سفره غذایشان تولید کرده و مصرف می‌کنند.

ویژگی‌های اصلی غذاهای چینی، استفاده زیاد روغن و چربی در پخت‌وپز است. استفاده از مواد غذایی خشک شده و کنسرو شده هم بخش مهمی از فرهنگ غذایی چین است.

به طور کلی ادویه‌ها و چاشنی‌ها در این فرهنگ غذایی چیزی فراتر از مواد غذایی صرف هستند، آنها به عنوان دارو برای طول عمر در آشپزی این منطقه اهمیت زیادی دارند. همان‌طور که قبلا ذکر شد، استفاده از چاپستیک و کاسه‌های کوچک و تکی هم از ویژگی‌های غذایی حوزه فرهنگی چین است.

منطقه خشکی که از آسیای مرکزی تا دریای خزر امتداد دارد، نه تنها محل تلاقی فرهنگ، بلکه محل تلاقی آشپزی هم بوده است. در واحه‌های مغولستان تا سین کیانگ هم، آشپزی چینی جای خود را باز کرده است. این در حالی است که غذاهای هندی به شمال غربی آسیا نفوذ کرده و سرانجام به پاکستان و سپس به افغانستان رسیده و در آنجا با غذاها و روش‌های تهیه فرهنگ ایرانی عربی تلفیق شده و با آنها درآمیخته است.

نویسنده

حبیبه مجیدی

مترجمی بودم که دوست داشت روزنامه‌نگار باشد؛ روزنامه‌نگاری شدم که به دنیای روابط عمومی آنلاین کشیده شد و در نهایت نویسنده‌ای شدم تا همچنان بیاموزم.

بیشتر بخوانید

روش‌های پایین آوردن تب در خانه

پایین آوردن تب در خانه

در زمستان که سرماخوردگی و آنفولانزا به اوج خود می‌رسد، خیلی از ماها با تب و لرز دست‌وپنجه نرم می‌کنیم. همان زمانی که احساس می‌کنیم بدنمان در حال سوختن یا گُرگرفتن است، دهانمان خشک شده، به لرز افتاده‌ایم و عرق می‌کنیم، نبضمان تندتر می‌زند و نفسمان تنگ شده است، درحقیقت داریم تب را تجربه می‌کنیم. همه ما حداقل یکبار در طول زندگی‌مان به تب مبتلا شده‌ایم و تلاش کردیم تا خودمان با استفاده از روش‌های پایین آوردن تب به مبارزه با آن برویم. در ادامه همراه باشید تا با روش‌های پایین آوردن تب در خانه آشنا شوید.

بسیاری از ما فکر می‌کنیم که تب نشانه یک بیماری سخت است اما این چنین نیست. درست است که تب به خاطر وجود عفونت یا ویروس در بدن خودش را نشان می‌دهد ولی بعضی بیماری‌ها مثل مننژیت، تب خیلی خفیفی دارند؛ در صورتی که بیماری خطرناکی محسوب می‌شود. پس با توجه به این‌که شدت تب نمی‌تواند نوع بیماری را به ما بگوید، بهتر است تا به پزشک مراجعه کنیم و پیش از آشنایی با روش‌های پایین آوردن تب در خانه، شاید بد نباشد تا ابتدا خود تب و علائمش را بشناسیم.

تب کرده‌اید یا فقط کمی گرم به نظر می‌رسید؟

دمای معمولی بدن حدود ۳۷ درجه سانتی‌گراد است (البته این دما برای افراد و شرایط مختلف می‌تواند متغیر باشد). به‌طور کلی تب به معنای افزایش درجه حرارت بدن است. تب عموما به دلیل وجود عفونت در بدن ایجاد می‌شود. شروع تب به معنای آن است که بدن ما با عفونت درحال مبارزه است. در واقع تب به سیستم ایمنی بدن ما کمک می‌کند تا از شر عفونت خلاص شود.

اگر تب کوتاه و جزئی باشد، مثل تب ناشی از سرماخوردگی به‌راحتی می‌توان آن را کنترل کرد، اما نباید در این مورد از تفاوت سرماخوردگی و آنفولانزا غافل شوید. این تب خفیف معمولا تا ۳۹ درجه سانتی‌گراد افزایش پیدا می‌کند و تا چند روز طول می‌کشد و پس از آن خودبه‌خود خوب می‌شود. اما تب در کودکان شش ماه تا شش سال و افراد مسن می‌تواند خطرناک باشد بنابراین پایین آوردن تب در خانه ضروری است. اما اگر تب به ۴۲ درجه سانتی‌گراد و بالاتر از آن برسد باید حتما به پزشک مراجعه کنید و خوددرمانی جوابگو نخواهد بود.

از کجا بفهمیم که تب داریم؟

دمای بدن در طول روز و شب و تحت برخی شرایط می‌تواند تغییر کند و همیشه ۳۷ درجه سانتی‌گراد نیست. بااین‌حال اگر احساس می‌کنید که دمای بدنتان با حالت همیشگی‌اش تفاوت دارد و بالاتر از ۳۷ درجه است، احتمالا تب دارید. قبل از آنکه از دماسنج استفاده کنید، بهتر است تا علائم تب را بشناسید.

علائم تب کدامند؟

موارد زیر رایج‌ترین علائم تب هستند:

  • سردرد
  • داغ‌شدن پیشانی
  • لرز
  • بدن‌درد
  • احساس ضعف
  • سوزش چشم‌ها
  • بی‌اشتهایی
  • خشکی دهان و کم آبی
  • تورم غدد لنفاوی

در کودکان ممکن است که این علائم همراه با بی‌حالی، سرخ‌شدن رنگ پوست و شیرنخوردن و بی‌اشتهایی همراه باشد. در بعضی موارد هم چه بزرگسالان و چه کودکان ممکن است که اسهال، استفراغ، گیجی و تشنج را همراه تب تجربه کنند. اما بهترین و دقیق‌ترین راه برای تشخیص تب، استفاده از دماسنج است.

چگونه دمای بدن خود را با دماسنج اندازه بگیریم؟

روش‌های مختلفی برای استفاده از دماسنج وجود دارد.

دهان

برای استفاده از دماسنج‌های دهانی باید آن‌ها را حداقل به مدت ۲۰ ثانیه در دهان نگه‌دارید. این روش برای بزرگسالان راحت‌تر از کودکان و نوزادان است چراکه ثابت نگه‌داشتن دماسنج برای مدتی در دهان نوزادان می‌تواند دشوار باشد. همچنین ۲۰ دقیقه قبل از استفاده از این نوع دماسنج، از خوردن و آشامیدن خودداری کنید. نوشیدنی‌ها و خوراکی‌ها می‌توانند دمای دهان شما را تحت تاثیر قرار دهند.

این دماسنج را زیر زبان و در مرکز دهان نگه‌دارید. معمولا این نوع دماسنج‌ها دیجیتالی هستند و ممکن است حتی در صورت بالا بودن دما بوق بزنند. توجه داشته باشید که ممکن است با توجه به برند و ساخت دماسنج، زمان نگه‌داری آن در دهان متفاوت باشد، پس حتما دستورالعمل آن را بخوانید.

در نهایت پس از استفاده، دماسنج را با آب گرم و مایع ضدعفونی‌کننده بشویید.

گوش

دماسنج‌هایی که در داخل گوش استفاده می‌شوند، دمای غشای گوش میانی را می‌سنجند. این دماسنج در چند ثانیه و خیلی کوتاه دمای بدن را نشان می‌دهد. به همین دلیل برای استفاده در نوزادان بالای شش ماه و کودکان بسیار مناسب است. دماسنج را به داخل کانال گوش نبرید، اگر جهت آن به سمت کانال درونی گوش باشد هم می‌تواند دمای بدن را تشخیص دهد.

مقعدی

دماسنج‌های مقعدی برای نوزادان زیر شش ماه بسیار مناسب است چراکه دمای روده می‌تواند خیلی دقیق باشد. فقط کافی است تا نوزاد خود را روی شکم بخوابانید و این دماسنج را حدود ۲۰ ثانیه نگه‌ دارید. دماسنج را بیشتر از ۱ تا ۲ سانت در قسمت مقعد نوزاد وارد نکنید. پس از استفاده حتما دماسنج را با الکل ضدعفونی کنید.

اگر دماسنج نداشتیم، از کجا بفهمیم که تب داریم؟

اگر نتوانستید از دماسنج برای سنجش دمای بدن خود استفاده کنید، روش‌های دیگری هم هستند که می‌تواند به شما در تشخیص تب کمک کنند. این روش‌ها دقت و درستی دماسنج را ندارند و فقط می‌توانند در حدس اولیه به شما کمک کنند.

  • لمس پوست: دمای پوست بدن خود را با شخص دیگری مقایسه کنید
  • کم آبی: به خشکی پوست و کم آبی پوست بدنتان توجه کنید. پوست پشت دستتان را بکشید اگر به سرعت به جای اولیه خود برنگردد یعنی شما کم آبی دارید
پایین آوردن تب در خانه

پایین آوردن تب در خانه شدنی است؟

درست است که همه ما برای پیشگیری از سرماخوردگی و آنفولانزا یا درمان سریع آنفولانزا تلاش می‌کنیم اما این تلاش همیشه موفقیت آمیز نیست و گاهی این بیماری‌ها با عوارضی مثل تب شدید به ما حمله می‌کنند.

اگر علائم تب را دارید و دماسنج هم تب شما را تایید کرد، می‌توانید با برخی روشهای خانگی برای پایین آوردن تب خود اقدام کنید. هرچند فراموش نکنید که از این روش‌ها را در صورتی استفاده کنید که تب شما خفیف باشد. اگر تب شدیدی دارید و مدتی است که طول کشیده، از خوددرمانی استفاده نکنید و حتما به پزشک مراجعه کنید.

از گرما دوری کنید

در مرحله اول برای پایین آوردن تب در خانه، محیط خانه و اتاق خود را خنک نگه دارید. از وسایل و سیستم‌های گرمایشی دوری کنید. هنگام خواب از پتوی کلفت استفاده نکنید و لباس‌های گرم نپوشید. تا حد امکان خود را خنک نگه دارید.

مایعات مصرف کنید

دومین کاری که باید برای پایین آوردن تب در خانه انجام دهید این است که تا می‌توانید مایعات مصرف کنید؛ چراکه تب باعث کم آبی بدن می‌شود. خوردن آب فراوان و سوپ می‌تواند به پایین آمدن تب شما کمک کند.

داروی تب بُر (ضد تب) مصرف کنید

مصرف داروهای بدون نسخه مثل ایبوپروفن و استامینوفن می‌تواند به پایین آمدن تب شما کمک کند. اما بهتر است که پیش از استفاده از داروهای ضد تب یا همان تب‌ بُر حتما با پزشک خود مشورت کنید. به نوزادان زیر شش ماه ایبوپروفن ندهید. پیشنهاد می‌کنیم که خوددرمانی نکنید و این داروها را بدون تایید پزشک مصرف نکنید.

استراحت کنید

فعالیت بدنی می‌تواند دمای بدن شما را افزایش دهد پس در شرایطی که تب دارید استراحت کنید و از انجام فعالیت‌های بدنی دوری کنید.

از کمپرس سرد استفاده کنید

برای کاهش دمای بدن خود از کمپرس سرد و یخ استفاده کنید اما از گرفتن دوش آب سرد خودداری کنید چرا که ممکن است به صورت موقتی دمای بدن شما را کاهش بدهد اما ممکن است دچار لرز شوید و بدن دوباره تب بیشتری را ایجاد کند. بااین‌حال سن و شرایط شما می‌تواند روی اقداماتی که برای پایین آوردن تب در خانه انجام می‌دهید اثر بگذارد:

تب در نوزادان

سن تب (سانتیگراد) چه کار کنیم؟
تا سه ماهگی ۳۸ درجه به بالا حتی اگر نوزاد علائم دیگری ندارد، به دکتر مراجعه کنید.
سه تا شش ماهگی۳۸.۹ درجه (با دماسنج مقعدی)به اندازه کافی به نوزاد مایعات بدهید و او را بخوابانید تا کمتر فعالیت کند.
شش تا ۲۴ ماهگی ۳۸.۹ درجه (با دماسنج مقعدی)می‌توانید به کودکتان باتوجه به وزن او استامینوفن بدهید.

تب در کودکان

سن تب (سانتیگراد) چه کار کنیم؟
دو تا ۱۷ سالگی ۳۸.۹ درجه (کودکان زیر سه سال با دماسنج مقعدی و کودکان بالای سه سال با دماسنج دهانی) از کودکتان بخواهید تا استراحت کند و مایعات کافی به او بدهید. مصرف استامینوفن هم ایرادی ندارد.

تب در بزرگسالان

سن تب (سانتیگراد) چه کار کنیم؟
۱۸ سال به بالا ۳۸.۹ درجه (دماسنج دهانی) استراحت کنید و به اندازه کافی مایعات بخورید. استفاده از استامینوفن و ایبوپروفن هم به پایین آوردن تب در خانه شما کمک می‌کند.

 چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟

اگر با وجود استفاده از روش‌های پایین آوردن تب در خانه همچنان حدود سه روز است که تب دارید، دمای بدنتان به بیش از ۴۰ درجه رسیده است، علائمی همچون استفراغ و توهم دارید، هر روز احساس بیماری بیشتری می‌کنید و بدنتان مدام می‌لرزد، دندان قروچه دارید و با وجود داغ بودن بدنتان اما عرق نمی‌کنید؛ حتما در اولین فرصت به پزشک مراجعه کنید.

همچنین اگر به تازگی از سفر خارج از کشور برگشته‌اید و دچار تب شده‌اید هم بلافاصله به دیدن پزشک بروید و تصور نکنید که پایین آوردن تب در خانه همیشه ممکن و آسان است. شاید به یک ویروس خاص و نیازمند درمان جدی مبتلا شده‌اید.

عادات غذایی ما واقعا دشمن ما هستند؟

عادت های غذایی

خیلی از ما عاشق قرمه‌سبزی هستیم و شاید مثلا از خورشت کرفس متنفر. بعضی‌ها عادت داریم که حتما سر سفره و در زمان مشخصی از روز یا شب با بزرگترها غذا بخوریم و عادات غذایی بعضی از ما را به تنهایی غذا خوردن سوق می‌دهند. برای عده‌ای از ما غذا خوردن فقط در ناهارخوری یا آشپزخانه پشت میز تعریف شده و بعضی‌ها دوست دارند در خلوت اتاق یا جلوی تلوزیون غذا بخورند.

دور هم جمع شدن همکاران یک شرکت یا اداره، اشتراک‌گذاری غذا و ناهار خوردن وسط کلی حرف و خنده و صحبت، نقطه مقابل پشت میز و تنهایی غذا خوردن و ارتباط نداشتن با جمع است؛ حتی دسته سومی هم هستند که به دلایل مختلفی بیرون شرکت غذا می‌خورند.

آیا شما هم این عادت را دارید که بعد از صرف غذا در رستوران باقیمانده غذای دست‌خورده‌تان را در ظرف یک‌ بار مصرفی بریزید و با خود به خانه بیاورید؟ یا برایتان عجیب است اگر فردی که پشت میز کناری نشسته  گارسون را صدا کند و تقاضای ظرف خالی داشته باشد؟ در آن لحظه در ذهنتان چه تصوری از آن فرد پیدا می‌کنید؟

علاوه بر موقعیت‌های مختلفی که مثال زدیم، داغ یا سرد بودن غذا، ترجیحاتی که برای استفاده از مواد غذایی در مرحله پخت یا آماده‌سازی به صورت مشخصی در ذهن داریم و غذایمان را بر اساس آن دوست داشتنی، جذاب، خوش طعم و عطر یا ملالت‌بار، تکراری و بدون خلاقیت تصور می‌کنیم، همگی بخشی از «همه روابط ما با غذا» هستند، روابطی که در طول عمرمان و حتی بدون اینکه متوجه باشیم، دستخوش تغییرات می‌شود. حتی بعضی از روان‌شناسان اعتقاد دارند که می‌توان دست به شخصیت‌شناسی بر اساس غذای مصرفی افراد زد.

رابطه انسان با غذا
رابطه انسان با غذا موضوع رشته‌ای مطالعاتی به نام جامعه‌شناسی غذا است.

دگرگونی مناسبات انسانی و غذایی که می‌خورد  

«مطالعات غذا» و به طور اخص «جامعه‌شناسی غذا» رشته‌های جدیدی هستند که برای بررسی تاریخچه غذا و روابط انسان با غذا ر(به صورت فردی و جمعی) و بررسی عادات غذایی ما بوجود آمده‌اند. اینکه ترجیحات غذایی انسان‌ها در نقاط مختلف این کره خاکی چه مبداءهایی دارند و چگونه توسعه پیدا کرده‌اند به تنهایی موضوع بسیار جالبی است که ما را از طریق شناخت آشپزخانه اقوام و ملل به شناخت جهان‌بینی آنها می‌رساند.

آشپزی نقطه تمایز بسیار مهمی بین انسان و حیوان است. انسان به تجربه طی هزاران سال دریافته که می‌تواند از طریق جمع‌آوری  میوه‌ها، دانه‌ها، گوشت و ادویه‌های مختلف هر بار طعمی بی‌نظیر خلق کند. انسان دست به پرورش غذای خود زده و کشاورزی را خلق کرده است.

آماده‌سازی غذا و طبخ آن به روش‌های مختلفی مثل کباب کردن، پختن، سرخ کردن، بخارپز نمودن یا روش‌های جدیدتری مانند هواپز کردن غذا، لذت خوردن را هر بار و به صدها هزار شکل با میلیون‌ها ترکیب بی‌انتها تجربه کند. بوفه غذای بشر امروزی بیش از هر زمانی در تاریخ، رنگارنگ و متنوع است و گویی این کارخانه تولید رسپی‌های جدید هیچگاه از نظر تولید محصول کم نمی‌آورد، اما غذای شیر یا گنجشک و هر حیوان دیگری در طول هزاران سال تکامل خود تغییری نکرده است.

در عین حال، در هیچ تاریخ دوره بشری، غذا و انسان تا این اندازه رودرروی هم و در دو جبهه متضاد هم قرار نداشته‌اند! شاهد مثال، سونامی بیماری‌های متابولیکی، قلبی و عروقی، چاقی، دیابت و دیگر انواع ناخوشی‌های کشنده و مزمنی است که مستقیما به تغذیه انسان امروزی ارتباط دارند. چرا غذای انسان با انسان دشمن شده است؟ آیا ارتباط ما با غذا و عادات غذایی ما دستخوش دگرگونی‌ای بزرگ و ویرانگر نشده؟

بلاگری غذا
بلاگری غذا در شبکه‌های اجتماعی جز یکی از محبوب‌ترین موضوعات است.

اوضاع وقتی جدی‌تر است که بدانیم بیماری‌هایی که مستقیما جسم ما را صحنه تاخت‌وتاز خود می‌کنند، یک سر ماجرا هستند. غذا، تولید بیماری روحی هم می‌کند: از ناامنی غذایی که احساس ترس شدید و اضطراب را موجب می‌شود و مردم را به رفتارهای هیستریک مثل احتکار سوق می‌دهد، تا اختلالات روحی و روانی مرتبط با غذا که انواع اعتیادها به پرخوری و خوردن غذای کم‌کیفیت تا خودداری‌ها و وسواس‌ها در باب نخوردن خوردنی‌ها مثل آنورکسیا یا پاک‌خواری افراطی (Clean Eating) و حتی وگانیسم نادرست را شامل می‌شود و انسان را تا پای مرگ هم پیش می‌برد.

عادات غذایی ما در عصر مدرن

ارتباط مخدوش انسان با غذا در عصر جدید و عادات غذایی تازه ما، نتیجه تغییر کلی سبک زندگی انسان است. با گسترش رسانه‌هایی مثل اینترنت، رسانه از حالت انحصاری قدیم خود که ابزاری در دست دولت‌ها بود به در آمده و دریافت اطلاعات به اندازه در اختیار داشتن یک تلفن همراه راحت شده است. مردم در شبکه‌های اجتماعی نسخه دیگری از زندگی را تجربه می‌کنند؛ جایی که بسیاری از قید و بندهای جهان واقعی را در ارتباط با نوع و میزان اطلاعات دریافتی ندارند و آزادند تا به هر نوع علاقمندی خود بپردازند.

از محبوب‌ترین انواع بلاگری در اینستاگرام، موضوع خوراک و غذاست و غذا خوردن هم بیش از هر زمانی تحت تاثیر تب‌های زودگذر و مد و الگوگیری از افرادی واقع می‌شود که کیلومترها دورتر از ما، بدون هیچ تماس مستقیم و بدون هیچ پیش‌زمینه فرهنگی مشترکی قادرند موجب تغییر رژیم غذایی‌مان از گوشت‌خواری به گیاهخواری، سالم‌خواری، بینج ایتینگ (Binge Eating)، ابراز وفاداری و هواداری از برندهای جهانی مثل مک دونالدها و پیزا هات‌ها شوند. در کنار رسانه‌ها، اسامی بزرگ پیدا و پنهان صنعتی، دنیای مد و البته تبلیغات صحنه‌گردان این بازار مجازی تغذیه‌اند.

تبلیغات بخصوص درباره غذا به نحوی طراحی می‌شود تا تمام حس‌های بیننده را درگیر کند، او را سرگرم سازد و نتیجه نهایی را هم در عرض چند ثانیه نشان بدهد. تبلیغات، روایت‌ها را شخصی می‌کند و برای ساختشان، موقع درست کردن غذا، از آدم‌های واقعی جلوی دوربین استفاده می‌کنند. آدم‌هایی که برعکس چهره‌های نقاشی شده در تبلیغات مجله‌ای دهه ۷۰ آمریکا صرفا زن‌های سفیدپوست زیبا و مردان جوان خوش‌پوش طبقه متوسط نیستند، بلکه متعلق به نژادهای مختلف هستند و از گذران وقت کنار اعضای خانواده یا دوستان در آشپزخانه لذت می‌برند. هدف این است تا طیف مخاطبان هر چه بیشتر بتوانند با تجربه ارایه شده همذات‌پندازی کنند.

تبلیغات مدرن صنعت غذا
در تبلیغات غذایی مدرن، مشارکت نسل‌های مختلف اعضای خانواده در تهیه غذا بیشتر است.

اینگونه است که وقتی فلان برند، خمیر شیرینی‌پزی یا همبرگر یا سبزیجات منجمد بسته‌بندی شده‌اش را تبلیغ می‌کند، شما هم کنجکاو می‌شوید تا برای مهمانی آخر هفته یا جشن تولد فرزندتان آن کالا را امتحان کنید. در این تبلیغات همواره بر یک سری چیزهای ثابت هم تاکید می‌شود: اینکه مواد غذایی کاملا بهداشتی است، بدون دخالت دست تهیه شده، همه جا در دسترس است و کار با آن وقت زیادی از شما نمی‌گیرد، زیرا تخصص خاصی نمی‌خواهد.

دو عامل رسانه و تبلیغات رسانه‌ای، در اصل تسهیل‌گر ارتباط جدید انسان‌ها با مقهوم «غذا» شده‌اند، زیرا معنای قدیمی غذا در حال رنگ باختن است. اما مفهوم قدیمی غذا چیست؟ منظور هنگامی است که تمام یا اکثر مراحل بدست آوردن یک غذا با دخالت مستقیم انسان‌های مصرف‌کننده آن غذا صورت می‌گرفت، یعنی قبل از فرآیندهای صنعتی که غذا را حاضر و آماده، پاک شده، نیمه‌پخته یا آماده پخت در اختیار قرار می‌دهد و البته فراتر از آن، وقتی که غذا را منبع تغذیه جسمی و پرورش روحی می‌دیدیم، به صورت یک کلیت، نه اجزایی شیمیایی و جدا از هم.

همزیستی مسالمت‌آمیز ما با غذا در گذشته

بسیار شنیده‌ایم که آشپزی ایرانی سبک و سیاق خاص خود را دارد، نیاکان ما در گوشه‌گوشه کشورمان غذاهایی را ابداع کرده یا از مهاجمان و مهمانان پذیرفته و در جامعه خود حل کرده‌اند که با محیط و شرایط زندگی ارتباط مستقیمی داشته است؛ مشابه الگوها و عادات غذایی ساکنان سایر کشورها.

همچنین رعایت گرمی و سردی و تری و خشکی مواد غذایی وقتی کنار هم می‌نشینند، صرف زمان و حوصله بسیار تا جا افتادن خورشت‌ها و طریقه دم گذاشتن پلو و چلو، یا پخت نان، تهیه پنیر و ماست و کشک و گوشت‌ها، نگهداری از آنها به نحوی که تا حد امکان مواد غذایی تا زمان مصرف سالم و بدون فساد بماند، همگی مجموعه دانش خوراک و غذای ایرانی را بوجود آورده است.

یاد کردن از فلان غذایی که مادرمان بهتر از بقیه می‌پخت یا در کودکی با دیدنش سر سفره ذوق می‌کردیم، تصور یک هاله نوستالژی  دور دستپخت مادر و مادربزرگ و عزیز شمردن آن و ملاک قرار دادن دست‌پخت برای انتخاب همسر در قدیم‌ترها؛، همگی ارتباط روانی ما را با غذا شکل داده‌اند. چیزی که شاید از آن بی‌اطلاع باشیم این است که نه تنها عوامل محیطی و فرهنگی، بلکه خیلی پیشتر از همه این‌ها، تغذیه مستقیم‌مان از بدن مادر و غذایی که او در دوران جنینی ما خورده هم بخشی از سلیقه غذاییمان را تشکیل می‌دهد.

نقش مادران در شکل دهی به عادات غذایی
نقش زنان و مادران در تهیه غذای خانگی در گذشته بسیار پررنگ‌تر بود.

سایه روشنِ خاطرات کودکی و غذا، اینکه غذا در کودکی در چه شرایطی به ما تعارف شده است؛ مثلا بعد از تنبیه به خاطر شیطنتی که کرده بودیم و به عنوان دلجویی، یا به عنوان تشویق بابت نمرات خوبمان، یا صرفا برای اینکه عزیز دردانه خانواده بودیم و با خوردن فلان غذا خوشحال می‌شدیم، دستکم نصف به نصف انتخاب‌های امروز تغذیه‌ای‌مان را مدیریت می‌کند. همانطور که گفتیم این موضوعی است که به صورت خودآگاه از آن اطلاع نداریم، ولی اگر موشکافانه سفره‌مان را برای چند روز زیر نظر بگیریم، رگه‌های ترجیحات غذایی مشترک بین خود با والدین‌مان را خواهیم دید.

البته نیمی از سلیقه غذایی ما که عادات غذایی مان را شکل می‌دهد، محصول وراثت است؛ ما تا دو سالگی انواع طعم‌هایی را که بعد از تولد به خوردمان داده‌اند امتحان کرده‌ایم و چیزهایی را بیشتر یا کمتر پسندیده و به حافظه سپرده‌ایم. نیم دیگر حاصل ترجیحات شخصی ماست، اینجاست که رسانه، تبلیغات و محیط نقش بازی می‌کنند و مجموعا در برابر غذا، محافظه‌کار یا جسور می‌شویم و ارتباط سالم یا بیمارگونه‌ای با آن برقرار می‌کنیم.

غذایی با مبدا بیگانه بر سر میزها

تجربه کردن آشپزی‌ به شکلی که من آن را «زنده» می‌نامم، آشپزی‌ای که توسط مادران و همسران در آشپزخانه‌ها انجام می‌شد، و ما مراحل آن را می‌دیدیم، از  پاک کردن و خرد کردن و خشک کردن مواد اولیه، تا دستکم آبلیمو و آبغوره و رب دادن به دست مادر پای گاز، امروزه به آن شکل سابق وجود ندارد. سیر دگرگونی آشپزخانه ایرانی از قدیم تا امروز موضوع قابل توجهی است. سبک زندگی ما بر محور سرعت می‌چرخد، کارهای بیشتری را در زمان کمتر انجام دادن و فشرده کردن و میل به مصرف‌گرایی و انطباق با زندگی دیگران، سایه سنگینی روی آشپزی انداخته است. اگر هم خانه، آشپزی داشته باشد که وقت پای غذا بگذارد، مواد غذایی و سلیقه و منوی غذایی تغییر کرده است.

مثلا مورد ساده‌ای مثل عصاره گوشت را در نظر بگیرید. امروزه تهیه عصاره گوشت از قلم، جایش را به خرید عصاره‌های آماده بازاری داده، در نتیجه قرمه‌سبزی امروزتان چقدر مشابه مال مادرتان است؟ یا اگر راه دوری نرویم، کیفیت و طعم و عطر گوجه‌فرنگی و خیار داخل سالاد شیرازی مگر با گذشته یکی است؟ به دلیل کاربرد سموم و کودهای کشاورزی و پرورش غذا در محیط‌های گلخانه‌ای، گوجه و خیار تمام مدت سال در دسترس هستند، اما دریغ از داشتن آن طعم سابق. تازه از قرمه‌سبزی آماده که دیگر بهتر است چیزی نگوییم. فکر نمی‌کنم هیچ کداممان تصور می‌کرد روزی غذای کنسروی فراتر از لوبیاچیتی خواهد رفت!

عرضه آنلاین غذا
امروزه غذا نیز به صورت آنلاین عرضه شده و فروخته می‌شود.

امروزه به‌ویژه در شهرهای بزرگ دیگر نه غذاها در خانه تهیه می‌شوند و نه آشپزها در خانه حضور دارند. نیاز به اینکه در آشپزخانه بایستید و هر روز غذا درست کنید هم از بین رفته است، به چند دلیل:

  • امروزه همه سرشان شلوغ است و هر دو زوج شاغل‌اند، بچه‌ها مایل‌اند مثل دوستانشان دونات و فست فود و نوشابه‌های طعم‌دار امتحان کنند. ما بزرگترها هم به جای اینکه برای خرید از بقال و سبزی‌فروش و قصاب، جداگانه وقتی صرف کنیم، یک‌باره تمام خرید هفتگی یا ماهانه را از روی قفسه فروشگاه‌ها برمی‌داریم و مواد را نهایتا با هم ترکیب می‌کنیم. حتی نگاهی به آنچه می‌خریم نمی‌اندازیم، آن را لمس نمی‌کنیم یا بو نمی‌کشیم و رنگ و رخش را با دقت نگاه نمی‌کنیم؛ ما ارتباطی بسیار سطحی با غذا برقرار می‌کنیم.
  • امروزه فر و مایکرویو و روش‌های پخت نوین مثل پخت داخل هواپز، بخار پز، غذاساز و ….هم وجود دارد که اصلی‌ترین نقطه اشتراکشان «آسان کردن» آشپزی است. آشپزی یعنی همان فرایندی که در قدیم، مادرها را وامی‌داشت تا برای بار گذاشتن آبگوشت یا خورشتی با یک وجب روغن و لعاب، از اولین ساعات صبح غذایشان را بار بگذارند و به تناوب‌های مختلفی که خودشان بلد بودند، ادویه، نمک، آبلیمو یا لیمو عمانی داخل غذا اضافه کنند و با غذا جادوگری کنند.
  • غذا هم آنلاین شده است! به بیان دیگر به صورت یک کالا درآمده است و همین کالایی شدن بر انتخاب‌ها و عادات غذایی ما هم تاثیر می‌گذارد.. اپلیکیشن‌ها، سایت‌ها و بیزنس‌هایی هستند که کارشان تامین و تولید و توزیع غذاست. نسخه آفلاین آنها رستوران‌ها و بیرون برها هستند که مسله دسترسی به غذا در هر لحظه و با کمیت دلخواه را حل کرده‌اند، اما دستکم این محیط‌های فیزیکی واقعی بودند، نه آشپزخانه‌ای نادیده.
دیدگاه ها نسبت به غذا
بسته به دیدگاه شخصی نسبت به غذا، ممکن است غذا منبع تغذیه یا بیماری باشد.
  • دیدگاه ما نسبت به غذا، به عنوان منبعی برای تغذیه شدن و پرورش یافتن و نعمتی که باید شکرگذارش باشیم، به خاطر تعدد تکرار و فراوانی غذای آماده زیر و رو شده است. البته همچنان غذا را برای سیر شدن و لذت بردن می‌خوریم، آن را در جمع‌های خانوادگی و دوستان هم صرف می‌کنیم، اما مقیاسی که برای سنجش غذا به کار می‌بریم انتزاعی شده است. مثلا دستورهای غذایی را تغییر داده‌ایم تا سالم‌تر شوند، کم نمک‌تر، با حذف فلان چیز و جایگزینی‌اش با بهمان چیز، یا با چشیدن همان غذا از چند منبع مختلف و تحلیل کردنش بر اساس دید کاملا علمی و تجزیه‌کننده که غذا را مجموعه‌ای از مواد و ویتامین‌های معدنی و پروتئین و «اسامی» می‌بیند. ما باز هم متوجه نیستیم که تقسیم‌بندی بر اساس ضرر داشتن و مفید بودن بخش‌های مختلف یا کلیت یک غذا، ارتباط روانی و روحی ما را با غذا مختل یا قطع کرده است.

اکنون قبل از فکر کردن به لذت، به طبقه‌بندی غذا فکر می‌کنیم، به اینکه سالم است یا ناسالم، یا فلان برچسب را دارد یا نه، و مال فلان برند است یا نه. به نوعی یا استرس و ترس داریم، یا از فرط بمباران شدن با انواع تئوری‌ها در مورد غذا، بی‌خیال توجه به هشدارهای صحیح شده و پشت سر هم غذا را بر اساس علاقه شخصی انتخاب می‌کنیم، بسیار چرب یا پرنمک.

چرخشی دوباره برای جستجوی طعم‌های قدیمی

 راستش آشپزی به شکل مدرن، تجربه آنچنانی نمی‌خواهد و روز به روز بیشتر بدل می‌شود به شستن و خرد کردن و قاطی کردن یک سری مواد اولیه داخل ظرفی و رها کردنش تا بپزد. «طعم واقعی و خوشمزه» که با گذاشتن یک قاشق از غذا در دهان شما را به روزهای خوشتان پرتاب کند، تبدیل به چنان عنصر کمیابی شده که برای جبرانش، سراغ بازآفرینی همان زمان گذشته به شکل‌های مختلف رفته‌ایم.

نوستالژی عادات غذایی قدیمی
در سال‌های اخیر، چرخشی دوباره به سمت آشپزی به شیوه‌های سنتی صورت گرفته است.

سربرآوردن رستوران‌های محلی که غذا را با مواد اولیهِ عمل آمده در جغرافیای مبدا آن غذا درست می‌کنند، یا سرآشپزهایشان اهل همان منطقه هستند و  لِمِ درآوردن غذا را بلدند، یک روش است که آرام آرام بر عادات غذایی آدم‌ها تاثیر می‌گذارد.

تاسیس بوم‌گردی‌ها که تمام تجربه زندگی قدیمی را با دکور و وسایل و البته غذا و موسیقی یک ناحیه خاص بازآفرینی می‌کنند، یا تورهایی که به هدف گردشگری خوراک ترتیب داده می‌شود، نمونه‌های دیگری از تلاش در این راستا هستند و مردم هم حاضرند بهای بیشتری برای این غذاها پرداخت کنند تا خیلی ساده، لذت ببرند. فاکتوری که اصل اساسی آشپزی خانگی بود، چه لذت بردن همسر و فرزندان، چه مهمانان از غذا.

اما فرض کنید به هیچ کدام این امکانات دسترسی نداشته باشید، حتی در آن صورت هم روشی برای به خاطر آوردن و تاکید بر مزه و طعم اصیل غذاهای مامان‌پز و زنده کردن آن رابطه عاطفی با خوراک وجود دارد: تماشای برنامه‌های آشپزی بی‌کلامی که دیالوگ از آن حذف شده و تصویربرداری در محل طبیعی مبدا آن غذا انجام می‌شود. کسانی که غذا را درست می‌کنند، از محلی‌ها و بومیان هستند، مواد اولیه مثل گوشت و مرغ واقعا از حیوانات مزرعه تهیه می‌شود و مثلا اگر مرد خانه در حال شقه‌شقه کردن گوشت نشان داده می‌شود، خانم ادامه کار را با خرد کردن و تفت دادن پی می‌گیرد.

بازگشت به شیوه های قدیم آشپزی
انواع برنامه‌های آشپزی در طبیعت، قصد دارند بیننده را مستقیما در روند تهیه غذا شریک کنند.

همه این‌ها با کادری باز و همراهی موسیقیِ طبیعیِ غذایی که در لحظه جلز و ولز می‌کند، بخار از آن بلند می‌شود، تغییر رنگ و شکل می‌دهد و جزییاتی از این قبیل جلوی چشم بیننده گشوده می‌گردد. بیننده به طور مستقیم یک بار دیگر در آشپزی سهیم شده است، هرچند نه در آشپزخانه خانه پدری یا آشپزخانه منزل خودش، اما باز همه چیز را می‌بیند، می‌شنود، بدون اینکه دغدغه یادداشت‌برداری و از دست دادن گوشه‌ای از توضیحات آشپزهای داخل دکور مصنوعی را داشته باشد.

او در ذهنش تردی و لذیذ بودن گوشت تفت داده همراه پیاز و نمک را تصور می‌کند و اشتهایش تحریک می‌شود. معمولا جمله آشنا هنگام تماشای این برنامه‌ها چیزی در این مایه‌هاست که «به این می‌گن غذا!». آیا ما متوجه فاصله بین خودمان و غذا به شیوه‌ای که می‌شناختیم و برایمان اصالت داشت شده‌ایم؟ این جمله نشان می‌دهد که از چنین فاصله‌ای، دستکم به صورت سطحی، آگاهیم و می‌دانیم که این موضوعات بر عادات غذایی ما هم تاثیر می‌گذارند.

غذای خیابانی آزادی : عرضه غذاهای خیابانی در میدان آزادی

غذای خیایانی آزادی

پایانه آزادی و ترمینال غرب (پارک سوار آزادی)، به چشم و گوش همه ساکنان تهران آشناست. مجموعه‌­ای که به صورت شبانه‌­روزی محل عبور و مرور عده زیادی برای دسترسی به گوشه­‌ای از شهر تهران و اطرافش، یا رفتن از تهران به شهر و استان‌­های شمالی، شمال غربی و غربی است. با توجه به اینکه گذران وقت و استراحت، از جمله کارکردهای طبیعی این فضا برای عابران و مسافران است، شهرداری سعی کرده تا به عنوان متولی، دسترسی شهروندان به غذا را با غذای خیابانی آزادی تسهیل کند.

از این رو، در قیاس با خیابان­‌های اطراف و فروشندگان سیار غذای خیابانی در اطراف میدان آزادی، اوضاع اینجا در نگاه اول سر و سامان بیشتری دارد. دستکم این است که شهرداری برای زیباسازی و ساماندهی مستقیما وارد شده و چندین سال است بوفه‌های ثابتی را در جای‌جای ترمینالِ درون و بیرون‌شهری ساخته است.

به سوی یکی از این بوفه‌ها که در گوشه‌ای از ترمینال درون‌شهری ساخته شده می‌روم. ابتدا شخصی که پشت دخل ایستاده و به دو نفر شاگرد دیگر دستورات لازم را می‌دهد حاضر به صحبت نیست. او مشکوک است که من مامور باشم یا به نحوی بخواهم آسیبی به کسب و کارشان بزنم.

عدم رعایت اصول بهداشتی ارائه غذا
بوفه‌های ثابت عرضه غذا در میدان آزادی اغلب فاقد اصول اولیه بهداشتی هستند.

رامین می­‌گوید «تعداد بوفه‌­های داخل پایانه جمعا ۱۱ عدد است و همگی توسط پیمانکاران به مدت ۴ الی ۵ سال اجاره شده‌­اند و پیمانکار آنها را به فروشنده­‌ها واگذار کرده است. اینجا ما با شرکت‌ها و ویزیتورها سر و کار داریم که بخشی از اقلام را تامین می‌­کنند و تهیه غذا به عهده خودمان است.»

نظارت‌های زیاد، حمایت‌های محدود

هرچند نظارت بر بهداشت و رسیدگی به تخلفات به عهده وزارت بهداشت بوده و شهرداری صرفا موسس مکان شمرده می‌­شود، اما غیبت این دو نهاد در امر نظارتی بسیار پررنگ است. مشاهده میدانی حاکی از ضعف شدید بهداشتی و ایمنی طبخ و ارایه غذا در این بوفه­‌هاست؛ صندلی و میزها تقریبا در تمام موارد کثیف، شکسته، و مستعمل هستند، هیچ نوع نظم بصری یا چیدمان محیطی زیبا و منظمی که افراد را ترغیب به استفاده از غذا نماید به چشم نمی­‌خورد.

مسیر عرضه غذاها با مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یکی است و انواع آلودگی‌­ها، سلامت غذا را تهدید می­‌کند. شرایط محیطی مثل دما و نگهداری نیز ظاهرا تابع استاندارد خاصی نیستند. آلودگی‌­های صوتی و بصریِ داخل و بیرون پایانه را نیز باید به مجموع این موارد اضافه کرد.

محیط به طورکلی واجد شرایطی نیست که بدون هراس از سرقت و مزاحمت بتوان غذا صرف کرد. از سرویس­‌های بهداشتیِ تمیز برای شست­‌وشوی دست­‌ها و مبلمان شهریِ متناسب و فضای سبز نیز اصولا خبری نیست. تبلیغات هیچ محلی از اعراب ندارد، در واقع به نصب بنرهای چاپی با رنگ­‌های ناهماهنگ، پرینت‌­هایی که پراکنده این جا و آن­ جا کنار اجناس نصب شده یا کاغذنوشته‌­ها و در بهترین حالت، تابلوهای چشمک‌­زنِ ریز و درشتِ درهم و برهم، محدود است.

بوفه‌­ها اسامی مشخصی ندارند و بی­‌نظمی در نام­‌گذاری مشهود است. اتیکت قیمت برای غذاها نصب نشده. ویترین‌های عرضه قدیمی و شلخته­‌اند. وسایل اضافی، کارتن‌­ها، ظرف­‌های پلاستیکی و سایر اقلام، جلوی دکه‌­ها به شکلی نامرتب قرار دارند و منظره و نمای کلی، انسان را از اشتها ساقط می­‌کند!

کیفیت پایین غذای خیابانی
در بیشتر موارد، غذای عرضه شده در جایگاه‌های ثابت غذای ترمینال آزادی، بی‌کیفیت است.

اما این فهرست را می­‌توان همچنان ادامه داد و به نکات دل‌­آزارتری هم رسید. در اکثر موارد، کسانی که مشغول آماده­‌سازی هستند اصول بهداشتی را رعایت نکرده­‌اند. خبری از لباس فرم، کلاه، دستکش و ماسک نیست. بوی روغن سوخته را می‌­توان از چند متری در فضا حس کرد و خطر، با وجود قطار کپسول­‌های گازی که پشت یکی از بوفه­‌ها به هم زنجیر شده­‌اند، بسیار محتمل است. همه این‌ها در حالی است که تاریخچه غذای خیابانی در جهان بسیار قابل توجه است.

در خصوص ترمینال بین شهری هم، اوضاع تنها اندکی بهتر است و غذا در مغازه‌­های فضای داخلی ارائه می‌­شود. همچنان آلودگی صوتی و بصری بسیار آزاردهنده است و جانمایی رستوران­‌ها و کافه‌­هایی که در طبقه بالا قرار دارند به نحوی است که اگر سرتان را بالا نیاورید و کنجکاو نباشید، بعید است دیده شوند.

در صحبت با یکی از فروشندگان مغازه ساندویچی‌­ای در داخل مجموعه، او ادعا می‌­کند که از نظر قیمتی، از پایانه درون شهری ارزان‌­تر هستند، ساعات کاری­‌شان متفاوت است و معمولا از بعدازظهر تا شب، همزمان با حرکت اتوبوس‌­ها رونق می‌­گیرد. اما به طورکلی، به جز یک مورد رستوران، سایر مغازه‌­ها عمدتا عرضه‌­کننده فست‌فود هستند.

تسهیلات شهرداری برای زنان سرپرست خانوارِ فروشنده غذای خیابانی

زیرگذر جناح بعد از ۴ سال ساخت‌وساز، در ۲۳ بهمن ماه ۱۴۰۰ افتتاح شده است. در صحبت با دو فروشنده خانم به نام­‌های نرگس و سارا که در یکی از این غرفه‌­ها به عرضه مواد غذایی و غذاهای خانگی مشغول هستند، مشخص می­‌شود که مدیر کل امور بانوان شهرداری تهران (زیر نظر معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری)، جهت ایجاد اشتغال برای بانوان کارآفرینِ سرپرست خانوار و صاحب کسب­‌وکارهای خرد، امکانی را فراهم آورده است.

به این منظور زنان یاد شده باید با مراجعه به دفاتر شهرداری­‌های ۲۲ گانه، احراز شرایط و تشکیل پرونده و نهایتا، شرکت در طرح توانمندسازی کوثر، آموزش ببینند و سپس، امکان عرضه مستقیم اقلام تولیدی را خواهند داشت.

به این منظور، امور بانوان شهرداری بر پایه اسناد و مصوبات بالادستی متعددی دست به تنظیم سندی در همین رابطه زده است. این سند، «دستورالعمل اجرایی به روزرسانی بانک اطلاعاتی زنان سرپرست خانوار مناطق ۲۲ گانه» نام دارد.

اداره کل امور بانوان شهرداری تهران به منظور اجرای بند ۴۱ سیاست­‌های کلی خانواده و مأموریت سازمانی خود مبنی بر توانمندسازی زنان سرپرست خانوار و زنان کم برخوردار؛ ارزیابی، بررسی و پایش شرایط فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی این گروه هدف را در دستور کار خود قرار داده است.

نرگس و سارا هم تحت همین طرح قرار دارند و با مراجعه به شهرداری منطقه ۵ و طی کردن مراحل لازم، یک سال است که کسب‌­و کارشان را راه انداخته‌­اند. «بانوی سبز» نامی است که برایش انتخاب کرده­‌اند. در بساطشان آش و حلیم، ساندویچ، مواد­غذایی مثل انواع روغن زیتون، روغن کرمانشاهی، رب، ارده و حلوا و شیره پیدا می­‌شود. این طرح گردشی است و تقریبا هر ۲ هفته یک­بار در زیرگذرها و بازارچه‌­ها اجرا می‌­شود.

فروش تولیدات زنان سرپرست خانوار
زنان سرپرست خانوار در طرح «کوثر» شهرداری تهران مجاز به فروش موادغذایی خانگی هستند.

با توجه به امنیت مکان­‌ها که تحت نظارت شهرداری قرار دارد و عدم پرداخت اجاره، خانم‌ها بسیار راغب به حضور در این طرح هستند. در عین­ حال، زیرگذر جناح به علت تازه تاسیس بودن همچنان ناشناخته است و غرفه­‌های دیگر فعلا خالی هستند. نیاز به جابجایی وسایل و اقلام به صورت روزانه و کمبود امکانات عرضه غذا مانند یخچال یا میز و صندلی برای پذیرایی، سبب شده تا آنها، کسب وکارشان را محدودتر از توان واقعی‌­شان عرضه کنند.

سارا می­‌گوید: «اگر جای ثابتی داشته باشیم و حمایت مالی توسط مسئولان به عمل بیاید، می­‌توانیم غذاهای دیگری را هم ارایه کنیم. اما فعلا سفارش‌­هایی که می­‌گیریم در حد دوستان و همکاران است و انواع خورشت­‌ها و چلو را شامل می­‌شود.»

آنها وسواس‌­های خاصی را در کارشان رعایت کرده­‌اند. به عنوان نمونه، روی میز کوچکی که به دیوار روبروی غرفه تکیه داده شده و نیز روی میز داخل غرفه، الکل و دستمال کاغذی قرار داده‌­اند. همینطور ساندویچ‌­ها را وکیوم شده تحویل می­‌دهند و در صورت تقاضای مشتری برای بیرون­‌برِ آش و حلیم و ساندویچ، آنها را گرم کرده و در ظرف­‌های دردار تحویل می‌­دهند. 

دلیل اشتغال‌شان به این شغل، کمک به خانواده، پرداخت اجاره منزل و گذران زندگی است. سارا ادامه می‌دهد، «نواقص زیاد است، سیستم گرمایشی و سرمایشی نیست و روی کرکره­ غرفه‌­ها موتور برقی نصب نشده. اگر شرایط فیزیکی مهیا باشد، غرفه­‌دارها می‌­آیند و مردم هم کم­‌کم اینجا را برای تفریح و غذا خوردن انتخاب می­‌کنند.» امری که به عقیده نرگس، یک سالی وقت می‌­خواهد.

تسهیلات شهرداری برای فروش غذای خیابانی
غرفه‌های زیرگذر جناح قرار است یکی از مکان‌های فروش قانونی غذای خیابانی باشد.

خانم‌­ها برای آینده شغل­‌شان هم فکرهایی در سر دارند، «علاقه دارم روزی کترینگ خودمان را داشته باشیم. اما شرایط اقتصادی و گرانی‌های روز افزون، این کار را بسیار مشکل می­‌کند. آنهم در شرایطی که به دلیل بالا رفتن هزینه‌­های جاری، توان هزینه کردن برای چاپ لوگو و اسم برند را روی ساندویچ­‌هایمان هم نداریم.»

در زیرگذرهای میدان آزادی، تصویری متفاوت را از شهر می‌بینیم. آنجا جایی است که فرهنگ‌های غذایی مختلف، چالش‌های اقتصادی و شتاب زندگی شهری در قالب غذای خیابانی آزادی با هم تلفیق شده‌اند. با وجود همه چالش‌هایی که فروشندگان غذاهای خیابانی میدان آزادی تجربه می‌کنند، آنها امیدوارند مسئولان روزی برای کاهش چالش‌های این کسب و کارها، قدم‌های موثرتری بردارند. در این رابطه، وجود دیدگاهی که حضور و لزوم غذای خیابانی در زندگی شهری را بپذیرد، از همه ضروری‌تر به نظر می‌رسد.

قصه فروش غذا در خیابان ؛ کرونا آمد و مشتری‌ها رفتند

فروش غذا در خیابان

در سال ۲۰۱۹، کمپانی نِتفِلیکس (Nextflix) از فرصت جذاب غذاهای خیابانی استفاده کرد و طی دو سری مستند، شهرهای مختلف آسیا و آمریکای لاتین را بدنبال به تصویر کشیدن قصه آدم­‌ها و مکان‌­های مرتبط با غذا زیر پا گذاشت. این برنامه، از معدود مستندهای غذایی بوده که موج بزرگی را در رسانه‌های اجتماعی راه انداخته و طرفداران سینه‌چاکی دارد. قصه فروش غذا در خیابان ، حتی در قاب تلوزیون هم جذاب و الهام‌بخش است.

استریت فودها (Street Food)، مدت­‌هاست که در کشورهای مختلف جهان جایگاهی دست و پا کرده­‌اند و خیابان‌های غذا در کشورهای مختلف به عنوان جاذبه‌ توریستی به حساب می‌آیند. لیست معروف‌ترین خیابان‌های غذای جهان، شاهدی بر این ادعاست. غذاهایی که ممکن است گرم یا سرد باشند، در محل آماده شده یا صرفا عرضه شوند و یک وعده کامل باشند. معمولا مشتریان به علت اقتصادی و ارزان بودن، در دسترس بودن، سهولت مصرف و امتحان مزه‌های جدید، غذاهای خیابانی را تهیه می‌کنند.

بعضی از کشورها مانند تایلند، ویتنام و هندوستان در این عرصه صاحب­‌نام شده‌اند و تاریخچه غذای خیابانی دارند. همچنین، برنامه‌ریزی‌های رسمی و حمایت­‌های دولتی را نیز از شاغلان در این بخش به عمل می‌آورند. این درحالی است که در ایران، هم پای حمایت قانونی از آن لنگ می­‌زند و هم غفلت از پتانسیل این صنعت، موج. میدان آزادی و غذافروش‌های آن از شناخته شده‌ترین صحنه‌ها برای تهرانی‌ها و مسافران تهران هستند. این مطلب نیز گزارشی از داخل ترمینال آزادی است.

کسی حواسش به فروشندگان غذای خیابانی نیست!

جستجوها برای شناسایی متولیان این عرصه در کشور، ما را به شهرداری، نیروی انتظامی، وزارت بهداشت و  وزارت صنعت، معدن و تجارت می­‌رساند که هر کدام، مسئول بخشی از عملیات ساماندهی و کنترل عرضه غذاهای خیابانی هستند. با این وجود، تعدد مراکز تصمیم­‌گیری و عدم همکاری مابین آنها، درک موازین قانونی برای بنا کردن چنین کسب‌وکاری را برای هر کسی سخت می‌کند.

هرچند دغدغه­‌های بهداشتی در ارتباط با واحدهای سیار عرصه غذا همیشه مطرح بوده است، اما آنچه طی دو سال اخیر (۱۴۰۰-۱۳۹۹) بیشترین آسیب را بر پیکره نحیف این صنعت وارد کرده، کروناست. کرونا سبب شده تا مشتریان، به علت تردید نسبت به رعایت شدنِ موارد بهداشتی در مراحل مختلف تهیه و عرضه، عطای خرید را به لقایش ببخشند. این دغدغه، درباره واحدهای ثابت، خود را در قالب کمبود فضای فیزیکی برای فاصله‌­گذاری اجتماعی نشان داده است.

رامین، فروشنده‌ای که ۸ ماهی است همراه با شریک خود غرفه‌ای را در پایانه آزادی اجاره کرده، این گفته را تایید می‌کند: «قبلا فروش ما خیلی بهتر بود. الان از روزی ۱۵ تا ساندویچ رسیدیم به ۲ تا. مردم به خاطر کرونا از خرید می‌­ترسند.»

جایگاه های ثابت عرضه غذا در ترمینال آزادی
تصویر متعلق به چند فروشنده غذای خیابانی در جایگاه‌های ثابت ترمینال آزادی تهران است.

البته تاثیر کرونا لزوما مستقیم هم نیست، «مثلا یک دسته از مشتریان ما تماشاچیان مسابقات فوتبال بودند که از شهرستان و اطراف تهران می­‌آمدند و قبل از رفتن به استادیوم، از ما خرید می­‌کردند؛ ساندویچ، همبرگر، سمبوسه و نوشابه می­‌گرفتند. اما الان ۲ سال است که استادیوم نیمه­‌تعطیل است. یا مسافران بین شهری­‌ای که در فصول مختلف سال، از ۸ الی ۱ نیمه‌شب سوار اتوبوس‌­هایِ دنبال تکمیل ظرفیتی می‌شدند که اینجا کنار خیابان آزادی می‌ایستادند، اما تعداد مسافر هم بسیار کمتر شده است.»

کرونا و وضعیت نامناسب اقتصادی جامعه، تنها نوک کوه یخ مشکلات موجود در برابر صنعت غذاهای خیابانی است که آینده شاغلان در جایگاه‌های ثابت شهرداری را هم با ابهام روبرو کرده است. در این بین، وضعیت برای کسانی که بدنبال ارایه خدمات روی جایگاه‌های سیار هستند از این هم مبهم‌تر است.

فروشندگان سیار غذای خیابانی (در قالب دکه‌­دارها، دستفروش‌ها، ون‌­ها، فودتراک‌­ها و کارفودها) وجود دارند، اما توسط ارگان­‌های قانونی، به رسمیت شناخته نمی­‌شوند، این درحالی است که در ماده ۲ قانون اصناف، آنها به عنوان شخصی حقیقی، در تعریف «فرد صنفی» جای دارند، به این دلیل که به کار فروش و خدمات دادن مشغول هستند و در این کار سرمایه‌­گذاری کرده‌­اند. حال ممکن است یک نفر به تنهایی این کار را بکند یا دیگران هم با او همکاری کنند.

تمام موانع قانونیِ سر راه فروش غذا در خیابان

قاسم نوده فراهانی، رییس اتاق اصناف، وزارت بهداشت را مخالف اصلی رسمی شدن فروشنده‌­ها می‌­داند و در گفتگویی که با صمت نیوز داشته است، اصناف را از پذیرفتن فعالان این بخش به عنوان عضو رسمی و اتحادیه‌­ای معذور می‌­داند. درعین حال، صحبت‌­های او نشان می‌­دهد که اگر اتاق اصناف، از وزارت بهداشت چراغ سبزی دریافت کند، حاضر است به میدان بیاید و ضوابط قانونی کسب‌­وکار غذاهای خیابانی را تدوین نماید.

 از طرفی حساسیت وزارت بهداشت، به این دلیل است که فروش غذا در خیابان با موادغذایی و سلامت مردم سر و کار دارد و بدون رعایت هیچ شیوه‌­نامه و استانداردی در حال ارائه غذاست. در واقع، این دور باطلی است: وزارت بهداشت به علت عدم رعایت بهداشت حاضر به قبول این صنف نیست و اصناف به خاطر مخالفت وزارت بهداشت، نمی‌تواند ضوابط کار این صنف را تدوین کند. تا وقتی هم که این قشر دارای صنف و اتحادیه نباشند، قاعدتا قوانین و شیوه‌­نامه کاری­‌ای نخواهند داشت که وزارت بهداشت بر مبنای آنها بخواهد عملکردشان را بسنجد.

مشکلات بهداشتی عرضه غذای خیابانی
به عقیده وزارت بهداشت، فروش غذا در خیابان با موادغذایی و سلامت مردم سر و کار دارد.

مانع سومی هم در این میان هست که شرکت ساماندهی مشاغل شهرداری نام دارد و تا قبل از شیوع کرونا، با اعطای مجوز به فروشندگان، اجازه فعالیت در سطح شهر را داده بود. اقدامی که از نظر رییس اتاق اصناف تهران، تداخل در وظایف اتحادیه اصناف است.

در نتیجه، تناقضات قانونی و نگاه سنتی، باعث شده تا نوعی مقاومت در برابر تاسیس اتحادیه صنفی و صدور مجوز به متقاضیان، و موازی­‌کاری دستگاه‌­ها در ساماندهی‌­شان را شاهد باشیم. این درحالی است که همانطور که گفته شد، در قانون نظام صنفی، کسانی که به فروش غذا در خیابان مشغوند، جزء شاغلان سیار تعریف شده‌­اند، ولی مخالفت وزارت بهداشت در کنار سایر اتحادیه‌­ها (با استدلالِ اینکه این فروشندگان، به علت سیار بودن، برخلاف دیگران هزینه ثابتی نمی‌­پردازند)، تاسیس اتحادیه را عملا غیرممکن کرده است.

مهاجرت چینی‌ها و تولد فرهنگ غذای چینی آمریکایی

غذای چینی آمریکایی

چینی‌ها با سابقه پنج هزار ساله تاریخی و فرهنگی، با دستورالعمل‌ها و روش‌های پخت‌وپز مختص به خودشان، به عنوان مهاجر وارد آمریکا شدند و پدیده جدیدی به نام غذای چینی آمریکایی را به وجود آوردند. به عبارتی می‌توان گفت غذای چینی آمریکایی همان تاریخچه سفر، مهاجرت، سیاست و یک تحول اجتماعی است که علیرغم چالش‌هایی همچون نژادپرستی در آمریکای آن زمان به عنوان یک نوآوری، رشد و نفوذ فرهنگ چینی در آمریکا به وجود آمد. اکنون در آمریکا از ضیافت شام گرفته تا غذاهای بیرون‌بر ۲۴ ساعته، همه جا غذاهای چینی به عنوان پدیده‌ای مدرن و آمریکایی محسوب می‌شوند.

اما تاریخچه پشت سبک آشپزی چینی آمریکایی چیست؟ با وجودی که اکثر غذاهای خارجی از طریق مهاجرت مردم کشورهای مختلف در دهه ۱۸۰۰ به آمریکا به فرهنگ این کشور اضافه شده‌اند، اما هیچ‌کدام به اندازه غذاهای چینی، تاثیر قابل‌توجهی بر فرهنگ آمریکایی نداشته‌اند.

تاریخچه غذای چینی آمریکایی
یک کارت پستال ایالات متحده مربوط به دهه ۱۹۳۰، که یک دکه میوه در محله چینی ها را نشان می‌دهد.

داستان غذای چینی آمریکایی

غذا، فرهنگ و تاریخ همگی عناصری مرتبط با یک‌دیگر هستند و نکته جالب‌تر در خصوص کشوری مثل آمریکا این است که وعده‌های غذایی و غذاهای مختلف این کشور از فرهنگ‌های مختلف نشات گرفته است و به عبارتی غذاهای آمریکایی اکثر نماینده مردم و داستان فرهنگ‌های مختلف را بازگو می‌کنند. برخی از محبوب‌ترین غذاهای ایالات متحده که از فرهنگ‌های دیگر آمده‌اند شامل غذاهای کشورهای چین، مکزیک، تایلند و ایتالیاست.

اگر بگوییم که محبوبیت و معروف شدن غذای چینی در واقع محصول مهاجرت چینی‌ها به آمریکاست اشتباه نگفته‌ایم. اما باید این را هم حتما اضافه کنیم که غذاهای چینی برای آن که در میان آمریکایی‌‎ها پذیرفته شوند، دستخوش تغییراتی شده‌اند و به عبارتی نسخه رقیق‌شده دستورالعمل‌های غذاهای چینی هستند. اما این مسئله با وجود جنبه مهم انتقال فرهنگ چینی به خارج از کشورشان اصلا مهم نیست. بهتر است بگوییم رواج آشپزی چینی در آمریکا و پذیرش آن سرآغازی به ایجاد عدالت و احترام واقعی بین همه فرهنگ‌ها، مذاهب و تاریخ بوده است.

تاریخچه فرهنگ غذایی در آمریکا
برای قرن‌ها، رژیم غذایی مردم بومی آمریکا کاملا بر اساس محصولات کشاورزی محلی بود تا مهاجران سفیدپوست از اروپا وارد شدند.

فرهنگ غذایی آمریکایی

قبل از صحبت در مورد غذاهایی که توسط مهاجران به ایالات متحده آورده شده است، خوب است ابتدا تعریفی از غذاهای آمریکایی داشته باشیم. در حالی که اکثر ما معمولا برگرها، هات داگ و مک‌اند‌چیز را به عنوان غذاهای آمریکایی دسته‌بندی می‌کنیم، خوب است بدانیم مشخص نیست که آیا منشا آنها آمریکا است یا کشورهای دیگر!

بومیان آمریکا، قبل از این‌که کریستف کلمب این قاره را کشف کند، برای مدت طولانی محصولاتی را کشت می‌کردند که بومی منطقه آنهاست. اما با گذشت زمان، آنها در نهایت با انتخاب بذرهای بهتر و هیبریداسیون، عملکردشان را در کشاورزی بهبود بخشیدند و غذاهای روزمره مانند لوبیا، ذرت، گوجه فرنگی، سیب زمینی، کدو حلوایی و حتی شربت افرا را در سبد غذایی خود داشتند.

هنگامی که کریستف کلمب برای اولین بار به آمریکای شمالی رسید و فهمید که وارد دنیای جدیدی شده، شروع به کشف و تبادل غذاهای جدید کرد.

زمان زیادی طول نکشید که غذاها و محصولات غذایی آمریکایی از جمله ذرت، سیب زمینی، انواع جدید لوبیا و کدو، فلفل و گوجه فرنگی به خارج از آمریکا پایشان باز و به سرعت در سفره غذاهای سراسر جهان پذیرفته شدند. هم‌زمان با این صادرات محصولات غذایی آمریکا به کشورهای دیگر، برعکسش هم در این کشور اتفاق افتاد و غذاهایی از اروپا و آسیا به رژیم غذایی بومیان آمریکا وارد شد.

تاریخچه غذای چینی آمریکایی و غذای چینی آمریکایی
کارت پستال تاریخی یک رستوران چینی در محله چینی‌ها در شهر نیویورک بین سال‌های ۱۹۰۷ و ۱۹۱۸٫

سفره چینی‌ها در قلب آمریکا

بررسی تاریخ غذاهای چینی آمریکایی بدون بررسی رفتار آمریکایی‌ها با مهاجران چینی امکان‌پذیر نیست و غذاهای چینی آمریکایی با رویه‌های اجتماعی، سیاسی و قانونی که در آن زمان علیه مهاجران چینی در آمریکا وضع شده بود گره خورده است.

یکی از دلایل استقبال از غذاهای چینی در میان مردم آمریکا، قیمت ارزان غذاها و طعم تند و خاص آنها بود. با این وجود نکته جالب این بود که چینی‌ها برای تطابق خودشان با فرهنگ آمریکایی حتی غذاهایشان را هم با ذائقه آمریکایی تطابق دادند. آنها با مواد موجود در آمریکا و روش‌های پخت خاص خودشان در فرهنگ آمریکا جذب شدند.

چینی‌ها به دنبال کشف طلا وارد آمریکا شدند

اولین مهاجران چینی که از منطقه کانتون (یک شهر بندری غنی در جنوب چین) به آمریکا رفتند، همان افرادی بودند که در پی شنیدن شایعات در خصوص کشف طلا در آمریکا به این کشور رفتند.

اما در تاریخ اولیه حضور چینی‌ها در آمریکا که بخاطر طلا به این کشور مهاجرت کرده بودند همه چیز خوب پیش نرفت چون با پیدا شدن کم طلا، مردم آمریکا، چینی‌ها را به قربانیان این مشکل خود تبدیل کردند و به این ترتیب تبعیض اجتماعی تبدیل به تبعیض قانونی شد. در ابتدای سال ۱۸۵۳ مالیات معدنی علیه مهاجران وضع شد و این مسئله منجر به افزایش تنش شد.

اما آیا چینی‌ها فقط به خاطر کشف طلا وارد آمریکا شدند؟ واقعیت این است که این تنها دلیل مهاجرت گسترش چینی‌ها به آمریکا نبوده است. گفته می‌شود جنگ‌های تریاک (Opium War) که به‌خاطر اختلافات بازرگانی بین چین و بریتانیا صورت گرفت و بدهی‌های فزاینده پس از آن و همچنین دوره‌های مداوم زلزله، خشکسالی و سیل در چین همگی عواملی بودند که منجر به مهاجرت گسترده چینی‌ها از چین به ایالات متحده برای به دست آوردن فرصت و امنیت شدند.

در سال ۱۸۸۲، قانون محرومیت چین به تصویب رسید، و به این ترتیب برای اولین بار لایحه محدودکننده برای مهاجران وضع شد. این قانون همچنین باعث شد آن دسته از مهاجران چینی که قبلا در آمریکا بودند هم دیگر واجد اخذ تابعیت آمریکا نباشند و تنش برایشان ایجاد شود و در ادامه با ممنوعیت مهاجرت در سال ۱۸۹۲ و تصویب ممنوعیت مهاجرت دائمی تا سال ۱۹۴۳ مهاجران چینی مثل دیگر مهاجران دچار مشکلات اساسی شدند.

با وجود تمام این سخت‌گیری‌ها و افزایش احساسات ضد چینی، غذاهای چینی راه خود را در رستوران‌های آمریکایی ادامه دادند.

هر چند در این مسیر شکایاتی در مورد بوی آشپزخانه‌های چینی مطرح شد و مثلا گفته شد گوشت‌هایی که در رستوران‌های چینی سرو می‌شوند خوب نیستند و از این دست افسانه‌ها باز هم غذای چینی در آمریکا راهش را ادامه داد تا این که در دهه ۱۹۲۰ دوره‌ای از تغییرات اجتماعی و رنسانس فرهنگی رخ داد که باعث شد رستوران‌های چینی به گزینه‌ای مدرن برای شهرنشینان آمریکایی تبدیل شوند.

به این ترتیب رستوران‌های چینی تجربه موفقیت جدیدی را با تکامل غذاهایشان به گونه‌ای که مناسب ذائقه آمریکایی باشد در آمریکا ثبت کردند و غذای چینی آمریکایی رسما به وجود آمد.

 آشپزی آمریکایی چینی
در طول نزدیک به ۲۰۰ سال گذشته، غذاهای چینی در ایالات متحده اشکال مختلفی به خود گرفته است.

فرهنگ و آشپزی مدرن چینی آمریکایی

پس از لغو ممنوعیت مهاجرت چینی‌ها در دهه ۱۹۴۰، غذاهای چینی چرخش اصیل‌تری پیدا کردند. مهاجران از بسیاری از مناطق چین به ایالات متحده آمدند و با خود مواد و دستورالعمل‌های چینی را آوردند.

در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، غذاهای چینی رفته رفته در بسیاری از شهرهای بزرگ آمریکا ریشه دواندند. حتی از منتقدان غذا در شهر نیویورک ستاره کیفیت دریافت کردند و در نهایت هنگامی که سیاستمداران آمریکایی خطوط ارتباطی خود را با چین باز کردند، غذای چینی در شکل واقعی خود در سراسر آمریکا معروف شد.

در طول نزدیک به ۲۰۰ سال گذشته، غذاهای چینی در ایالات متحده اشکال مختلفی به خود گرفته است. بسیاری از غذاهای چینی که امروزه در ایالات متحده سرو می‌شود، منشا چینی دارند. مثلا نودل و پیراشکی حداقل صدها سال در تاریخ چین سابقه دارند.

و برخی از غذاها کاملا محصول تجربه چینی‌های آمریکایی هستند که در رستوران‌های چینی آمریکایی با مواد موجود در ایالات متحده ایجاد شده‌اند. مثل خرچنگ رانگون، مرغ ژنرال تسو و شیرینی خوش‌بختی که همگی منحصر به آمریکایی هستند، بخشی خاص و در حال تکامل از داستان غذاهای چینی شدند.

بله! تاریخ مملو از محرومیت از حقوق، تبعیض سیستماتیک، نژادپرستیِ پذیرفته شده سیاسی و قانونی و ایجاد ترس در نهایت مانع رشد غذای چینی در آمریکا نشد. برای درک تاریخ آشپزی چینی آمریکایی نه تنها طعم، سفر و فرهنگ، بلکه تاریخ بسیار واقعی و بسیار دردناک تجربه مهاجران چینی را باید درک کرد.

نکته مهمی که از مهاجرت چینی‌ها به آمریکا و ایجاد پدیده فرهنگی جدید غذایی به نام غذای چینی آمریکایی می‌توان یاد گرفت این است که غذا نه تنها این توانایی را دارد که ما را به خانه برگرداند، بلکه امکان ایجاد یک خانه جدید را هم امکان‌پذیر می‌کند، خانه‌ای که در آن آشپزهای جوان می‌توانند گذشته و آینده را به یک‌باره در آغوش بگیرند.

دهه ۱۹۷۰ و غذاهای چینی در آمریکا

از اواخر سال ۱۹۶۵ با حذف  قانون سهمیه مهاجرت در آمریکا، روند مهاجرت چینی‌ها به آمریکا رشد کرد و این باعث افزایش گسترده غذاهای منطقه‌ای از سیچون از شمال چین، پکن، هونان و شانگهای به این کشور شد.

در سال ۱۹۶۷، رستوران سیچوان Shun Lee Palace اولین رستوران چینی شد که نظر چهار ستاره را از نیویورک تایمز دریافت کرد. در سال‌های بعد، بسیاری از سرآشپزهای معروف و ماهر چینی به ایالات متحده مهاجرت کردند.

 از دهه ۱۹۷۰، غذاهای چینی بخش مهمی از غذاهای آمریکایی شدند. تا سال ۱۹۸۵، بیش از ۳۰ هزار رستوران چینی در آمریکا وجود داشت که حدود یک سوم از کل رستوران‌های «قومی» در آن زمان را در این کشور تشکیل می‌داد.

امروزه، طبق نظر انجمن رستوران‌های چینی آمریکایی، بیش از ۴۵۰۰۰ رستوران چینی در سراسر ایالات متحده وجود دارد. این تعداد از مجموع مک‌دونالدز، کی اف سی، پیتزا هات، تاکو بلز و وندی بیشتر است.

غذای چینی
چاپ سوی غذایی حاصل آشپزی آمریکایی چینی است که در تغییر نگرش آمریکایی‌ها به مهاجران چینی بسیار مهم بوده است.

تولد غذایی به نام Chop Suey

چاپ سوی (Chop Suey)، یک غذای چینی آمریکایی است که برحسب ذائقه و مواد اولیه موجود در آمریکا شکل گرفت و تا حد زیادی در تغییر نگرش آمریکایی‌ها نسبت به جمعیت مهاجر چینی در آغاز قرن بیستم موثر بود.

با گذر زمان این غذا که مخلوطی از گوشت، سبزیجات و طعم‌های خاص بودبه غذای محبوب جوانان آمریکایی هم تبدیل شد چون بسیار ارزان بود.

صرف نظر از صحت چگونگی به وجود آمدن این غذا، انطباق آشپزی چینی با غذای آمریکایی به وسیله این غذا، عنصری کلیدی در تکثیر و رواج غذاهای چینی در ایالات متحده بود.

مرغ ژنرال تسو، معروف‌ترین غذای رستوران‌های چینی آمریکایی

امروزه در رستوران‌های چینی، معروف‌ترین غذا، مرغ جنرال تسو است. چیزی که این غذا را محبوب کرده احتمالا ترکیب خاصش است که ترکیبی از تکه‌های کوچک مرغ کاملا ترد با سسی خاص است.

اما خوب است بدانید اگر اسم این غذا را برای چینی‌هایی که به آمریکا نیامده‌اند بیاورید، آنها هیچ تصوری از آن ندارند و احتمالا گیج خواهند شد چون این غذا برای اولین بار در آمریکا توسط چینی‌های آمریکایی پخته شده است.

دیگر غذاهای معروف چینی آمریکایی

عالوه بر مرغ ژنرال تسو ، رانگون خرچنگ، رول تخم مرغ، مرغ کنجدی، سوپ ونتون، برنج سرخ شده، جوجه ترش و شیرین، جوجه نارنجی، سوپ داغ و ترش هستند.

ویژگی آشپزی آمریکایی چینی چیست؟

غذاهای چینی آمریکایی از سبک‌ها و عادات غذایی که از استان جنوبی گوانگدونگ توسط اکثر مهاجران چینی آمده قبل از بسته شدن مهاجرت از چین در سال ۱۹۲۴، آورده شده است.

  • یکی دیگر از ویژگی‌های غذای آمریکایی چینی شیرین و ترش بودن آنها است.
  • از طرف دیگر غذاهای آمریکایی چینی فقط گوشتی، سرخ شده و تند هستند.
  • مواد تشکیل‌دهنده شگفت‌انگیزی که در این غذاها استفاده می‌شوند از جمله ادویه‌ها و گیاهان و از طرف دیگر سس‌ها این غذاها را منحصر‌به‌فرد کرده است.

تفاوت غذاهای آمریکایی و چینی چیست؟

روش‌های آشپزی یکی از تفاوت‌های غذاهای آمریکایی و چینی است. در جایی که در کشورهای غربی مثل آمریکا معمولا شیوه‌های پخت غذا محدود به جوشاندن، سرخ کردن، کباب کردن و پختن است در حالی که چینی‌ها روش‌های پخت‌وپزشان بسیار فراتر از روش‌های رایج است و شامل بخارپز، تفت دادن، آب‌پز کردن و سرخ کردن با ووک هم می‌شود.چینی‌ها از روش‌های بیشتری برای پخت و پز استفاده می‌کنند، مانند بخارپز، خورش، تفت دادن، آب‌پز کردن و سرخ کردن سریع با ووک.

از طرف دیگر چینی ها معمولا از روغن حیوانی یا بادام زمینی برای سرخ کردن غذا استفاده می‌کنند اما غربی‌ها بیشتر از کره، روغن آفتابگردان و روغن زیتون استفاده می‌کنند.

نویسنده

حبیبه مجیدی

مترجمی بودم که دوست داشت روزنامه‌نگار باشد؛ روزنامه‌نگاری شدم که به دنیای روابط عمومی آنلاین کشیده شد و در نهایت نویسنده‌ای شدم تا همچنان بیاموزم.

بیشتر بخوانید

چرا غذا و موسیقی کره‌ ای هر روز طرفداران بیشتری پیدا می‌کند؟

غذا و موسیقی کره ای کی پاپ

فکر می‌کنید بین غذا و موسیقی کره‌ ای چه ارتباطی وجود دارد؟ البته، شاید بهتر باشد قبل از پرسیدن این سوال خاص، دنبال جواب سوال عام‌تری باشیم. پس می‌پرسیم «فکر می‌کنید بین غذا و موسیقی چه ارتباطی وجود داشته باشد؟». احتمالا تنها ارتباطی که به ذهنمان می‌رسد یکی از این سناریوها مثل پخش موزیک موقع غذا خوردن است؛ یا شاید زمانی بوده که به صرف غذا در رستوران دعوت شده‌اید و موسیقی زنده هم جزئی از برنامه‌های آن مکان بوده است. صحنه دیگری که ممکن است در ذهن‌مان ظهور کند، پخش موسیقی‌های لایت و بی‌صدا هنگام شام خوردن‌های عاشقانه زوجین و یا موسیقی‌های کلاسیک فاخر در رستوران‌های گران‌قیمت باشد.

اما موسیقی کی پاپ که توسط باندهای پسرانه و دخترانه اجرا می‌شود، سهم بسیار بزرگی را در کنجکاو کردن مردم کشورهای مختلف به غذا و موسیقی کره‌ ای داشته است. بررسی رابطه غذا و موسیقی کره‌ ای هم از آن موضوعاتی است که کنجکاوی عده زیادی را برانگیخته است. عاشقان کی پاپ تنها موسیقی کره‌ای گوش نمی‌کنند، بلکه تمایل زیادی به شبیه کردن ظاهر خود به آنها و حتی تقلید پوششان نشان می‌دهند. ماجرای این عشق به اینجا محدود نمی‌شود! کی پاپ دوست‌ها از سرزدن به رستوران‌های کره‌ای و همراه شدن با فرهنگ غذایی کره هم لذت می‌برند.

فراگیری موج هالیو (Hallyu) کره جنوبی در جهان از کجا شروع شد؟

درست همانطور که گوش میلیون‌ها نفر از طرفداران جوان موسیقی در دنیا به ریتم و آهنگ‌های پاپ کره‌ای آشنا شده، عاشقان غذا و امتحان مزه‌های جدید هم، مزه شیرینی‌ها و ترشی‌های کره‌ای را چشیده‌اند و به دوستان و آشنایان توصیه کرده‌اند. بی‌‌راه نیست اگر بگوییم که هنرمندان موسیقی و هنرپیشه‌های کره‌ای، بخشی از موج هالیوی این کشورند که کره را به عنوان یک بازیگر قدرتمند فرهنگی تثبیت کرده و غذا و موسیقی کره‌ ای را در سراسر جهان مشهور کرده‌اند.

سریال های کره ای
بیشتر لوکیشن‌های سریال یانگوم در آشپزخانه دربار می‌گذشت.

اکنون تقریبا دو دهه است که فیلم و سریال‌های کره‌ای مهمان تلوزیون و سینمای خانگی مردم جهان و ایران شده اند و با خود روش‌های پخت و سرو غذا را هم از مرزهای کره بیرون برده‌اند. معمولا این سریال‌ها که مضامین تاریخی و یا خانوادگی دارند، در لوکیشن‌های ثابتی فیلمبرداری می‌شوند و تعامل شخصیت‌های محدودی را با هم به تصویر می‌کشند. «جواهری در قصر» که با نام یانگوم نیز در ایران معروف شد، داستان دختری بود که در دربار سلطنتی کره جنوبی به عنوان آشپز تربیت می‌شود.

 از جمله ویژگی‌هایی که از تاریخ آشپزی کره جنوبی در این مجموعه تلوزیونی می‌توان فهمید، صرف وقت و دقت بسیار در جزییات آشپزی و آشنا شدن با مقام‌های مختلف شاغلان در دربار است. یانگوم بر اثر لیاقت به مقام بانو اولی آشپزخانه دربار می‌رسد و شخصیت او را مدام در حال چرخش و گردش و هنگام کار در آشپزخانه کنار موادغذایی مختلف می‌بینیم. این سریال سال ۱۳۸۵ از تلوزیون ایران پخش شد و طرفداران فراوانی هم پیدا کرد. در واقع، راه برای دوبله و تزریق فرهنگ کره‌ای به چشم و گوش ایرانی‌ها از همین سریال گشوده شد.

ظهور کره جنوبی با ظاهری جدید، این میگوی کوچک و بی‌مقداری که مابین دو نهنگ غول‌آسا (چین و ژاپن) در اقیانوسی سرگردان به سر می‌برد، یک شبه رخ نداده است. مبارزه با تاثیر بحران اقتصادی آسیا در اواخر دهه ۱۹۹۰، بخشی از سیاست کیم دائه جونگ (Kim Dae-jung)، رئیس‌جمهور سابق کره بود تا کره بتواند روی بازسازی فرهنگی خود برای پیشرفت کشور متمرکز شود.

او که از قدرت همسایگان کره، در تحت‌الشعاع قرار دادن کره جنوبی به خوبی آگاه بود، این موقعیت را فرصتی برای تثبیت کشورش در صحنه جهانی می‌دانست. در واقع، او می‌خواست میگو را از اسارت بین نهنگ‌ها رها کند. بسیار خب! اکنون کره جنوبی نه تنها آن جاندار سخت‌پوست کوچک نیست، بلکه در نوع خود به غولی تبدیل شده است!

غذا و موسیقی کره‌ ای
موج هالیوی کره جنوبی، صادرات فرهنگ این کشور را به خارج موجب شده است.

در میان افزایش علاقه به غذا و موسیقی کره‌ ای ، مصرف‌کنندگان جهانی همه چیز از برنامه‌های تلویزیونی گرفته تا کی پاپ را با آغوش باز پذیرفته‌اند. اکنون، می‌بینیم که مردم از کی فود (K-food) صحبت کرده و رسپی‌های کره‌ای را به لیست غذاهای مورد علاقه‌شان در اینستاگرام اضافه می‌کنند، زیرا علاقه‌ای که در خارج از کشور کره نسبت به این کشور بوجود آمده باعث شده تا طعم غذاهای کره‌ای از مرزهای آن فراتر برود.

در طول دو دهه گذشته، فرهنگ پاپ کره جنوبی به یکی از صادرات اصلی این کشور شبه‌جزیره‌ای تبدیل شده است. K-pop – یا موسیقی پاپ کره‌ای – حس مشترکی را در شنوندگان موسیقی جهانی به وجود آورده است. اگر دقت کنید می‌بینید که فیلم‌های کره جنوبی، دسته‌بندی خاص خود را در پلتفرم‌های پخش ویدئو دارند. کره‌ای‌ها به صادرات فرهنگ عامه یا هالیوی خودشان حسابی مفتخرند!

حالا زمان اضافه کردن غذاهای کره‌ای به این لیست است! محصولات کی فود در سال‌های اخیر از رشد قابل توجهی برخوردار شده‌اند که عمدتاً ناشی از تقاضای پرشمار برای آنها در چین است؛ چین بزرگترین بازار هدف صادراتی کره است و در عین حال فرهنگ آشپزی کره‌ای نیز به شدت تحت تاثیر آشپزی چینی و ژاپنی قرار داشته است. اما در سرتاسر جهان، حتی در ناهارخوری‌های معمولی هم مردم تفاوت بین بولگوگی (Bulgogi)‌ را از بیبیم‌باپ (Bibimbap) می‌شناسند.

در گزارشی از بانک مورگان استنلی (Morgan Stanley) ، تحلیل‌گران سهام این بانک، رشد قابل توجهی را برای فروش کی فود در خارج از کشور کره طی پنج سال آینده پیش‌بینی کردند؛ دلیل این مسئله نیز به تاثیر عمیق  صادرات فرهنگی کره بازمی‌گردد.

غذاهای کره ای
نفوذ فرهنگی عمیق کره موجب محبوبیت غذاهای کره‌ای در دنیا شده است.

 چنین روند رشدی، همراه با فشار شرکت‌های کره‌ای برای گسترش دسته‌بندی‌های غذایی، روش‌ها و زیرساخت‌های توزیعی و جذاب‌تر کردن محصولات کره‌ای برای ذائقه خارجی است که در سال‌های آینده فرصت‌های گسترده‌ای را برای سرمایه‌گذاران صنعت غذایی کره جنوبی ایجاد می‌کند.

کی پاپ کره‌ای چیست؟

کی پاپ بیش از هر اقدام و برنامه‌ای که دولت یا اداره رسمی گردشگری کره جنوبی برای ترویج فرهنگ کره‌ای انجام داده باشد، در آشناسازی مردم جهان با این کشور موثر بوده است. به عنوان نمونه، می‌توانیم شناخت بریتانیایی‌ها را از کره جنوبی در نظر بگیریم که بیش از یک دهه از آغاز آن می‌گذرد.

هرچند امروزه، بیشتر چهره‌های جوان باندهای دختری و پسری کره هستند که برای مشتاقانشان روی صحنه‌های مختلف در لندن و منچستر برنامه اجرا می‌کنند، اما یک دهه قبل از این، سرآشپزها و نوازندگان موسیقی کره‌ای بودند که راه این جوان‌ها را هموار کردند و زیرساخت‌های ارتباط بین غذا و موسیقی کره‌ ای را در سال‌های بعد شکل دادند.

کی‌پاپ یا پاپ کره‌ای، سبک خاصی از موسیقی پاپ عامه‌پسند را در کلاس جهانی به دنیا عرضه کرده است که می‌توان در قیاس با سیستم پیچیده و کارآمد تولیدات الکترونیکی این کشور، ادعا کرد این نوع موسیقی، محصول استودیوهایی است که در واقع کارخانه‌های استعدادیابی و تولید پرفورمر هستند! استودیوها قوانین بسیار سفت و سختی دارند و از سنین بسیار پایین دختران و پسران مستعد را آموزش می‌دهند و از آنها ماشین‌هایی پولساز تولید می‌کنند.

آهنگ‌های گروه‌های کی پاپ به زبان‌های کره‌ای، چینی و انگلیسی هستند. این نوع موسیقی در واقع تلفیقی است از خوانندگی، اجرا، رقص و رپ‌خوانی که موفقیت ملودی‌های جذاب و روتین‌های رقص پیچیده‌اش، مدیران شرکت‌های تولید موسیقی غربی را گیج کرده است. شروع کی پاپ نیز به سال ۲۰۱۲ بازمی‌گردد. زمانی که رپر کره‌ای به نام Psy، ویدیوی آهنگی با نام Gangnam Style را بیرون داد؛ این ویدیو تا به حال در یوتیوب سه میلیارد بار بازدید داشته است.

گروه بی تی اس سفیر غذا و موسیقی کره‌ ای
گروه بی تی اس در حال حاضر از محبوب‌ترین گروه‌های کی پاپ است.

در حال حاضر، پسران گروه بی تی اس (BTS) هستند که خود را به عنوان یک پدیده جهانی تثبیت کرده‌اند که غذا و موسیقی کره‌ ای را هم به هوادارانشان معرفی می‌کنند.

این گروه سال ۲۰۱۳ تشکیل شده و  هر جا برای اجرای برنامه حاضر می‌شوند، طرفداران پروپا قرص‌شان خود را به آنجا می‌رسانند. در همین رابطه، اصطلاحات خاصی در جامعه هواداران بی‌تی‌اس رایج شده است؛ مثلا افراد خود را عضوی از آرمی یا ارتش بی‌تی‌اس می‌دانند.

بی‌تی‌اس اولین گروه کی پاپی است که در جدول آلبوم‌های ایالات‌متحده صدرنشین شد و بیش از ۱۲ میلیون مشترک در یوتیوب دارد. همچنین خبر ملاقات بی تی اس با جو بایدن (Joe Biden)، رییس‌جمهوری وقت آمریکا در خرداد ماه امسال (۱۴۰۱) گواه قدرت این گروه نزد افکار عمومی است.

البته این نوع موسیقی محدود به بوی بندها (Boy Bands) نیست و دختران هم گروه‌های خاص خودشان را دارند و دستاوردهایشان در خارج از کره جنوبی کمتر از همتایان مذکرشان نبوده است. مثلا، گروه سیاه صورتی یا  Black Pink یا اولین گروه دخترانه کی پاپ بود که با آلبوم و تک آهنگ خود به نام Kill this Love، به جدول بیلبورد پرفروش‌های ایالات‌متحده راه یافتند.

همه دنیا مشتریان رستوران‌های کره‌ای

جائه جون (Jae Joon)، مدیر رستوران میس کره‌آ (Miss Korea) در بیرمنگام، می‌گوید: «بیشتر مشتریان ما کره‌ای نیستند. بریتانیایی‌ها چنان از غذاهای ما استقبال کرده‌اند که باعث علاقه تعداد بیشتری از آنها به فرهنگ ما شده است. زمانی بود که مردم این کشور حتی نمی‌دانستند کره کجاست.»

همگام با میل سرسام‌آور به مصرف موسیقی کره‌ای، غذا نیز یکی از عناصر مهم در افزایش محبوبیت فرهنگ کره‌ای بوده است. مثلا باز هم لندن را در نظر بگیریم؛ شهری که قلب آن با مهاجرانش می‌تپد. کلان‌شهری با بافت مهاجرتی رنگارنگ و دارای رستوران‌های فرانسوی، روسی، چینی، هندی، پاکستانی، عربی، ترکی و ملیت‌های دیگر که در جایگاه رستوران‌داری و توریسم خوراک کاملا شناخته و تثبیت شده است، همچنین سرآشپزهای مشهوری مانند جودی جو (Judy Joo) و گوردون رمزی (Gordon Ramsay) دارد که مشتری‌ها برای چشیدن طعم غذایشان سر و دست می‌شکنند.

از دیگر ویژگی‌های خوراک‌شناسی پایتخت انگلستان، صدور دستورهای غذایی ملل به منچستر، بیرمنگام، شِفیلد و اِدینبورگ است. با تمام این اوصاف که سبب می‌شود هر رقیبی قبل از بخت‌آزمایی در این شهر دوبار فکر کند رستوران های کره‌ای و باربیکیوی کره‌ای جدیدترین ملیت اضافه شده به لیست خوراک‌شناسان بریتانیایی است.

غذای کره‌ ای
رستوران‌ها و باربیکیوهای کره‌ای در لیست علاقمندی‌های مردم جهان جای گرفته‌اند.

افرادی که برای صرف گیم‌باپ (Gimbap) و تِتِئَوک گوک (Tteokguk) و جاپ‌چائه (Japchae) در این رستوران‌ها و فست‌فودی‌ها پول می‌پردازند، به جز دانشجویان کره‌ای دور از وطن که دنبال تجدید خاطره با حس نوستالژیک‌شان به غذاهای خانه هستند، توریست‌ها و لندن نشینان‌اند. به علاوه، تقریباً همه سوپرمارکت‌های بزرگ، مواد اولیه یا غذاهای کره‌ای را عرضه می‌کنند، و فروشگاه‌های تخصصی کره‌ای اکنون در اکثر مراکز شهرهای بزرگ دنیا جزء مناظر رایج هستند.

جی راینِر (Jay Rayner)، منتقد غذایی می‌گوید: «علاقه مردم به غذاهای کره‌ای در پنج سال گذشته، مدام روند افزایشی داشته است؛ اما در سال گذشته (۲۰۱۹)، شاهد انفجار استقبال از خوراک و نوشیدنی‌های این کشور بوده‌ایم.»

به گفته جی راینر: «معیار محبوبیت واقعی یک فرهنگ غذایی، زمانی است که اقلام خوراکی آن فرهنگ در سوپرمارکت‌های بزرگ و اصلی وجود داشته باشند؛ امری که در مورد مواد غذایی کره‌ای روز به روز بیشتر و بیشتر اتفاق می‌افتد. همین روند، خود بخشی از گسترش علاقه مردم به فرهنگ کره است.»

رشد تعداد رستوران‌های کره‌ای، به‌ویژه خارج از لندن، تا حدی ناشی از افزایش دانشجویان این کشور است که در دانشگاه‌های بریتانیا تحصیل می‌کنند. طبق تخمین‌ها  53000 کره‌ای در بریتانیا زندگی می‌کنند که همین مسئله بریتانیا را تبدیل به بزرگترین محل تجمع کره‌ای‌های دور از وطن در اروپا کرده است.

البته از این تعداد تقریبا ۲۰٫۰۰۰ نفر از آنها دانشجو هستند. جالب است بدانید که شهر نیو مالدِن (New Malden) در ایالت سورِی (Surrey) بریتانیا، خانه بیشترین جمعیت کره‌ای – تقریباً ۲۰۰۰۰ نفر – است و به همین علت، نام مستعار ” کوریا تاون” یا شهرک کره‌ای (Korea Town)  را روی آن گذارده‌اند.

رستوران کره ای
تصویری از یک رستوران کره‌ای در شهر نیو مالدن در استان سوری در بریتانیا مشاهده می‌شود.

کره‌ای‌ها روزبه‌روز بیشتر در زوایای مختلف زندگی بریتانیایی‌ها نفوذ می‌کنند و علاقه به فرهنگ آنها، حتی فراتر از غذا و موسیقی کره‌ ای کی پاپ می‌رود. مرکز فرهنگی کره در لندن، میزبان جشنواره‌هایی برای نمایش استعدادهای موسیقی این کشور است و جشنواره‌های فیلم کره‌ای نیز برای هر چه بیشتر به رخ کشیدن صنعت در حال شکوفایی سینمایی این کشور در شهرهای انگلستان برگزار می‌شوند.

سه دسته‌بندی غذایی کره‌ای در بشقاب غذای مردم جهان

افزایش فروش جهانی کِی فود، مسیری پر پیچ‌وخم داشته است. تولیدکنندگان این نوع غذاها و چاشنی‌ها، بعد از اشباع کردن بازار داخلی کره، چشم‌انداز خود را به چین معطوف کردند. زیرا  نزدیکی جغرافیایی و فرهنگی چین و کره امتیاز مثبتی برای شروع ورود به بازارهای خارج کره بود. هدف‌گذاری تولیدکنندگان یاد شده برای فروش کی‌فود به چین موفقیت‌آمیز بود و منجر به رشد سالانه ۱۹ درصدی در فاصله سال‌های ۲۰۱۰ الی ۲۰۲۰ شد. با این حال، در دو سال اخیر، میزان تقاضا در چین نیز به حد اشباع رسیده است و تولیدکنندگان صنعت غذایی کره اکنون به دنبال بازارهای جدیدی می‌گردند.  

همزمان، آگاهی جهانی از غذاهای کره‌ای مسیر رشدی طبیعی را طی کرده است، یعنی به موازات که فرهنگ کره‌ای برای ذائقه خارجی آشناتر شده است، غذاهای کره‌ای نیز معروف‌تر شده‌اند. به یک معنا، افزایش علاقه به محتوای سرگرمی، مانند فیلم‌ها، سریال‌های تلویزیونی و موسیقی پاپ کره‌ای، راه را برای کنجکاوی بیشتر در مورد فرهنگ هموار کرده است، که سپس به نوبه خود درهای آشپرخانه‌ها را به روی آشپزی کره‌ای گشوده است.

تولیدکنندگان کی‌فود نیز در این رابطه بدنبال پاسخ متناسب به تقاضای بازار هستند. در حال حاضر (سال ۲۰۲۲)، سهم کی‌فود در بازارهای جهانی ۴% است که ۱۰ میلیارد دلار درآمد برای کره جنوبی به همراه داشته است. صادرات مواد غذایی کره نیز طی ده سال گذشته سالانه ۱۰ درصد افزایش یافته است.

اسنک کره ای
اسنک‌های کره‌ای در فروشگاه‌هیا بزرگ دنیا یافت می‌شوند.

سه حوزه رشد کی‌فود کدام است؟

سه دسته غذاهای کره‌ای که در خارج از مرزهای این کشور آسیایی محبوب هستند، اسنک‌ها، نودل و کی‌میلز (K-Meals) نام دارد. تنوع محصولات غذایی کره‌ای بسیار زیاد است، اما سه زمینه اصلی رشد عبارتند از: میان وعده ها، نودل‌های فوری و وعده‌های غذایی آماده. بر اساس محاسبات تحلیل‌گران از داده‌های صادرات و تولید ۱۰ شرکت برتر مواد غذایی کره‌‍ای در خارج از این کشور، در پنج سال گذشته (۲۰۱۵ الی ۲۰۱۹)، این سه دسته روی هم حدود ۷۰ درصد از کل فروش کی‌فود را در کشورهای دیگر به خود اختصاص داده‌اند.

اگر فقط آسیا را در نظر بگیریم، طبق آمارهای تحلیل‌گران، افزایش فروش اسنک‌های کره‌ای به شکل بارزی مشاهده می‌شود؛ به ویژه به این دلیل که تولیدکنندگان مواد غذایی در کره، از نظر جانمایی محصولات در قفسه‌ فروشگاه‌ها و منطبق‌سازی با ذائقه مصرف کننده‌ها هوشیارانه رفتار کرده‌اند.

اسنک‌های کره‌ای از نظر نوع محصول، مشابه دیگر محصولات موجود جهانی در دسته‌بندی‌ اسنک‌ها هستند؛ اما شرکت‌های کره‌ای، طعم، بافت و شکل‌ آنها را تغییر داده‌اند تا در بازار جهانی، محصولات خود را از محصولات غربی متمایز کنند.

ازطرفی، در دسته نودل‌ها و رامن، نودل‌های فوری کره‌ای که به دلیل ترکیب راحتی و طعم‌های منحصر به فرد (مانند چیلی  و تند) از رقبا متمایز هستند، در گسترش جذابیت غذاهای کره‌ای نقش کلیدی داشته‌اند. بازار نودل فوری کره جنوبی در یک دهه گذشته در سطح جهانی ۴ درصد رشد کرده است.

کی میلز کره ای
کی میلز یا غذاهای آماده کره‌ای از دسته غذاهای پر فروش این کشور است.

در نهایت، بیشترین میزان سود در صنعت تولید غذاهای کره‌ای از ناحیه کِی میلز بوده است. به نظر می‌رسد نیاز روز افزون به غذای سریع و سرعت در فرهنگ‌های سراسر جهان، باعث اقبال مردم به این نوع غذا شده باشد. وعده‌های غذایی کِی میلز، تجسم واقعی غذای جهانی‌سازی شده‌اند. البته این دسته‌بندی، هنوز در مراحل اولیه نفوذ است و در صورت فراهم آوردن دسترسی بهتر در بازارهای آسیایی و ایالات متحده، می‌تواند رشد سالانه ۲۰ درصدی را تجربه کند.

 پیش‌بینی آینده غذاهای کره‌ای

کره‌ای ها با یک برنامه دقیق موفق شده‌اند خود را از کشوری ناشناخته و منزوی به یک قدرت جهانی تبدیل کنند. در این مسیر، آنها دیگران را ابتدا با جاذبه‌های فرهنگی خود جذب کرده‌اند. در اصل می‌شود گفت غذای فرهنگی کره قبل از دستورهای غذایی ملی این کشور به مردم جهان ارایه شد و بعد از پذیرش اولیه، اکنون این تقاضای جهانی است که تولیدکنندگان غذای کره‌ای در دسته‌بندی‌های مختلف را با موفقیت تجاری مثال‌زدنی مواجه کرده است. غذا و موسیقی کره‌ ای ارتباطی دو سویه و ریشه‌دار با هم دارند.

قرار گرفتن کره در مسیر و جریان تعامل با فرهنگ‌های دیگر، قدرت نرم آن را دوچندان کرده است. توجه به سلیقه و خواست مخاطبان و تلاش برای ارائه محصولات غذایی کره با ایجاد دگرگونی‌هایی که سلیقه‌ها را راضی کند توانسته غذای کره‌ای را به خوبی برندسازی نماید. به عنوان نمونه، چیپس سیب‌زمینی که یک اسنک ساده است در طعمی مثل عسلی و کَره‌ای طرفداران زیادی پیدا کرده و پیش‌بینی می‌شود حتی نودل چیلی شناور در فلفل قرمز فراوان هم در بلند مدت راهش را سر میز غذای ساکنان کشورهای دیگر پیدا خواهد کرد. مسئله‌ای که کره جنوبی با آرامش منتظر تحقق آن است: فتح ذهن‌ها و قلب‌ها با چاپستیک.

با تاریخچه پر رمز و راز غذای کره‌ ای آشنا شوید

تاریخچه غذای کره ای

برای بررسی تاریخچه غذای کره ای، باید دانست کشور کره‌ جنوبی صدها سال زیر سایه نفوذ فرهنگی و سیاسی چین و ژاپن، همسایگان پر قدرت خود قرار داشت؛ با این وجود برخی مورخان تاریخچه کشاورزی در این شبه‌جزیره را تا ۵ هزار سال قبل تخمین می‌زنند. کره‌ جنوبی که از سه جهت شرق و غرب و جنوبی با آب احاطه شده است، زمستان‌هایی سرد و تابستان‌هایی گرم و مرطوب دارد که بر سابقه خوراک این کشور تاثیر عمیقی نهاده‌اند.

همسو با این تنوع اقلیمی‌ که مناطق کوهستانی و ساحلی را شامل می‌شود، مردم این کشور هم غذای خود را از آنچه از دریا، زمین و کوهستان بدست می‌آمد فراهم می‌کرده‌اند. برآیند تاریخ و تعاملاتی که در این جامعه جریان داشته است به تدریج، باعث ظهور مفاهیمی مانند کِی-فود (K-Food) و کِی–دایِت (K-Diet) به عنوان مخفف غذای کره ای و رژیم غذایی کره‌ای شده است.

این دو مفهوم را عده‌ای یکی می‌دانند، اما نباید با هم یکی دانسته شوند. کی فود زیر مجموعه کی دایت است که شامل فرهنگ غذایی این کشور، روش‌های پخت‌وپز، عادات و الگوهای رژیم غذایی می‌شود؛ درحالیکه کی فود صرفا انواع دستور غذاهای کره‌ای است.

کی دایت و کی فود، از عوامل متعددی تاثیر گرفته‌اند: موقعیت جغرافیایی و اقلیم‌های مختلف کره، سلطه فرهنگ چینی و ژاپنی بر آشپزی کره‌ای، مذهب بودایی و آشپزی خاص معابد بودایی، آشپزی دربار پادشاهی کره، مهاجران خارجی چینی، و تعامل دولت کره در عصر جدید با مغرب زمین.

میز غذای کره جنوبی
یک میز غذای کره جنوبی بازتاب‌دهنده سنت‌ها، اقلیم و آشپزی درباری است.

تاثیر اقلیم و جغرافیای کره‌ جنوبی بر فرهنگ غذایی

 از مهم‌ترین جلوه‌های اثرگذاری اقلیم بر آنچه مردم کره به عنوان غذا در سفره خود می‌گذارند، ابداع تکنیک‌های نگهداری غذا و در راس آنها تخمیر است. عامل محرک توسعه این تکنیک‌ها، نیاز مردم کره به حفظ مواد غذایی در طول سال بوده است.

به عنوان مثال، درحالیکه چینی‌ها از سرخ کردن و ترشی انداختن به عنوان اصلی‌ترین شیوه‌ برای به حداقل رساندن آبِ موجود در غذا و محافظت از آن در برابر فساد میکروبی بهره می‌گرفتند؛ یا مردم خاورمیانه شیر را به عنوان اصلی‌ترین ماده غذایی به محصولات تخمیر شده‌ای مانند پنیر تبدیل می‌کردند؛ در کره جنوبی، روغن سرخ‌کردنی یا صنعت دامداری‌ای وجود نداشت.

پس مردم به تجربه متوجه شدند که آنچه در محیط زندگی‌شان فراوان‌‎تر است، یعنی سبزیجات و غلات را بایستی تخمیر کرد. به این ترتیب، خیالشان از بابت در اختیار داشتن غذا طی تابستان‌های گرم و زمستان‌های طولانی و سرد کره راحت می‌شد. در این شیوه از همزیستی با طبیعت، سواحل صخره‌ای شرق، غرب و جنوب کشور و کوهستان‌های شمال دست به دست هم می‌دادند تا بتوان لوبیا، ماهی و سبزیجات نمک سود را تا مدت‌ها نگهداری کرد.

خلاقیت در تهیه غذاهای تخمیری باعث پدید آمدن انواع جانگ‌ها شد، جانگ (Jang) به معنای محصولات تخمیری سویاست و معروف‌ترین انواع آن عبارتند از: کانجانگ (Kanjang) یا سس سویا، دوئِن جانگ (Doenjang) یا رب دانه سویا و گُوچِن جانگ (Gochenjang) (رب فلفل قرمز) و این علاوه بر انواع کیمچی (کلم تند تخمیری) است. به هر روی غذاهای تخمیری گوناگون کره امروز نمادی از آشپزی اصیل کره دانسته می‌شود.

دیگر ویژگی‌های رژیم غذایی کره ای یا کی دایت از این قرار است:

  • دستورهای غذایی بر پایه برنج و غلات است.
  • از غذاهای تخمیری استفاده می‌شود.
  • سبزیجات از فضای باز و دشت‌ها و دریا جمع‌آوری می‌شوند.
  • حبوبات، ماهی و گوشت قرمز در این رژیم وجود دارد. 
گیاهان دارویی در غذای کره ای
از ویژگی‌های آشپزی کره‌ای، استفاده از گیاهان دارویی برای طبخ غذاست.
  • در این رژیم از گیاهان دارویی مانند سیر، پیاز سبز، فلفل قرمز و زنجبیل استفاده می‌شوند. 
  • برای سرخ کردن روغن کنجد و گیاه پریلا (Perilla) به کار می‌رود. 
  •  روغن داغ کردن، یکی از روش‌های پخت است.
  • غذاها با استفاده از محصولات کشاورزی فصلی تهیه می‌شوند.
  • با تنوع غذاهای محلی روبرو هستیم. 
  • استفاده از نودل و رامن رواج بسیاری دارد.

اما گذشته از عوامل محیطی نام برده، فرهنگ غذایی مردم کره‌ جنوبی از چیزهای دیگری هم الهام گرفته است که آشپزی معبد و آشپزی  درباری جزء برجسته‌ترین عوامل هستند. 

آشپزی کره‌ای، آمیخته‌ای از سنت‌های معابد و قصر پادشاهی

مبدا غذاهایی که امروزه بر سر سفره مردم کره‌ جنوبی سرو می‌شود، آشپزی دربار سطلنتی این کشور است. که از ۲ هزار سال قبل از میلاد تا سال ۱۹۱۰ به شکل‌های مختلفی ادامه داشته است و بعد از آن، در جریان تقسیم دو کره بعد از جنگ دوم جهانی، به طور رسمی از قدرت سیاسی خاندان سلطنتی کاسته شد. 

در عین حال، یک هزاره قبل‌تر، با ورود بوداییسم از راه هند به کره جنوبی، آشپزی معبد در این کشور پا گرفت و جا افتاد. بودایی‌ها عمل خوردن را بخشی از تمرینات معنوی انسان می‌دانستند به همین جهت در تهیه و ارایه و صرف کردن غذا آداب خاصی را به وجود آوردند که نتیجه آن، رسیدن به توازن میان شخص صرف کننده غذا و طبیعت بود.

 همچنین در مذهب بوداییسم غذا خوردن تا جایی مجاز دانسته می‌شود که برای تامین انرژی بدن نیاز باشد و نه بیشتر.

تاثیر آشپزی معبد در کره جنوبی
آشپرخانه کره جنوبی از آشپزی معابد و مذهب کنفوسیوسی تاثیر گرفته است.

در بررسی‌ها از قوانین آشپزی معبد به این نتیجه می‌رسیم که این شیوه تهیه خوراک، با وجود قدمت بسیار طولانی خود، بسیار جلوتر از زمانه حرکت می‌کرده است. به نحوی که تاکید آن بر به اندازه خوردن و صرف سبزیجات و مواد تازه برای طبخ غذا، با رژیم‌های نوینی مانند وگانیسم یا گیاهخواری مطلق مشابهت دارد و یادآور جنبش‌های مدرنی مانند از مزرعه تا روی میز (from “Farm to Table”) است.

در همین راستا، رژیم مدیترانه‌ای، گیاهخواری و پاکخواری (کیلین ایتینگ) هم خورنده غذا را به چالش می‌کشند تا از مبدا غذایی که وارد بدن خود می‌کند اطلاع داشته باشد.

بیبیم‌باپ: یادآور تعادل بین یین و یانگ

یین و یانگ که از مفاهیم مطرح شده در بوداییسم است، جزء جدانشدنی انواع غذاهای کره‌ای می‌باشد. پس بر اساس آن باید از خوردن گوشت و سبزیجات خانواده سیر، مثل سیر و پیاز و موسیر پرهیز کرد، زیرا غذاهای نامبرده ماهیتی تند و گزنده دارند که مانع از همگون شدن انسان با مصرف غذا با طبیعت است.

تجلی همین دیدگاه، امروزه خودش را در غذای محبوب بیبیم‌باپ (Bibimbap) کره‌ای نشان می‌دهد. این غذای فوق‌العاده، طرح ساده‌ای دارد: کاسه‌ای از سبزیجات رنگارنگ فصل که با دقت برش خورده و به زیبایی روی بستری از برنج چیده شده‌اند. بعضی وقت‌ها، روی آن قطعاتی از گوشت و/یا تخم‌مرغ سرخ شده‌ای را هم قرار می‌دهند. بیبیم‌باپ یعنی مخلوط کردن چیزها با برنج. نحوه صرف این غذا نیز به این صورت است که همه اجزا را با هم، و با برنج مخلوط کرده و در دهان می‌گذارید.

بیبیم‌باپ مثالی است از غذای کره ای که در آن، اجزای مختلف غذا همدیگر را هنگام ترکیب، کامل می‌کنند. به عنوان نمونه، اگر رنگ‌های داخل کاسه را در نظر بگیرید، در برابر سبزیجاتی با رنگ‌های جاندارِ سبز و نارنجی، برنج سفید یا طلایی و قطعات گوشتی قرار دارد که قهوه‌ای و کاراملی شده‌اند.

بیبیم باپ
بیبیم‌باپ از محبوب‌ترین غذاهای کره‌ای است.

توازن طعم‌ها در این غذا، مزه‌هایی مثل تردی، تازگی و ترشی غذای اصلی را در کنار شوری کیمچی کنار هم قرار می‌دهد که همگی با گوچن‌جانگ آتشین، گوشت گریل شده و آب و لعاب خوشمزه غذا، در هم می‌آمیزد.

در واقع بیبیم‌باپ نمایش کامل این مفهوم است که آشپزی کره‌ای، بر در کنار هم نشاندن بافت‌ها و طعم‌های متضاد استوار شده است.

غذای کره ای و آشپزی در دربار پادشاهی کره

آنچه به عنوان میراث آشپزی درباری کره شناخته می‌شود، سبکی از تهیه و عرضه غذا است که در دربار سلسله جوسون (Joseon چوسان) رواج داشته است. این سلسله از سال ۱۳۹۲ الی ۱۹۱۰ بر کره حکمرانی کردند و شیوه پخت خوراک در دربار چوسان هم اکنون با جهش کره جنوبی به عرصه‌‌های جهانی، در قرن بیست‌ویکم احیا شده است.

 امروزه می‌توانید رستوران‌هایی را در کره جنوبی ببینید که غذا را به شیوه زمان خاندان سلطنتی آماده کرده و عرضه می‌کنند. طبق چیزی که در اسناد به جا مانده از زندگی خاندان سلطنتی می‌توان یافت، هر وعده غذای اصلی با سرو ۱۲ نوع غذای مختلف در کنار برنج و سوپ، داخل ظرف‌های برنزی همراه بوده است.

از آنجا که سلسله چوسان با ۵۰۰ سال سابقه سلطنت، سرآمد فرهنگ در تاریخ کره جنوبی شناخته می‌شود، آشپزی درباری نیز بدل به جزء اساسی فرهنگ خوراک این کشور شرق آسیایی شده است. آماده‎‌سازی غذا برای شاه و خانواده او به عهده بهترین آشپزهای دوران قرار داشت و آنها برای تامین رضایت خانواده سلطنتی و مهمانان‌شان، مواد غذایی‌ای را که از سرتاسر خاک کره دستچین شده بود انتخاب می‌کردند.

در میان مواد اولیه غذایی، هم گیاهان و غلات و حیوانات خاص مناطق جا داشتند، و هم مواد غذایی فصلی آن مناطق. شیوه دوام پیدا کردن خوراک‌پزی سلطنتی کره، در درجه اول از طریق نقل شفاهی دستورها و بعد مکتوب کردن جشن‌ها و مراسم‌های خانواده سلطنتی بوده است.

جزییات وعده‌های غذای روزانه خانواده سطلنتی کره جنوبی  

سوابق مربوط به وعده‌های غذایی روزانه دربار خاندان چوسان، در سندی به نام «پروتکل‌های سلطنتی در محضر پادشاه» یافت شده است که در سال ۱۷۹۵ با جزییات دقیقی نوشته شده است. این سند در واقع شرح سفر پادشاه از کاخ چانگ دوک گونگ (Changdeokgung) به قلعه سووُن هُواسِئُونگ (Suwon Hwaseong) است. سفری هشت روزه که در نهایت با بازگشت شاه به قصر خود پایان پیدا می‌کند و در این مدت، او میزبانی جشن مفصلی را به عهده داشته است.

ضیافت های دربار کره جنوبی
این نقاشی تصویری از یک ضیافت درباری خاندان حاکم کره جنوبی را نشان می‌دهد.

معمولاً وعده‌های غذایی پنج بار در روز سرو می‌شده و شامل این ترتیب بوده است: فرنی یا حریره برنج برای صبح زود، صبحانه سلطنتی حدود ساعت ۱۰:۰۰، یک وعده غذای ساده در بعدازظهر، شام سلطنتی حدود ساعت ۱۷:۰۰، و یک وعده غذایی ساده هنگام شب.

سفره یا میز سلطنتی کره، سوراسانگ (Surasang) نام داشته است و همانطور که گفته شد با ۱۲ غذا از جمله برنج و سوپ و همچنین خورش، قابلمه‌ای از غذای داغ، کیمچی و سس تزیین می‌شد. روی این میز، هم برنج سفید و هم برنج شیرین سرو می‌کردند و رایج‌ترین سوپ‌های مورد پسند خاندان سلطنتی، میوک گوک (Miyeok guk – سوپ جلبک دریایی) و گومتانگ (Gomtang -سوپ استخوان گاو) بودند.

سوراسانگ خود بر چندنوع میز بود:

  • دائوونبان (Daewonban میز گرد بزرگ؛ میز اصلی)،
  • گیوتبان (Gyeotban میز گرد کوچک)
  • چاکسانگبان (Chaeksangban میز مربع)
  • سُوونبان (Sowonban میز کوچک پذیرایی مدوُر)

انواع غذاهای سوراسانگ

از میان ۱۸ نوع غذای اصلی و دورچین که برای خاندان سلطنتی کره سرو می‌شد، می‌توان به این چند مورد اشاره داشت:

نام غذای کره ایمواد تشکیل‌دهنده
دئونگوی (Deoungui)غذای گریل شده یا بروشِت (کباب شده روی سیخ‌های کوچک) از گوشت قرمز یا ماهی است
چانگوی (Changui)غذای گریل شده از جلبک دریایی خشک، نوعی ریشه خوردنی به نام دئودوک یا سبزیجات است
جئونیوهوا (Jeonyuhwa)غذای لذیذی است که داخل ماهیتابه سرخ شده و از گوشت ماهی یا سبزیجات تهیه می‌شود
پیه ئون یوک (Pyeonyuk)برش‌های گوشت خوک آب‌پز شده
سوکچائه (Sukchae)سبزیجات آب‌پز شده و مزه‌دار شده
سانگچائه (Saengchae)سبزیجات خام مزه‌دار شده
جوریگائه (Jorigae)غذایی تفت داده شده و بعد آب‌پز شده با ترکیب گوشت قرمز، ماهی یا سبزی
جانگگوا (Janggwa)سبزیجاتی که ترشی انداخته شده‌اند

البته ترتیب چیدمان غذاهایی که روی هر یک از انواع سوراسانگ‌ها قرار می‌گرفت فرق داشت:

  • دائوونبان را با برنج سفید، میوک گوک (سوپ جلبک دریایی)، تُوگو (Togu – بشقاب استخوان)، سس سویا، سس سویا با سرکه، رب فلفل قرمز با سرکه، چانگوی (جلبک دریایی یا ریشه خوراکی دئودوک کبابی)، دئونگوی (گوشت قرمز یا ماهی کبابی)، ماهی خام، جانگگوا (سبزیجات ترشی انداخته)، سائنگچائه (سبزیجات خام مزه‌دار شده)، سوکچائه (سبزیجات آب‌پز و مزه‌دار شده)، جابان (ماهی نمک سود)، جوریگائه (گوشت/ماهی/سبزی تفت داده و آب‌پز شده)، پیه ئون یوک (برش‌های گوشت خوک آب‌پز)، و غیره می‌آراستند.
میزهای سنتی غذاخوری کره جنوبی
یکی از انواع سوراسانگ‌ها، سوونبان است که در تاریخچه غذای کره‌ ای استفاده می‌شد.
  • سُوونبان (Sowonban میز کوچک پذیرایی مدوُر) با برنج و لوبیای قرمز، گومتانگ (Gomtang – سوپی از استخوان گاو)، کاسه‌ای خالی، بشقاب خالی، سینی، قوری چای تزیین می‌شد.
  • چاکسانگبان (میز مربع) با روغن کنجد، گوشت، تخم‌مرغ، سبزیجات، جانگگوک (سوپ سویای شفاف) پر می‌شد.

دربار سلطنتی کره سالیانه شاهد برگزاری چندین رویداد بود. این رویدادها که با جشن و شادخواری و لذت بردن از انواع غذاها همراه بودند، در تعطیلات ملی مانند جئونگوُل (Jeongwol -روزی در سال جدید قمری که قرص ماه کامل می‌شد)، دانو (Dano -پنجمین روز از پنجمین ماه در تقویم قمری)، چوسئوک (Chuseok -روز شکرگزاری کره‌ای) و دونگجی (Dongji – انقلاب زمستانی) برپا می‌شدند.

علاوه بر این، دیگر مراسم‌هایی که دور هم جمع شدن افراد را بدنبال داشته و در نتیجه، آشپزخانه سلطنتی کره را شلوغ می‌کرد عبارت بودند از: تولد اعضای خانواده سلطنتی (مقیم دربار و خارج از آن)، نامزدی و ازدواج ولیعهد، و مراسم استقبال از فرستادگان خارجی.

در طول ضیافت‌های سلطنتی بزرگی مانند جینیِئُون (Jinyeon) یا جینچان (Jinchan)، از میزهایی با پایه‌های بلند استفاده می‌شد. روی این میزها را با تِتِئُوک (Tteok -کیک برنجی) در رنگ‌ها و سبک‌های مختلف همچنین هانگوا (Hangwa – میان‌وعده سنتی کره‌ای) و میوه‌های مختلفی انباشته می‌کردند که به صورت عمودی روی هم چیده شده بودند.

معمولا خوراکی‌های چیدمان شده روی این دسته از میزها، ۴۰ تا ۶۰ سانتی‌متر ارتفاع داشتند و معنای نمادین آنها آرزوی رفاه و طول عمر برای پادشاه بود. البته، غذاهایی که با این طول و تفصیل تزیین می‌شدند در اصل برای خوردن نبودند! حتی پادشاه هم از آنها نمی‌خورد. بلکه قبل از آنکه میز اصلی غذا را به او تقدیم کنند، رشته فرنگی و غذاهای جانبی ساده‌ای را صرف می‌کرد که روی میز کوچک‌تری سرو می‌شد و این مراسم بخشی از تاریخچه غذای کره‌ ای به شمار می‌رود.

ضیافت های دربار کره جنوبی
روی میز ضیافت‌های درباری در کره جنوبی انواع چاشنی‌ها و ادویه‌ها قرار داشت.

به علاوه، هنگامی که ضیافتی برگزار می‌شد، غذا نه تنها به مهمانان سلطنتی تقدیم می‌شد، بلکه سایر شرکت‌کنندگان ضیافت از جمله نوازندگان دربار، رقصندگان و سربازان هم غذا دریافت کرده و میزهای ایشان را بر اساس رتبه و مقام سرو می‌کردند. پس از پایان ضیافت، ظروف باقی مانده بین بستگان و خادمان پادشاه توزیع می‌شد.

امتداد آشپزخانه سلطنتی کره در قرن بیست و یکم

غذاهای سلطنتی توسط خدمتکاران درباری زن و مردی تهیه می‌شد که از دوران کودکی برای آشپز شدن آموزش‌های دقیقی می‌دیدند. یکی از اصول تهیه غذا در دربار سلطنتی کره این بود که مواد غذایی، سبزیجات، گوشت‌ها، ماهی‌ها و غیره بایستی ظاهری زیبا و سالم داشتند.

آشپزها از بهترین قسمت‌های مواد اولیه بهره می‌گرفتند تا بی‌نظیرترین طعم و سبک غذا را به حضور پادشاه ارائه بدهند. همچنین در خوراک‌پزی از چاشنی‌های قوی استفاده نمی‌شد و از طعم‌های قوی مانند غذاهای با طعم‌های شور و تند یا با بوی تند اجتناب می‌کردند.

 جالب است بدانید که غذاهای دربار سلطنتی سلسله چوسون که دارای چنین آداب و رسوم و دستورالعمل‌های سختگیرانه‌ای است، به عنوان میراث فرهنگی ناملموس کره جنوبی ثبت شده است. این میراث البته به تاریخ نپیوسته و همچنان زنده است، به نحوی که هم اکنون استادان هنر آشپزی سلطنتی به نام‌های هان بوک ریو (Han Bok-ryeo  سومین استاد، از سال ۱۹۴۷تاکنون) و چانگ گیل جا (Chung Gil-ja- استاد سوم، از سال ۱۹۴۸تاکنون) راه آنها را ادامه می‌دهند.  

غذاهای مدرن کره جنوبی
غذاهای مدرن کره جنوبی امتداد سنت آشپزی درباری و مذهبی این کشور هستند.

صدور مکتب آشپزی کره در عصر مدرن

آخرین عامل اثرگذار بر تاریخچه غذای کره ای و فرهنگ غذا در کره‌ جنوبی، برخوردهای تجاری و فرهنگی بین کره و غرب بوده است. کشور کره‌ جنوبی در گذشته به نام «پادشاهی منزوی» شناخته می‌شد، زیرا تنها ارتباط آن با دنیای خارج از طریق کشورهایی مثل چین و ژاپن بود. اما کره‌ جنوبی امروزی، بدون اغراق محل تلاقی شرق و غرب است.

هرچند شنیدنش تعجب‌آور است، اما دستاوردهای مثبت این تلاقی، از یک جنگ سرچشمه گرفت؛ جنگ سال ۱۹۵۳ کره که موجب اشغال این کشور توسط نظامیان آمریکایی شد. با توجه به اینکه حضور افرادی از فرهنگی دیگر لاجرم اثراتی را بر ساکنان خواهد داشت، کم‌کم فرهنگ غربی نیز به تاروپود جامعه سنتی کره‌ جنوبی نفوذ کرد.

نتیجه این شده که امروز باربیکیوی کره‌ای (K BBQ) و مرغ سوخاری کره‌ای که به سبک خوراک مردم این کشور در گوچوجانگ خوابانده شده، بسیار مورد استقبال قرار می‌گیرد و یادآور فرهنگ فست فود آمریکایی است. گذشته از این، اگر در خیابان‌های سئول پرسه بزنید، به راحتی انواع رستوران‌هایی را خواهید دید که این فست فود کره‌ای‌سازی شده را با چاشنی‌های وطنی ارائه می‌کنند.

در نتیجه، شما برای انتخاب مابین نوع فیله و با استخوان جوجه و سس‌های پنیری یا تند و شیرین آزاد هستید. انواع دیگر سس‌ها نیز سویا و سیر است؛ یا اینکه شاید ترجیح بدهید جوجه را ساده میل کنید. شما عاشق کدام غذای کره ای هستید؟

غذای چینی ها از دل کدام باورها بیرون آمده؟

فرهنگ غذای چینی

غذا بخش اساسی از فرهنگ چین است و این اهمیت را می‌توان در تاریخچه غذای چینی و فلسفه چین هم دید. به نظر کنفوسیوس که یکی از مهمترین فلاسفه چینی است، یک حکومت نیک باید سه هدف اصلی را سرلوحه اصلیش در کشورداری قرار دهد که یکی از آنها تهیه فراوان و به وفور مواد غذایی برای مردمان است. غذای چینی ها و عادات غذایی‌شان، ریشه در فرهنگ و اعتقادات این مردم دارد و به شدت تحت تاثیر افکار فلسفی یین یانگ و پنج عنصر (آب، چوب، آتش، خاک و فلز) است. حتی اگر فراتر نگاه کنیم، می‌بینیم که فرهنگ غذای چین از دستورالعمل‌های TCM که همان طب سنتی چینی است و شخصیت‌های ملی، دستاوردهای هنری و زیبایی شناسی رژیم غذایی و غیره قرار گرفته است.

نکته مهم این است که فرهنگ غذای چین در طول هزاران سال گذشته از شیوه تولید محصولات غذایی تا سبک زندگی چینی تاثیر گرفته است. در این میان نکات ریزتری مثل ظروف مورد استفاده در آشپزی چینی، فلسفه غذایی، توسعه منابع غذایی، زیبایی‌شناسی و اصول بهداشتی و سلامت هم در فرهنگ غذای چینی مثل همه کشورهای دیگر تاثیر گذاشته است. اما با جهانی شدن، غذایی چینی ها بیشتر از برخی از فرهنگ‌های غذایی دنیا گسترش یافته است.

فرهنگ غذایی چین

ویژگی‌های غذای چینی ها

در فرهنگ غذایی چین، تاکید بیشتر بر متعادل کردن یین و یانگ (شکل ساده‌ای از مفهوم یگانگی متضادها از دیدگاه باستانی چین است) است. از طرف دیگر تازگی و طعم محصول یا غذا اهمیت دارد. به طور کلی یک وعده غذایی معمولی چینی معمولا شامل برنج، سوپ و سه تا چهار تا غذای جانبی است. غذاها از سبزیجات فصلی، غذاهای دریایی تازه یا گوشت یا مرغ به اندازه لقمه درست می‌شوند. چای اغلب با شام به جای نوشابه سرو می‌شود. دسرها معمولا بخشی از وعده غذایی نیستند، اما میوه‌های تازه را معمولا برای کمک به هضم غذا سرو می‌کنند.

چین با وجود قدمت و وسعتی که دارد از آن دسته کشورهایی است که فرهنگ غذایی خاص خودش را دارد. غذای چینی ها مثل همه کشورهای دیگر از نکات و جزئیات خاص خودش برخوردار است که در ادامه آمده است.

غذا خوردن بر اساس فصل

خوردن غذاهای فصلی یکی از ویژگی‌های اصلی آشپزی چینی است. با توجه به پزشکی سنتی و باستانی چین، همه مردم چین هنوز هم معتقدند غذاها را باید با توجه به فصل‌ها بپزند و بخورند یعنی در زمستان، غذا باید طعم قوی‌تری داشته باشد و گوشت در این فصل باید همراه همیشگی غذا باشد اما در تابستان، غذا باید سبک و خنک باشد.

به این ترتیب غالب غذای چینی ها در زمستان شامل خورش‌ها و غذاهای آب‌پز می‌شود و در تابستان غذاهای خنک یا سرد نه فقط از لحاظ طعم، بلکه برحسب طبع مواد غذایی مورد مصرف قرار می‌گیرند.

ارتباط غذای چینی ها با سایر عناصر فرهنگی

برای افراد با سابقه و تحصیل‌کرده در چین، غذا نه تنها برای پر کردن معده و سیر کردن است، بلکه برای به دست آوردن الهامات و نوعی لذت معنوی است. به عنوان مثال، نام غذاهای چینی می‌تواند برای بسیاری از خارجی‌ها گیج‌کننده باشد؛ چون پشت اکثر آنها براساس چاشنی، روش پخت و مواد غذایی اصلی‌شان یک داستان یا حکایت وجود دارد.

نام برخی از غذاهای چینی بر اساس مواد غذایی واقعی، چاشنی‌ها و روش‌های پخت آن انتخاب شده است، در حالی که برخی دیگر بر اساس حکایات تاریخی، داستان‌های افراد مشهور یا حتی نام ظروفی که در آنها غذا پخته می‌شود انتخاب شده است مثلا Fútiàoqiáng که به معنان «پریدن بودا از روی دیوار» است یک غذا با داستان جالبی در خصوص گوشت‌خواری راهبان است؛ یا نودلی با نام «ژنرال در حال عبور از پل» نام‌گذاری می‎‌شوند. یا غذایی به نام «سرِ شیر» یا «مرغ گدا» و «گوشت دونگپو» از دیگر غذاهایی با اسامی خاص پر از داستان است.

غذای چینی ها
در جشن جشنواره سنتی قایق اژدها مردم کوفته برنجی چسبناک درست می‌کنند.

در چین رویدادهای مهم باید جشن گرفته شوند

در چین رویدادهای مهمی مثل عروسی، غسل تعمید یا دیگر مراسم مذهبی باید با غذای مناسب برگزار شوند. در چین اهمیت نمادین غذای خورده شده در دین مهمتر از ارزش غذایی آن است مثلا مصرف یک غذای خاص می‌تواند رابطه بین انسان و خدا و بین مردم را تعیین و دوباره برقرار کند. یا مثلا کوفته برنج برای جشنواره قایق اژدها، کیک ماه برای جشنواره اواسط پاییز و پیراشکی برای جشنواره بهار تهیه می‌شود.

هر چند چین هم مثل همه کشورها بعد از جهانی شدن با تغییرات اساسی در فرهنگ غذایش روبرو شده است مثلا در گذشته غذای سنتی جشن تولد در چین هلو و نودل بوده است اما اکنون کیک و شمع روشن کردن جایگزین شده است. یا در بهترین حالت هنوز برخی از مردم با ترکیب روش سنتی و غربی هر دو سویه را حفظ کرده‌اند.

تاکید بر زیبایی شناسی در فرهنگ آشپزی چین

چینی‌ها توجه زیادی به ظروف دارند و به طور کلی به هماهنگی رنگ، عطر، طعم، شکل و ظروف تاکید دارند. در چشم چینی‌ها زیبایی ظروف چندوجهی است. برخی از ظروف مانند یک اثر هنری در آشپزخانه تهیه می‌شوند.

احتمالا اقداماتی برای مخلوط کردن مواد غذایی با رنگ‌های مختلف در ظرف انجام می‌شود تا برای چشم‌ها جذاب‌تر و از نظر تغذیه متعادل‌تر به نظر برسد. چه هویج باشد و چه کلم، در غذا اینها حکم زیورهای هنری را دارند. از طرف دیگر در چین برای غذاهای مختلف از بشقاب‌های مختلفی استفاده می‌شود تا غذا بر اساس ماهیت و شکل آن سرو شود.

غذا فقط غذا نیست، دارو هم هست

بسیاری از مردم چین به همسانی غذا و دارو اعتقاد دارند. در کتب طب قدیم ثبت شده است که «دارو و غذا از یک منبع هستند» و «دارو و رژیم یک کارکرد دارند». بله! چینی‌ها معتقدند رعایت اعتدال در خوردن مواد غذایی بسیار مهم است.

به همین ترتیب، بسیاری از مواد و گیاهان در پخت و پز توسط مردم محلی چینی استفاده می شود تا نه تنها غذا را خوش طعم کنند، بلکه خواص دارویی آن برای جلوگیری و درمان بیماری جذب بدن شود.

چینی ها بر این باورند که دارو اثر سمی بر بدن دارد و باید تا حد امکان از مصرف آن اجتناب کرد. اگر درمان از طریق رژیم و غذا درمانی شکست خورده باشد، ممکن است به دارو روی بیاورد.

ارزیابی یک وعده غذایی در چین

پس از هزاران سال تکامل و توسعه، مردم چین فرهنگ آشپزی خاص و پیچیده‌ای را توسعه دادند. برای ارزیابی سطح یک وعده غذایی، مردم چین معمولا جنبه‌های زیر را در نظر می‌گیرند:

انتخاب مواد غذایی اصلی مهم در فرهنگ غذایی چین

انتخاب مواد خوب، اولین مهارت یک سرآشپز چینی است و مبنایی برای تهیه یک غذای عالی چینی است. مواد اولیه مورد استفاده در هر نوع آشپزی اعم از مواد اصلی، مواد فرعی، چاشنی‌ها و غیره الزامات خود را برای تضمین کیفیت آشپزی دارد.

و انتخاب مواد غذایی در چین مهم است که کنفوسیوس در این خصوص گفته: ما باید فقط غلات ریز آسیاب شده و گوشت ریز خرد شده بخوریم. یک سرآشپز خوب قبل از آشپزی باید ویژگی‌های تنوع غذا، محل تولید، فصل، دوره رشد و غیره را در نظر بگیرد و مواد تازه، لطیف و مرغوب را برای تهیه غذا ترجیح دهد.

تکنیک های برش با چاقو در فرهنگ غذای چین
یکی از مشخصات سرآشپزهای چینی استفاده ماهرانه از چاقو برای شکل‌دهی و برش مواد خام در پخت‌وپز است.

تکنیک‌های برش با چاقو در آشپزی چینی

یکی از مشخصات سرآشپزهای چینی استفاده ماهرانه آنها از چاقو برای شکل‌دهی مواد خام در پخت‌وپز است. در کل برای چینی‌ها برش درست مواد غذایی برای راحتی در جویدن مواد و همچنین ایجاد جذابیت ظاهری برای اشتهاآوری غذا در فرهنگ غذایی چین بسیار مهم است.

بله! برش مواد غذایی با چاقو از قدم یک هنر مهم در میان آشپزها بوده است و آنها برای کسب این مهارت سال‌ها تمرین می‌کردند و ضمن این که روش‌های برش مواد به اشکال مختلف در پخت‌وپز از جمله شکل نواری، تکه‌ای، مکعبی، گرانولی، پوره‌ای و غیره برای تزئین ظروف به خصوص در جشن‌ها با این برش‌ها به صورت انواع گل یا حروف چینی درست می‌کنند.

مدیریت آتش بخش مهمی از فرهنگ غذایی چین

Huohou کلمه کلیدی و اصطلاح آشپزی چینی است. این کلمه ترکیبی از دو کاراکتر آتش (火) و صبر یا مدت زمان است که به معنای کنترل حرارت در حین پخت‌وپز است.

چینی‌ها معتقدند که کنترل حرارت نقش مهمی در تهیه یک غذای خوشمزه دارد. دمای ووک که یک ظرف خاص برای طبخ غذاست به سرعت در حال تغییر است و رسیدن به پخت درست با این ظرف، بدون چندین سال تمرین دشوار است. این یک مهارت منحصر به فرد برای همه سرآشپزهای چینی است.

سرآشپزهای چینی می‌توانند به طور دقیق قدرت‌های آتش مختلف مانند آتش قوی، آتش متوسط ​​و آتش ضعیف را تشخیص دهند، آنها با مقاومت حرارتی مواد مختلف آشنا هستند، زمان پخت و ماندن غذا روی آتش اجاق را به طرز ماهرانه‌‎ای کنترل می‌کنند و در عملکرد انتقال حرارت (روغن، آب، گاز) تبحر داردند.

با توجه به ماهیت مواد، محتوای آب و شکل، اندازه‌های خرد شده، سرآشپزهای چینی باید ترتیب قرار دادن آنها را یکی پس از دیگری در ووک (نوعی ظرف غذاپزی در چین) تعیین کنند، که باید به صورت انعطاف‌پذیر برای غذاهای مختلف اعمال شود؛ به این ترتیب مواد موجود در ظرف غذای چینی ها را می‌توان در شرایط هدف پخت، در حالی که طعم اصلی خود را حفظ کنند.

مراسم نامزدی و غذای چینی ها
گو دا لی، یا همان مراسم نامزدی، رویداد مهمی در فرهنگ چینی است که با مواد خوراکی همراه است.

اهمیت نمادین مواد غذایی و غذا در چین

در فرهنگ چینی، مواد غذایی به عنوان نمادهایی برای انتقال اطلاعات مختلف استفاده می‌شود مثلا بادام زمینی که به عنوان میوه طول عمر هم شناخته می شود، در چین نماد طول عمر است. پرتقال و شاه بلوط به معنای خوش شانسی است.

نودل به معنای سلامتی و طول عمر است و گلوله‌های برنج چسبناک به این معنی است که خانواده در کنار هم می‌مانند. در آداب و رسوم عروسی چینی، مرد باید به خانه زن شراب یا ماهی بفرستد.

با این حال، تخم مرغ یا ریشه نیلوفر آبی نباید به عنوان هدیه استفاده شود. اما در برخی مناطق، پس از تولد فرزند، تخم‌هایی که والدین به رنگ قرمز در می‌آورند، برای اقوام و دوستان فرستاده می‌شوند. برخی غذاها نماد بدشانسی هستند، مانند گلابی که خوردن آن می‌تواند به معنای جدایی باشد.

تکنیک‌های آشپزی رنگارنگ در چین

قلمرو وسیع چین باعث شده این کشور فرهنگ‌های متنوعی را در زمینه غذا داشته باشد و مثلا سبک و تکنیک‌های پخت هم متنوع باشد: سرخ کردن، آب پز کردن، خورش درست کردن، بخار پز کردن، کبابی کردن و دودی کردن تنها بخشی از سبک پخت‌وپز رایج در چین است. و نکته جالب این است که این تکنیک‌های مختلف پخت و پز در چینب باعث می‌شوند طعم‌های متفاوتی از یک ماده غذایی را بتوان در چین چشید.

در چین غذاها براساس منطقه تقسیم‌بندی می‌شوند و این هشت منطقه شامل غذاهای سیچوان، غذاهای شاندونگ، غذاهای گوانگدونگ، غذاهای جیانگ سو، آشپزی ژجیانگ، غذاهای فوجیان، غذاهای هونان و غذاهای آنهویی می‌شوند.

شاید باورش برایتان سخت باشد اما از بین همه این‌ها تنها یک سبک غذایی یعنی غذاهای منطقه شاندونگ است که از شمال چین می‌آیند، بقیه همه از چین میانه یا چین جنوبی هستند. و این هم احتمالا به این دلیل اتفاق افتاده که مواد غذایی بیشتری در مناطق گرم‌تر جنوبی چین در دسترس است؛ به‌ویژه مناطقی که در کنار دریا یا با برخی رودخانه‌ها یا دریاچه‌ها هستند، تنوع غذایی بخصوص در مورد گزینه‌های غذایی آبزی بسیار بالاست و باعث شده سبک آشپزی این مناطق در دوران باستان ارزشمند باشند.

غذای چینی ترکیبی از پنج طعم
طبق باور مردم چین، غذا دارای پنج طعم است و معمولا غذاهای چین ترکیبی از چند طعم هستند.

غذای چینی ها ، ترکیبی از پنج طعم

مردم چین بر این باورند که غذا پنج طعم دارد که عبارتند از ترشی، شیرینی، تلخی، تندی و شوری. دستیابی به هماهنگی پنج طعم هم از وظایف مهم سرآشپزهای چینی است.

بسیار رایج است که در یک غذای چینی دو یا سه طعم متفاوت وجود دارد. سرآشپز باید ترفند ترکیب طعم‌ها را بداند. چاشنی‌ها به درستی تناسب داشته باشند و تاثیری روی یکدیگر نگذارند. وقتی غذا را می‌خورید، احساس می‌کنید که انواع طعم‌ها به صورت هماهنگ در مواد غذایی ادغام می‌شوند. درست مثل گوش دادن به یک گروه کر. لازم است که صداهای بلند و پایین را به وضوح بشنوید و یک افکت کر متعادل را حفظ کنید.

نقش چاشنی‌های مورد استفاده برای غذاهای چینی

  • از بین بردن بوی عجیب مواد خام
  • افزودن طعم‌های بیشتر به مواد غذایی
  • تعیین طعم کلی غذا
  • افزایش عطر غذا
  • زیبایی ظاهری غذا با وجود ظرف‌های جذاب
ظروف غذای چینی
چینی‌ها معتقدند غذای خوب باید با ظروف زیبا هماهنگ شود.

ظروف ظریف و زیبا، بخشی از زیبایی شناسی غذا

یوان می، شاعر معروف، (۱۷۱۶-۱۷۹۸) در سلسله چینگ، در کتاب خود «فهرست غذاهای باغ سوئی» نوشت: غذای خوب باید با ظروف زیبا هماهنگ شود. به این ترتیب، ظرف می‌تواند به هدف تبدیل شدن به یک غذای برجسته واقعی دست یابد. برای یک ضیافت گران‌قیمت، استفاده از بشقاب‌های باکیفیت با شکل‌های مناسب و طرح‌های تزئینی جذاب بسیار مهم است، بنابراین یک غذای عالی نتیجه تطبیق غذای خوشمزه و بشقاب شیک خواهد بود.

ظروف سنتی چینی عمدتا از سفال، چینی، برنز، طلا و نقره، یشم، لاک و چوب ساخته می‌شوند. زیبایی این ظروف لذت زیبایی شناختی را به ارمغان می‌آورد که تنها به کیفیت، شکل و نقوش تزئینی آنها محدود نمی‌شود، بلکه در ترکیب هماهنگ غذا و ظرف آن نمایان می‌شود.

از آنجایی که رستوران‌های چینی در سرتاسر جهان گسترده شده‌اند، خارجی‌ها می‌توانند در هر زمانی غذای چینی را در خانه بخورند. بیشتر غذاهایی که در این رستوران‌ها سرو می‌شوند، واقعا سبک معمول غذاهای چینی نیستند، بلکه غذاهای نوسازی شده‌ای هستند که با ذائقه مردم محلی سازگار شده‌اند.

با صدا غذا خوردن، آروغ زدن و لیسیدن انگشت در چین

با وجود تمام جذابیت‌هایی که از فرهنگ غذایی چین گفتیم باید این را هم خاطر نشان کنیم که همه آداب و نکات فرهنگی چین در مورد غذا برای ما ایرانی‌ها جالب نیست. مثلا چینی‌ها معمولا هنگام خوردن نودل، آن را با صدا می‌خورند و سر و صدا کردن بی‌ادبی تلقی نم‌شود، بلکه تعارف و بیان لذت بردن از غذا محسوب می‌شود. در برخی موقعیت‌ها، صدای بلند حتی به این معنی است که شما غذا خوردن را تمام کرده‌اید.

از دیگر نکات بدی که شاید در اکثر نقاط دنیا منفی است اما در چین بسیار رایج، آروغ زدن بعد از غذاست. در چین آروغ زدن به عنوان نشانه لذت بردن از غذا تلقی می‌شود و به عنوان یک تعریف و تشکر از سرآشپز در نظر گرفته می‌شود.

اغلب استخوان‌ها و دانه‌ها، پوست و هر چیز دیگری را که نمی‌خواهند قورت دهند، روی زمین یا پارچه میز می‌ریزند و از نظرشان ایجاد این آشفتگی بزرگ بد نیست. چینی‌ها به تف کردن کف رستوران‌ها هم معروف هستند.

اما جالب است که بدانید چینی‌ها هم لیسیدن انگشتان یا باد کردن بینی هنگام غذا خوردن را ناپسند می‌دانند و برای مصرف خلال دندان دهان خود را می‌پوشانند.

از نکات دیگر در فرهنگ خوردن غذا در چین این است که در چین مردم معتقدند تمام برنج خود را باید بخورند، اما ترک مقدار کمی از مواد غذایی دیگر اشکالی ندارد. چینی‌ها هم‌چنین سرو غذای زیاد را برای نشان دادن میزبانی خوب ضروری می‌دانند. نمک زدن روی غذای چینی ها را هم توهین به نحوه پخت غذا تلقی می‌کنند.

چین و غذا
رئیس جمهور آمریکا، ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۲، چاپستیک‌های خود را در کنار رهبران چین آماده می‌کند.

اهمیت مهمان نوازی در چین

مردم چین دوست دارند میزبانی کنند و به گونه‌ای پذیرای مهمانشان باشند که به آنها خوش بگذرد. پس اگر میزبان آنها هستید یا خودتان میزبان هستید، توجه به آداب سفره و آداب غذا خوردن بخش ضروری از مهمان نوازی این کشور است و الگوی سرو غذای چینی ها هم از این موضوع تاثیر پذیرفته.

مردم چین دوست دارند با هم غذا بخورند. بهترین صندلی، معمولا آنی که رو به ورودی و شرق است، برای بزرگ‌تر یا مهمان اصلی در نظر گرفته شده است. به همین ترتیب، بزرگ‌تر یا مهمان اصلی غذا خوردن را آغاز می‌کند و بقیه دنبال می‌کنند.

کاسه‌های جداگانه جداگانه برای برنج استفاده می‌شود و غذاهای دیگر در کاسه‌های مشترک سرو می‌شود. برای چیدن غذا از ظروف مرکزی از چاپستیک یا قاشق غذاخوری استفاده می‌شود. بیشتر مردم چین در حین غذا خوردن با چاپستیک و برای سوپ قاشق‌های کم عمق سرامیکی را ترجیح می‌دهند. بازی با چاپستیک یا نشان دادن آنها به سمت شخص یا غذایی که می‌خواهید تحویل بگیرید، بی‌احترامی محسوب می‌شود.

از دیگر آداب رایج سفره می‌توان به برازنده و متواضع بودن هنگام غذا خوردن، عدم ایجاد سروصدا یا آشفتگی زیاد، برداشتن کاسه برای خوردن برنج و تشکر از میزبان در پایان غذا اشاره کرد.

نویسنده

حبیبه مجیدی

مترجمی بودم که دوست داشت روزنامه‌نگار باشد؛ روزنامه‌نگاری شدم که به دنیای روابط عمومی آنلاین کشیده شد و در نهایت نویسنده‌ای شدم تا همچنان بیاموزم.

بیشتر بخوانید

تاریخ کاکائو و افسانه‌های قوم مایا

تاریخ کاکائو قوم مایا

قوم مایا که دو هزار سال قبل از تولد مسیح در بخش­‌های جنوب مکزیک، کشورهای گواتمالا و بِلیز (Belize)، و بخش‌­های غربی هندوراس و اِل‌سالوادُور پدید آمدند، در معماری، ستاره­‌شناسی،کشاورزی، تقویم‌­نگاری و نوشتار از پیشگامان تاریخ بودند. افسانه‌­های مایاها رنگ و بوی اعتقاداتشان نسبت به جهان را دارد. تاریخ کاکائو هم با اعتقادات آنها گره خورده است.

این قوم باستانی، که همچنان جمعیتی چند میلیون نفری از نوادگانشان در نواحی اجدادی زندگی می­‌کنند، جهان را دارای ساختاری مشخص می‌دانستند و آسمان و زمین را به طبقات متعددی تقسیم کرده بودند. مایاها به خدایان و الهه‌­های متعددی باور داشتند. غذای رایج آنها انواع ذرت، لوبیا، کدو و فلفل تند بود. در ادامه داستان پیدایش جهان و نقش کاکائو را در سه پرده مختلف :کاکائو و افسانه پیدایش جهان، ایسکاکائو، الهه کاکائوی مایاها و کاکائو به عنوان غذای خدایان مایا روایت می‌­کنیم. این افسانه همچنین با افسانه پیدایش انسان که به عقیده مایاها از گیاه ذرت بوده است ارتباط نزدیکی دارد.

افسانه پیدایش جهان به روایت مایاها

از نظر مایاها جهان با تاریخ کاکائو آغاز می‌شود. وقتی همه جا سکوت بود و سکوت و آب. نه زمینی بود، نه نوری، نه گیاهی، نه انسانی و نه حیوانی. تنها شش الهه وجود داشتند که بدن‌شان از پرهایی به رنگ آبی و سبز پوشیده شده بود و در آب‌­های دنیای نخستین آرمیده بودند. اسامی آنها عبارت بود از الهه‌­های کشاورزی و شکل‌­دهنده، ته­په­ئو (Tepew) و افعی کِتزال (Quetzal) به همراه ویشپیاکُوک (Xpiyacoc) و اِشموکانه (Xumucane). الهه‌­ها به قلب آسمان یا هوراکان (Hurakan) کمک کردند تا زمین را خلق کند. جوهره روح و قدرت معجزه­‌وار الهه­‌ها باعث شد تا زمین توانایی خلق کردن موجودات را داشته باشد. حالا زمین، قلب داشت.

افسانه پیدایش جهان مایا
درخت کاکائو در وسط تصویر است و سر خدای ذرت روی درخت قرار دارد.

الهه­‌ها برای جدا کردن زمین از آسمان، درخت سیبای (Ceiba) بلندی را کاشتند تا جا برای تمام انواع موجودات باز شود. ریشه‌­های این درخت تا عمیق­‌ترین عمق طبقه نهم دنیای زیرزمینی مایا رفته بود و تنه‌­اش بر سطح زمین قرار داشت. شاخه­‌های زمین به سیزدهمین طبقه از جهان زبرین می‌­رسید. سپس، گیاهان برای زندگی روی زمین خلق شدند و بعد حیوانات آمدند، اما حیوانات سخن گفتن بلد نبودند و پرستیدن را بلد نبودند.

خلق ماه و خورشید از دانه کاکائو

حالا زمین و آسمان وجود داشت، اما خبری از ماه و خورشید نبود. در دنیا پرنده­ مغروری وجود داشت که نامش هفت ماکائو (Seven Macaw) بود. این پرنده پر ادعا خودش را خورشید و ماه می‌­دانست. ادعایی که حقیقت نداشت. پرنده یاد شده توسط دو برادر دوقلو که فرزندان خدای ذرت بودند و از کاکائو خلق شدند نابود شد. این موضوع بخشی جذاب از تاریخ کاکائو در قوم مایاست.

این برادرها، اوناخ پو (Hunajpu) و اِشبالانکه (Xbalanque) نام داشتند و با پرتابِ نیزه­‌ای، هفت ماکائو را از بین بردند. مادر دوقلوهای قهرمان، ایچکیک (Ixkik) بود و آنها را هنگامی آبستن شد که در دنیای زیرین به سر می‌­برد. ایچکیک با اون اوناکپو (Hun Hunahpu)، پدر دوقلوها صحبت کرد و دوقلوها را از دانه کاکائویی که اون اوناکپو، کف دستش تف کرد باردار شد.

طبق افسانه‌ها، در آن موقع، اون اوناکپو توسط شیبالبا (Xibalba) -خدای دنیای زیرزمین- کشته شده بود. دو برادر در بازی با توپ بسیار ماهر شدند و خدای دنیای زیرین را به مبارزه طلبیدند تا بدین ترتیب پدرشان را زنده کنند. خدای زیرزمین موافقت کرد تا صرفا در صورتی با آنها بازی کند که از عهده امتحان­‌های دنیای زیرین موفق بیرون بیایند.

دوقلوهای افسانه ای مایاها
برادران دوقلوی افسانه‌ای مایا که پسر خدای ذرت بودند.

دوقلوها با تکیه بر هوش و مهارت خود در این بازی برنده شدند و پدرشان در قامت خدای ذرت دوباره زنده شد. دوقلوها از زیرِ زمین بیرون آمدند و به سمت آسمان رفتند، یکی از آنها خورشید شد و دیگری ماه. حالا که خورشید و ماه در آسمان حضور داشتند، الهه­‌ها سومین نوع انسان را با استفاده از ذرت سفید و زرد خلق کردند.

ایکسکاکائو، زنی نماد باروری، برکت و شکلات

علاوه بر افسانه خاصی که مایاها در مورد پیدایش جهان دارند، نقش کاکائو در زندگی آنها با خلق و پرستش الهه‌ای به نام ایسکاکائو (Ixcacao) تکمیل می‌شود. در قلب اساطیر مایاها، روح ایکسکاکائو می­‌درخشد. این الهه اغلب با لباسی از شکوفه­‌های سفید یا در قالب زنی تصویر می‌­شود که دانه­‌های کاکائو از سر و رویش آویزان است. مایاها او را در کنار سایر الهه‌­های کشاورزی پرستش می­‌کردند و ایکسکاکائو برایشان نماد باروری، تغذیه و مراقبت و شفا بوده است. پیشوند ایکس در اسم او نشاندهنده مونث بودنش است و ترجمه نام او “زن کاکائویی” است.

بنا به اعتقاد اقوام مایا، ایکسکاکائو کشاورزی را به مردم یاد داد و در بدنیا آمدن دوقلوهای مقدس نقش داشت. در آغاز زمان او الهه‌­ای بود که در دنیای مونث زیرین زندگی می­‌کرد و در آن زمان، پرداختن به کار کشاورزی، به عهده زنان بود. الهه کاکائو مسئولیت مقدس خود را اطمینان از فراوانی غذا برای مردمش می­‌دانست تا از نبود گرسنگی اطمینان پیدا کند و در واقع، انرژی زنانه و مادرانه او معطوف به تامین امنیت برای مردم است.

ایسکاکائو الهه کاکائوی مایا
ایسکاکائو، الهه‌ای است که همراه دانه‌های کاکائو ترسیم می‌شود.

در کیهان‌شناسی مایاها کوهستانی به نام «کوه جهانی» وجود دارد که در مرکز همه چیز قرار داشته و نمایانگر غذا و فراوانی، منبع غذاها و گیاهان آیینی بسیار مهم مردم مایا بود. کوه یاد شده از جسد خدای ذرت بوجود آمده است و خدای ذرت شخصیتی است که به عنوان منبع زندگی دیده می‌شود. بعد از شکافته شدنِ بدنِ خدای ذرت توسط خدای رعد، از نسل او میوه­‌های مختلفی بوجود آمدند. مایاها تصور می­‌کردند میوه­ کاکائویی که توسط ایکسکاکائو تولید می‌­شود، خواص مست‌کننده و تقویت‌کننده جنسی دارد و یکی از رسوم‌شان دم کردن کاکائو و نوشیدن آن به عنوان یک نوشیدنی تند و تلخ و شیرین بود.

کاکائو، غذای خدایان مایا

از دیدگاه مایاها، کاکائو یک غذای الهی بود که اغلب با عنوان “غذای خدایان” از آن یاد می­‌کردند و مورد احترام قرار می‌­گرفت. بسیاری از افسانه­‌ها و آیین­‌های مایاها، از افسانه آفرینش گرفته تا مناسک مرگ، با تکیه به کاکائو به عنوان منبع قدرت بنا شده‌­اند و پایه و اساس خاصی دارند. دوقلوهای قهرمان از کاکائو متولد شده‌­اند. در پُوپُول وو (Popul Vuh)، کتاب مقدس مایاها، منشأ الهی کاکائو روایت می‌شود.

بنا به نوشته­‌های این کتاب، درخت کاکائو، تجسم خدای ذرت است و کاکائو دانه‌ای است که پدر دوقلوها، با آن دوشیزه زیرزمینی (مادر دوقلوها) را باردار می‌کند. در نتیجه این ارتباط، اوناخ پو و اِشبالانکه به دنیا می‌آیند. در اصل، این دو به معنای واقعی کلمه، از کاکائو متولد می‌­شوند. داستان زندگی آنها در پوپول وو شرح داده شده است و این دو با صفت‌­هایی مثل توپ­‌بازان حرفه‌­ای و جنگ‌جویان قوی و زیرک توصیف می­‌شوند.

احتمالا مایاها معتقد بودند که با خوردن کاکائو، می‌­توان صاحب این ویژگی‌های قهرمانانه شد و این موضوع در تاریخ کاکائو اهمیت زیادی دارد. جنگجویان قبل از نبرد کاکائو مصرف می‌کردند تا انرژی بگیرند و شکست‌ناپذیر باشند و غلاف‌های کاکائو را هم اغلب به‌عنوان نوعی محافظ معنوی یا لباس برای مسابقات  می‌پوشیدند.

خدایان مایا و شکلات
دو خدای مایا در حال تبادل کاکائو با هم هستند.

این کاربردها با واقعیت کاکائو مطابقت دارد- کاکائو حاوی متیل گزانتین‌­هایی (Methyl xanthine) مانند کافئین و تِئُوبرومین (Theobromine) است و متیل گزانتین­، اثرات محرک دارد. بنابراین، کاملاً منطقی به نظر می‌­رسد که مصرف کاکائو برای جنگجویان و توپ‌بازان مفید بوده و در نتیجه با آداب و رسوم مایاها و اسطوره‌­های آنها ارتباط داشته باشد.

بنابراین، کاکائو هم یکی از عناصر اصلی در مراسم تشییع جنازه مایاها بود و آنها، به‌ویژه اعضای خانواده‌های سلطنتی­، همراه با ظروف مخصوص نوشیدن شکلات دفن ­می‌­شدند که پر از نوشیدنی‌هایی دارایِ ماده کاکائو بود. به این ترتیب، امیدوار بودند که انتقال مرد­گان به شیبالبا از نظر معنوی تسهیل شود.

ظروف ریو آزول

ظروف معروف ریو آزول (Rio Azul) در سال ۱۹۸۴ به هنگام جستجوهای حفاران در قبر یکی از حاکمان مایاها یافت شده و گمان می‌رود که حاوی چندین نوع نوشیدنی شکلاتی بوده باشد. این ظروف اولین شواهدی هستند که نشان می‌دهد در تاریخ کاکائو مایاها مردگان خود را همراه با نوشیدنی شکلاتی خاک می­‌کردند و اهمیت شکلات را در مراسم تشییع جنازه این قوم نمایان می‌­کند.

دفن مردگان مایا همراه شکلات
مایاها مردگان خود را همراه شکلات در ظروف ریو آزول دفن می‌کردند.

از نظر علمی هم بین مراسم تشییع جنازه و اسطوره، با فواید کاکائو مطابقت وجود دارد. کاکائو حاوی اپی کاتچین (Epicatechin) است، ترکیبی که اثرات آن شبیه بی­‌حس کننده‌­ای خفیف است، و می‌توان از آن برای عادی ساختن فشار جریان خون، به ویژه در آنهایی که پرفشاری خون دارند، استفاده کرد. احتمالا مایاها فکر می­‌کردند که نوشیدن کاکائو برای کسانی که نزدیک به مرگ هستند، تسکین­‌دهنده خواهد بود و در سفرشان به شیبالبا کمک‌شان می‌کند. همین روایات افسانه‌ای است که تاریخ کاکائو را جذاب می‌کند.

افسانه­‌های غذایی: الهه‌ها و خدایان در بشقاب غذا 

افسانه های غذایی

گذشتگان ما به دلیل ارتباط نزدیک با طبیعت، شناخت و آگاهی دست اولی نسبت به آن داشتند. آنها در مورد ارتباط اجزای طبیعت با هم و ارتباط انسان با طبیعت، به برداشت‌هایی دست یافته بودند و داستان‌­های زیادی از آنها ساختد. داستان­‌هایی که امروزه از پس صدها قرن و چند هزاره، بدل به افسانه شده است، اما همچنان رنگ و بویی از حقیقت در آنها قابل مشاهده است، مانند داستان افسانه‌های غذایی.

در افسانه‌­های ملل مختلف، برای کارکردها و عناصر جهان، الهه­‌ها و خدایانی تصور شده‌­اند که مسئول به وجود آوردن چیزی یا دفع شر چیزی هستند و وظیفه انسان احترام گذاشتن به آنها و از این راه، احترام گذاشتن به نیروهای بزرگتر حاکم بر دنیاست.

مطالعه در مورد خدایان و الهه­‌های باستانی غذا و افسانه­‌هایی که روییدنی‌­های مختلف (ذرت، گندم، جو، زیتون، کاکائو، چای و …) را مقدس شمرده­‌اند، به انسان در کشاورزی کمک کرده‌­اند و دانش تهیه غذا را به او یاد داده‌­اند، در کنار جذابیت خود، ما را با خردمندی اجداد انسان آشنا می‌­کند.

این افسانه‌­ها دعوتی است برای اینکه به غذای داخل بشقاب­‌هایمان طور دیگری نگاه کنیم. آن را یک نعمت بدانیم و بابت بدست آوردنش شکرگذار هستی باشیم. بر ماست که به درگاه الهه‌های مادر، این تامین‌­کنندگان غذا، حامیان و تغذیه­‌کنندگانی که سیرمان می­‌کنند، ستایش و سپاسگزاری کنیم!

الهه یونانی دیمیتر
الهه دیمیتر یونانی همه جا با خوشه‌های گندم در دست تصویر می‌شود.

الهه‌های مرتبط با باورهای اقوام در مورد مفاهیم غذا

اقوام مختلف، استعاره‌­های غذایی مختلفی دارند که به شیوه زندگی و محل زندگی‌­شان وابسته است. اما سرآمد تمام استعاره‌­هایی از این دست، در نظر گرفتن زمین به عنوان مادری حیات­‌بخش است. زمینی که آب و خاک پر برکت آن، هزاران نوع میوه، غله، گیاه، ماهی، پرندگان و چهارپایان را برای تغذیه در اختیار انسان می‌­گذارد.

انسان نیز برای قدردانی از این موهبت، غذا را به عنوان هدیه به پیشگاه خدایان و الهه‌­ها تقدیم کرده و در مقابل، از آنها برای کشت موفق یاری خواسته است. باورهایی که هنوز هم در جهان وجود دارند، از نماز و دعا و نیایش‌­های جمعی که برای بارش باران و سبز شدن زمین یا گذراندن یک سال کشاورزی موفق انجام می­‌شود تا مراسم‌­های پر زرق و برقی که هندوها برای تقدیم غذا، شیرینی و نوشیدنی به خدایان خود برگزار می‌­کنند. همگی این­ها مثال‌­هایی آشناست.

از طرف دیگر، رویش جوانه‌­ها، رسیدن محصول و خشکیدن گیاهان، چرخه­‌ای مشابه چرخه زندگی انسان است و نو شدن دنیا را بدنبال دارد. کنار هم گذاشتن مرگ و زندگی، باروری و ناباروری و نظم و بی­‌نظمی در تفکر انسان‌­ها، با رستگاری و زندگی دوباره گره خورده است و “زن” سمبل و تجسد عینی این مفاهیم است. پس، بی­‌دلیل نیست که کشاورزی، محصول، گیاه، باروری، برکت و غذا به طور کلی به الهه‌­ها نسبت داده شده است یا الهه­‌ها به نوعی در آن نقش دارند.

از جمله آنها می‌­توان به الهه باروری آزتک‌­ها به نام تِلازُولتِئُوتِل (Tlazolteotl)، اِین و آنو (Aine and Anu) در باور سلتیک‌­ها یا دیمیتر (Demeter) یونانی‌‌ها، سیریز (Ceres) رومی‌­ها و دِوی (Devi) هندی‌­ها اشاره کرد. آها نِجُوکُو (Aha-Njoku) که به نام “بانوی سیب زمینی شیرین” هم شناخته می‌­شود، مورد پرستش مردم ایگبُوی (Igbo) نیجریه است. الهه بومیان آمریکا، زنی است که هدایایی از جنس ذرت، باروری و رزق و روزی را با خود به ارمغان می‌­آورد.

الهه باروری قوم آزتک
تِلازُولِتئُوتِل، الهه باروری قوم آزتک، با مجموعه مفاهیم برکت، غذا و زاد و ولد ارتباط دارد.

در مقابل، خدای ذرت در باور مایاها یک مرد است و ذرت گیاهی است که انسان از آن پدید آمده است. الهه بالی در اندونزی، دِوی سِری (Dewi Sri) است و هر ماه برای گرامیداشت باروری و برنج، جشن گرفته می­‌شود.

رومیان الهه­‌ای به نام اُدسیا (Odessa) داشتند که مخصوص جشن و غذا بود و خواهرش بیبِسیا (Bibesia) الهه نوشیدنی است. هاتور (Hathor)، الهه مصری عشق و زیبایی، همچنین به عنوان “مادر غذا” و “آورنده غذا” شناخته می‌­شود. ایکسکاکائو (Ixcacao)، الهه باروری مایاها است که گرسنگی را بیرون کرده و هدیه­‌اش شکلات و کاکائو است. همچنین کاکائو در داستان پیدایش جهان و خلق ماه و خورشید در باور قوم مایا نیز جایگاهی ویژه دارد و پسران خدای ذرت از کاکائو بوجود آمده‌­اند.

پُومُونا (Pomona) به عنوان الهه رومی باغ­‌ها، مراقب درختان میوه است و از آنها محافظت می­‌کند. نام او ریشه کلمه فرانسوی سیب (pomme) است. سِدنا (Sedna) الهه اینوییت‌­ها (Inuit) یا اسکیموها است که تمام ماهی‌­ها و حیوانات دریا را برای تغذیه و رزق و روزی مردمش فراهم کرده است. اسکیموها، پینگا (Pinga)، الهه حیوانات خشکی و کاریبو را نیز می‌­پرستند.

در آسیا و شرق آسیا انواع باورها و افسانه‌ها در مورد برنج و الهه‌های مرتبط با آن وجود دارد که خبر از فرهنگ غنی و چند هزار ساله کشاورزان برنج‌کار آسیا در مورد این محصول غذایی می‌دهد.

در کنار این الهه‌­ها که مستقیما با غذا ارتباط دارند، الهه‌­های آتشگاه و اجاق نیز کم نیستند، آنهایی که با نور و شعله خود به ما اجازه آماده‌­سازی غذا را می‌­دهند: هِستیا (Hestia)، وِستا (Vesta)، بریجید (Brigid)، کامو فوچی (Kamui-Fuchi)، و بسیاری دیگر.

الهه‌های باستانی شرقی: از شاخ آفریقا تا شرق دور

در آیین زرتشتی، الهه­‌هایی مثل تیشتَر، اَمِرتات و خُردات با مفاهیم مربوط به برکت، باروری، سرسبزی گیاهان و رمه­‌ها در ارتباط هستند و نتیجه کارشان سیر شدن مردم و از بین رفتن گرسنگی است. تیشتر، الهه‌­ای است که هنگام خلقت جهان، آب­‌ها را در سراسر زمین پخش می‌­کند و دانه گیاهان را نیز در مسیر آب‌های جاری رها می­‌سازد تا همه جا سبز شود. همینطور فرزند عطا می­‌کند و حامی مردمان است.

اَمُرداد (که با نام­‌های اَمِرتاته، اَمِرتَه و اَمُوردات هم نامیده شده است)، ماه پنجم سال است، او نگهبان گیاهان است و باعث رویش آنها و فراوانی گله­‌های گوسفند می­‌شود. او و خرداد (هـَئوروَتات، خُـردات یا هُردات) هر دو مونث بوده و با محافظت از آب­‌ها و گیاهان، گرسنگی و تشنگی را دفع می‌­کنند. 

امرتات الهه نگهبان گیاهان و رمه ها در ایران باستان
امرتاتکه ماه پنجم سال به نام او نام‌گذاری شده، الهه نگهبان گیاهان و محصولات است.

مصریان، خدایی به نام اوزیریس (Osiris) دارند که نیروهای ابدی طبیعت را در کنترل دارد. بنا به افسانه­‌ها، او به دست برادرش سِت (Set) کشته می‌شود و همسرش ایسیس (Isis) و خواهرش نِفتیدا (Nephtida) وی را دوباره به زندگی برمی‌­گردانند. طبق این داستان، بعد از اینکه اوزیریس و ایسیس صاحب پسری می­‌شوند، اوزیریس دوباره می‌­میرد و این بار جسد او را قطعه‌قطعه کرده و در نقاط مختلف دفن می­‌کنند.

اوزیریس، فرمانروای دنیای مردگان می­‌شود و مسئولیت برداشت محصولات کشاورزی را نیز برعهده دارد. این مراسم به صورت آیینی درآمده و هر سال در فصل درو و خرمن­‌کوبی تکرار می­‌شود که نشان­‌دهنده ارتباط تنگاتنگ مرگ و زندگی با هم است. زندگی دوباره او، خود را در شکل سبز شدن گیاهان و آمدن بهار نشان می­‌دهد. همچنین مصربان به الهه‌­ای به شکل مار به نام رنِنِوتِت (Renenutet) اعتقاد داشتند که بر برداشت محصولات زراعی نظارت دارد.

هندوان، الهه­‌ای به نام آناپورنا (Annapurna) دارند که به نوعی همان پارواتی (Parvati)، همسر خدای شیوا (Shiva) است. آنا به معنی (غذا) و پورنا (کاملا پر شده، سیر) است. او الهه تغذیه، غذا و آشپزی است. آناپورنا در باورها و آداب و رسوم هندوها نقشی حیاتی دارد، زیرا غذا بخشی جدایی­‌ناپذیر از جامعه و عبادت است. غذای هندوها با هوشیاری و آگاه بودن به قداست غذا پخته می‌­شود و هندوها برکت خدایان را از طریق کیمیاگریِ غذا دریافت می‌­کنند. فرهنگ غذای سنتی هند عمدتا بر پایه گیاهخواری شکل گرفته و با پرستش خدایان و الهه‌ها ارتباط بسیار تنگاتنگی دارد، هرچند طی دو دهه اخیر رو به تغییر می‌رود.

تمثال آناپورنا به شکلی تصویر می‌­شود که مانند یک مادر مهربان، در یک دستش ظرفی مرصع و مقدس حاوی برنج و در دست دیگرش قاشق دارد و آماده غذا دادن به پیروان است. در مقابل او، بشقاب­‌های زیادی قرار دارد که نمادی از وعده او برای فراهم کردن غذا است.

آناپورنا، الهه هندی غذا
آناپورنا، الهه هندی در حال تقسیم برنج با همسرش شیوا دیده می‌شود.

در آن سوی آسیا، در ژاپن با اُوکموچی (Ukemochi)، الهه شینتو (Shinto) ژاپنی روبرو می­‌شویم که معنی اسمش “الهه مالک غذا” است. این الهه تصویری از برکت و فراوانی است که حتی بعد از مرگ او هم ادامه دارد. طبق افسانه­‌ها، هنگامی که آماتراسو (Amaterasu- الهه خورشید شینتو) از اُوکموچی خواست تا برای خدای ماه، تسوکُویُومی (Tsukuyomi) مراسم پذیرایی را آماده کند، اوکموچی غذا را از دهانش به چند جهت بیرون پرتاب کرد.

هنگامی که به سمت دریا آب دهان انداخت، ماهی‌­ها بیرون ریختند که نماد فراوانی، زن و خرد است. وقتی به جنگل آب دهان انداخت، انواع طعمه­‌های شکار از جمله گاو و اسب از دهانش بیرون آمدند و وقتی در جهت شالیزار آب دهان انداخت، برنج به وجود آمد. القصه، هنگامی که اوکموچی غذای بالا آورده را در مقابل تسوکویومی قرار داد، خدای ماه چنان آزرده شد که او را کشت.

اما اوکموچی حتی در هنگام مرگ هم به تولید برنج (نماد خوشبختی و رزق و روزی)، لوبیا (نشانه شانس خوب و دفع ارواح شیطانی)، ارزن و حتی کرم ابریشم از ابروهای خود ادامه داد. او از سر خود، گاو (نماد کشاورزی و کار برای رفاه دیگران) و اسب (نماد استقامت و خلاقیت) را تولید کرد.

دانش کشاورزی، هدیه‌ای از جانب خدایان

در اساطیر باستان، همه چیز هدیه‌­ای از سخاوت خدایان است، حتی دانش مورد نیاز برای تولید بهتر غذا. مثال‌ها در فرهنگ‌های مختلف فراوان است: خدای سومری، اِنلیل (Enlil)، بیل می‌سازد و آن را به انسان می‌دهد تا زراعت کند. در چین، شِن نُونگ (Shen-nung)، کشاورزی مقدس است که نحوه کشت را آموزش می­‌دهد.

او اولین کسی است که زمین را شخم زده و دانه می‌­کارد. در روایتی دیگر کشف چای در چین را هم به شِن نُونگ نسبت می‌دهند. طبق روایت­‌ها در مورد نقش شن نونگ در آموزش کشاورزی، او دانه‌­هایی را می‌کارد که یا از آسمان باریده بودند یا پرنده بنفش رنگی آنها را پراکنده کرده بود. هندوهایی که صمیمانه الهه دِیوی را می­‌پرستند، از طرف آناپورنا، الهه خانواده، با برنج پاداش می­‌گیرند.

همینطور بنا به عقیده هندوها، تولید عسل توسط زنبورها به دلیل مداخله الهی دو خدای دوقلو به نام آوینز (Avins) است. الهه یونانی، آتنا (Athena)، درخت زیتون را از اعماق زمین بایرِ آتیکا (Attica) می‌­آفریند. بین­‌النهرینی­‌ها حتی به افتخار نینکاسی (Ninkasi)، الهه مِی، شعر کوتاهی سروده بودند که لطف او را دلیل عمل آمدن خمیر با افزودن مخمر آبجو به آن می­‌دانند و اوست که به نانواها الهام می­‌دهد تا کنجد و گیاهان را به نان اضافه کنند.

کشاورزی در دنیای باستان
کشاورزی در رم باستان هنگام کار روی زمین زراعتی خود تصویر شده است.

در حماسه گیلگمش (Gilgamesh)، الهه ایشتار (Ishtar) از پدرش خدای آنو (Anu) می‌­خواهد که از گاو نر بهشتی برای مجازات گیلگمش استفاده کند. هنگامی که آنو پاسخ می‌­دهد که گاو نر حتی یک دانه گندم هم برای مصرف مردم روی زمین باقی نخواهد گذاشت، الهه به او اطمینان می‌­دهد که ذخایر غلات ذخیره شده در انبارهای غله اوروک (Uruk)، برای هفت سال متوالی عدم برداشت محصول کافی است و آنها می­‌توانند برای مردم و گله­‌هایشان غذا داشته باشند.

ارتباطی عرفانی بین انسان و غذا

الهه‌­ها و خدایان، رابط انسان و غذا بوده‌­اند و ارتباط بین انسان­‌ها و خدایان، به غذا کیفیتی مقدس می­‌بخشد، که در دایره وسیع‌­تر نوعی همبستگی عرفانی بین انسان با گیاهان و حیوانات ایجاد می­‌کند. وقتی انسان­‌ها غذای نذری مصرف می­‌کنند به نوعی متقاعد می‌­شوند که در نهایت، غذایی الهی می­‌خورند.

پیشکش غذا در اساطیر، امری رایج است و برای جلوگیری از خشم خدایان، کاهنان موظف بودند که برای عبادتگاه‌­ها غذا تهیه کنند. هر خدایی به غذای خاصی علاقه دارد. به عنوان مثال، کاهو سبزی مورد علاقه سِت خدای مصری است. در اساطیر هندو، خدای دارماتاکور (Dharmathakur) فقط هدایای سفید (برنج، شیر، مرغ) را می‌­پذیرد، در حالی که داکینی (Dakini)، الهه نیمه_شیطانی و نیمه_الهی، از گوشت خام قدرت می­‌گیرد.

اوزیریس خدای مصری
پیروان اوزیریس، خدای مصری، به او غذا پیشکش کرده و او را می‌پرستیدند.

الهه بسیار محبوب دیگر هندی به نام کریشنا (Krishna) در کودکی به خانه‌های دهقانان می‌رود و از آن‌ها کره می‌گیرد، زیرا به کره علاقه زیادی دارد. بنابر این، هندوها برنج آب‌­پز مخلوط با دانه کنجد، شیر، کره آب شده و عسل را به اجداد عرفانی خود که در جهان دیگر به سر می‌بردند، تقدیم می­‌کردند. اوشون (Oshun)، الهه اوریشا (Orisha) است که بر آشپزخانه حکومت می­‌کند. او عاشق سیب زمینی شیرین، کدو تنبل، لیمو، کدو حلوایی، دارچین، عسل و وسایل آشپزخانه است.

یونانیان قبل از اینکه دست به کاری بزنند، به خدایان قول می‌­دادند که برای جلب حمایت‌شان، به آنها هدیه بدهند. اگر کسی توانایی خرید حیوان قربانی را نداشت، کیکی به شکل گاو نر، گاو ماده یا گوسفند درست می‌­کرد و به معبد می‌­برد. همینطور وقتی شهرها توسط دشمنان محاصره می‌­شدند، یا زمانی که گوشت کم بود، یونانی­‌ها به خدایان هدیه می‌­دادند.

آبجو یک محصول غذایی است که اغلب در اساطیر بین‌النهرین، مصر و اسکاندیناوی به آن اشاره می‌­شود. به طور خاص صحبت از آبجو در اساطیر بین‌النهرین فراوان است. الهه­‌ای به نام اینانا (Inana)، خدای اِنکی (Enki) را با آبجو مست می­‌کند تا اسرار بهشتی را از او بدزدد. در اساطیر یونان هم، مِی، برجسته­‌ترین نقش را ایفا می‌­کند.

به علاوه، ولزی‌­ها تصور می‌­کردند مِی‌خواری، تحمل دنیای وحشتناک زیرین را دلپذیرتر می‌­کند. به عنوان مثال، در دنیای اموات ولز که به نام آنون (Annwn) خوانده می‌­شود، چشمه‌ای وجود دارد که از آن مِی می­‌جوشد.

گیلگمش پس از سفر طاقت‌فرسای خود در جستجوی “گیاه زندگی” به خوابی عمیق فرو می‌­رود که هفت روز طول می­‌کشد. میزبان آن مکان، اوتناپیشتیم (Utnapishtim)، به همسرش می­‌گوید: شروع کن [به] پختن نان و هر روز یک قرص کنار سرش بگذار و علامتی بر دیوار بزن تا بدانی چند بار نان پختی.

در ستایش خدای بومیِ جانگاوال (Djanggawul) در استرالیای امروزی آیینی برگزار می‌­شد که طی آن نان می‌­پختند و در آن منحصراً از آرد نخل ساگو (Sago) استفاده می­‌کردند. خوردن این نان، پیوند دوستی مقدسی بین شرکت‌­کنندگان در جشن ایجاد می‌­کرد.

الهه هندی آمریتا حامل شهد جاودانگی
آمریتا در حال حمل شهد جاودانگی تصویر شده است.

در اساطیر یونان هم، آمبِروسیا (Ambrosia) غذایی است که به خدایان المپیا (Olympia)، جوانی و زیبایی ابدی می­‌بخشد. برخلاف شهد که یک نوشیدنی است، آمبروسیا احتمالاً نوعی غذاست. اعتقاد بر این بود که خوردنش حتی یک فرد معمولی را جاودانه می‌­کند. همتایان هندی آمبروسیا عبارتند از: آمریتا (Amryta)، که شهد جاودانگی موجود در کف اقیانوس در دستان اوست و سوما (Soma) که اکسیر بهشتی‌ او جاودانگی را در زمین تضمین می‌­کند. بومیان استرالیا هم داستان­‌هایی در مورد اکسیر جاودانگی تعریف کرده‌­اند، اگرچه این اکسیر نامی نداشت.

نتیجه‌­گیری

به سر بردن در دل طبیعت و ارتباط مستقیم با اتفاقات طبیعی که انسان توضیحی برای آنها پیدا نمی‌­کرد، سبب شد تا اقوام مختلف برای پاسخ به پرسش‌­هایشان و نیز برای در امان ماندن از شر و طلب برکت بیشتر، خدایان و الهه­‌هایی را ابداع کرده و بپرستند. نقش این الهه‌ها و خدایان در زندگی بشر دیروزی بسیار پر رنگ بوده است و مراسم و آیین‌­ها و اعتقادات بی‌شماری از آنها نشات گرفته­‌اند.

این خدایان خودساخته روی تمام جنبه­‌های زندگی انسان­‌ها اثرگذار بودند و جلب رضایت‌شان هدف اصلی اقوام بود. با وجود پراکندگی زیاد و فاصله جغرافیایی ما بین تمدن­‌های مختلف، شباهت میان دسته­‌بندی‌­هایی که انسان­‌ها برای افسانه­‌ها و خدایان‌شان قائل بودند شگفت‌­انگیز است.

همچنین به نظر می­‌رسد افسانه­‌ها رنگی از حقیقت نیز در دل خود دارند که موجب دوام پیدا کردنشان تا امروز در میان جوامع روستایی و قومیت­‌هاست. امری که در مورد غذا باعث شده تا انسان‌­ها نه فقط احترام ویژه‌­ای برایش قائل باشند، بلکه آن را فراتر از ابزاری برای رفع یک نیاز ببینند و به مرکز توجه و عبادت خدایان تبدیل شود.